در رشتهی علوم سیاسی در شاخهی فقه سیاسی، «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» نوشتهی حمید عنایت همواره تدریس میشود. این اثر جامع که برای دانشجویان انگلیسیزبان نوشته شده و سپس به فارسی برگردان شده، به تحولات اسلام معاصر در جوامع مسلمان و حکومتهای مذهبی تشیع و تسنن پرداخته است. «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» یکی از کتب اصلی در زمینهی پژوهیدن دربارهی اسلام پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در این منطقه است.
این اثر با ارائهی مقدمهای در پنج فصل به طول جامع به اندیشه سیاسی اسلام پرداخته است، از دل تاریخ نزاعهایی که پس از درگذشت پیامبر بر سر خلافت رخ داده است را بیرون کشیده و بدانها به شکلی تحلیلی پرداخته است. وی معتقد است که با وجود آنکه اسلام در حکومتهای استبدادی برپا بوده است، چیزی که در این روند هرگز به نابودی کشیده نشده است، اندیشه و افکار مسلمین بوده است.
همانطور که اشاره شد این اثر یکی از منابع تدریس در دانشگاه و علوم فقه سیاسی به حساب میآید، فاطمه لطفی در جامعه شناسی تشیع دربارهی این اثر نوشته است: «همانگونه که از عنوان کتاب بر میآید و نویسنده نیز در مقدمه به صراحت بیان کرده است، کتاب تاریخ اندیشههاست. اما مشخصا در دو بخش، خلایی در رابطه با گزارش نویسنده از جریانهای موجود در اندیشه اسلامی دوره معاصر به چشم میخورد. در بخش اول که نویسنده از جریانی صحبت میکند که در صدد ایجاد وحدت میان سنی و شیعه است و دغدغه همبستگی اسلامی را به دور از منازعات فرقهای دارد، از بیان جریان دیگری به که موازات این جریان پیش میرود، غافل میماند. جریانی که علیرغم بحثها و تلاشهای روز طرفداران وحدت شیعه و سنی، همچنان با تعصبات خاص خود طرفدار هویتگرایی شیعی و سنی است. نویسنده در یک عبارت کلی بیان میکند که "هرچند پیشرفتی به سوی آشتی باطنی در بین طرفین حاصل شد اما نباید فراموش کرد که چنین گرایشهایی به هیچوجه در میان سنیان و شیعیان عمومیت ندارد". اما میتوان این نقد را وارد دانست که این جریان اینقدر مهم و تاثیرگذار بوده که نویسنده جایگاهی را در گزارش خود به آن اختصاص دهد. نقد دوم به کتاب این است که زمانی که نویسنده از اندیشه تقریب میان مذاهب و همبستگی اسلامی میان شیعه و سنی صحبت میکند، از جریان اندیشه تقریب در ایران و چهرههای شاخص آن همچون آیت الله بروجردی، شیخ محمد تقی قمی و طالقانی و ... بحثی نمیکند و بحث از این جریان مهم را در ایران و مشخصا حوزه علمیه قم مسکوت میگذارد.»
در نگاهی تحلیلی دانشگاهی نیز این اثر مورد توجه قرار گرفته و خوانندگان به آن پرداختهاند، در ادامهی نقد و بررسی خانم لطفی میخوانیم: «نقد مهم دیگر به بررسی تجددخواهی شیعه باز میگردد. در بخش آخر، نویسنده نمودهای تجددخواهی دینی را پس از یک دوره رکود (به دنبال هرج و مرج بعد از انقلاب مشروطه) در دو مفهوم تقیه و شهادت میداند. سوال این است که چرا دو مفهوم تقیه و شهادت و نه مفاهیم دیگر مورد نظر نویسنده هستند؟ البته نویسنده خود توضیح داده که بازاندیشی در این دو مفهوم زمینههای عمل سیاسی و فعالگری سیاسی را فراهم آورده است. اما آیا فقط این دو مفهوم بودند که در ادبیات سیاسی شیعیان مورد بازاندیشی قرار گرفتند؟ در ادبیات سیاسی شیعیان مفاهیم مهمی همچون انتظار، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که اهمیتشان کم از مفاهیم تقیه و شهادت نیست. سوال این است که مبنای انتخاب این دو مفهوم چه بوده است و نویسنده چگونه از جریان مشروطه به احیا این دو مفهوم گذار میکند؟»
در قسمتی از این اثر بر اهمیت اندیشهی سیاسی ادیان در طول تاریخ و علل پایداری آنها اشاره شده است که در متن اینگونه میخوانیم: «اندیشه سیاسی، فعالترین حوزه از حیات فکری مسلمانان در دو قرن اخیر بوده است. این امر در درجه اول باید با توجه به مبارزه ادامه دار ملل مختلف مسلمان در این دوره در جهت کسب آزادی و استقلال میهنشان از قدرتهای غربی تبیین کرد؛ مبارزه ای که هنوز به اهداف مقررش نرسیده و لذا سیاسی شدن مدام اذهان مسلمانان را در آینده نیز ایجاب میکند. یک انگیزاننده دیگر را میتوان در ارتباط با منافع عمده اقتصادی، استراتژیک و سیاسی جهان بیگانه در قلب سرزمینهای اسلامی یا باصطلاح "دارالاسلام" یافت که منتج به وسواس غرب و بیماری "بحران انرژی" اش گردیده است.»
حمید عنایت در خانوادهای که با فرهنگ و سیاست بیگانه نبودند، در سال 1311 به دنیا آمد. در دانشگاه حقوق دانشگاه تهران در علوم سیاسی تحصیل کرد و سپس بورسیه لندن شد و آنجا دکترای تخصصی خویش را در مدرسه مطالعات شرق دریافت کرد.
حمید عنایت هنگام بزنگاه انقلاب در جبههی دموکراتیک ایران فعالیت داشت. پس از تعطیل شدن دانشگاهها در ایران به خارج رفت و در دانشگاه آکسفورد به تدریس پرداخت. او در سوم مرداد 1361 در جریان پروازی از فرانسه به انگلیس بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت. او ترجمههای مهمی در زمینه فلسفه، دین و تاریخ دارد. آثاری همچون: «عقل در تاریخ»، «خدایگان و بنده» و «تاریخ طبیعی دین».