نوشتههایی وجود دارند که با گذر زمان، نهتنها از ارزش آنها کاسته نمیشود، بلکه اثرشان چند برابر خواهد شد. «چگونه یک کشور را اداره کنیم» یکی از همین نوشتههاست که قدمتش به چندین دهه پیش از میلاد مسیح میرسد. این کتاب را بسیار تحسین کردهاند. مارکوس تولیوس سیسرون (Marcus Tullius Cicero) از تجربیاتش بهعنوان کنسول روم استفاده کرده و کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم» را خلق میکند.
هر رهبر یا دولتمردی که منسبی در حکومت به دست میآورد، به دنبال راهنما یا دستیاری است که بتواند اصول درست مناسبات سیاسی را به وی یادآوری کند. کتاب حاضر، حاصل تجربههای یکی از بزرگترین دولتمردان رومی است که در حدود 2000 سال پیش بر روم حکومت میکرد. او در نامهها و نوشتههایی کوتاه به اصول اساسی حکومتداری میپردازد و در پس هر سخنش، نکتهای ارزشمند خفته است. بینش عمیق مارکوس میتواند شما را بهتزده کند. اگر به سیاست یا تاریخ علاقهمندید و مفاهیمی از جمله فساد و راههای مقابله با آن، توازن قدرت، مالیات، جنگ و... نظرتان را جلب میکند، این کتاب مختص شماست.
یکی از مخاطبان با تاکید بر تازگی و طراوت مطالب کتاب، مینویسد:
«کتاب جالبی بود و به من کمک کرد تا دیدگاههای سیاسی را بهتر درک کنم. اگر میخواهید برای سوالات زیر پاسخی پیدا کنید، این کتاب بهترین گزینۀ موجود است: «چگونه با فساد مبارزه کنیم؟ چگونه با لفاظیهای توخالی مبارزه کنیم؟ چگونه رأی بیاوریم؟ چگونه با اختلافات برخورد کنیم؟» این کتاب حاصل گردآوری نامهها و متون بهدست آمده از نوشتههای مارکوس است.»
خوانندۀ دیگری مینویسد:
«نکتۀ درخور توجهی که ارزش این کتاب را در نگاهم چندبرابر کرد، به تاریخ نگارش آن برمیگردد. نوشتههای مارکوس آنقدر کاربردی و جذاب است که میتوان تکتک آموزههای او را برای جوامع امروزی بهکار بست. من تحسینهای بسیاری دربارۀ این کتاب شنیدهام و پس از خواندن آن متوجه شدم، تحسینها در صادقانهترین حالت ممکن ابراز شده بودند.»
در مقدمۀ کتاب به ارزش معنوی نوشتههای مارکوس سیسرون اشاره شده است:
«نوشتههای سیاسی سیسرون منبعی گرانبها برای مطالعۀ روم باستان است. اما بینش و خرد او فراتر از زمان و زمانه است. امکان استفاده و سوءاستفاده از قدرت در دو هزار سال چندان تغییر نکرده است. سیسرون هنوز درسهای مهمی دارد برای کسای که گوش شنوا داشته باشند. برخی از آنها این است:
قوانین جهانشمولی وجود دارند که ناظر بر اجرای امور بشری است. سیسرون هرگز به فکرش نمیرسیده که این مفهوم حقوق طبیعی بعدها آن شکلی بهکار رود که مسیحیان بهکار بردند، لما قاطعانه معتقد بود که قوانین الهی، مستقل از زمان و مکان، ضامن آزادیهای بنیادین تکتک افراد است و خطوربطِ باید و نباید دولتها را تعیین میکند.»
در ادامه میخوانیم:
«سیسرون در کتابش، در باب قوانین، گفتگویی میان خودش، برادرش، و بهترین دوستاش آتیکوس، ابداع میکند. او در این گفتگوی خیالی کلیات طرحهای خود را برای یک حکومت مطلوب بیان میکند. البته شما به این واقعیت پی بردهاید که کار و شغل یک رهبر آن است که حکومت کند و فرمانهایی صادر نماید که عادلانه، سودمند به حال کشور و مطابق با قانون باشد. قوانین دولت بر رهبر حکم میراند همانگونه که رهبر بر مردم حکم میراند. درواقع، میتوانیم بگوییم که رهبر صدای قانون است و قانون، رهبر خاموش است.»
در قسمت دیگری از کتاب با عنوان «توازن قدرت»، آمده است:
«در نظر سیسرون، حکومت مطلوب حکومتی است که بهترین ویژگیهای پادشاهی، اشرافسالاری {یا مِهانسالاری، حکومت بهترینان}، و دموکراسی را ترکیب کرده باشد_همانطور که در جمهوری روم چنین بود. تأثیر نوشتههای او در این زمینه، به نحو مشهودی در قانون اساسی آمیختهای که پدران بنیانگذار آمریکا پدید آوردند، دیده میشود. از میان سه گونه حکومت، در نظر من، حکومت پادشاهی به مراتب ترجیح دارد. اما شکل معتدل و متوازن حکومت که این هر سه را با هم ترکیب میکند، حتی از پادشاهی بهتر است.»
مارکوس تولیوس سیسروس (یا سیسرو)، سیاستمدار و نویسندۀ مشهور رومی است که در سال 106 پیش از میلاد در جنوبشرقی روم به دنیا آمد. خانوادۀ سیسرو عایدی ناچیز داشت، اما پدر خانواده مصمم بود مارکوس و برادر کوچکترش، کوئینتوس، بهترین تحصیلات ممکن را داشته باشند. از اینرو مارکوس به همراه برادرش، تاریخ و فلسفه را نزد بهترین معلمان زمان خود آموختند. مارکوس در جوانی دورۀ کوتاهی را بیجهت در ارتش گذراند و پس از آن، کارآموزی حقوق را در روم آغاز کرد.
او به مدت دو سال نزد دانشمندان مشرق زمین ماند و از چشمۀ جوشان علم و فلسفۀ آنها، کولهبار دانشش را پروپیمانتر کرد. از سال 63 قبل از میلاد وارد عرصۀ سیاست شد و پلههای ترقی را یکبهیک طی کرد تا در نهایت به مقام کنسولی، بالاترین جایگاه در جهموری، رسید. عمر وی به درازا نکشید و سرانجام در سال 43 پیش از میلاد، به حکم مارک آنتونی به دار آویخته شد. از دیگر آثار این فیلسوف نامی میتوان به کتابهای «چگونه دربارۀ خدا فکر کنیم»، «عیش پیری و راز دوستی» و «حملهای بر دشمن آزادی» اشاره کرد.