«راه باریک آزادی» یکی دیگر از کتابهای بسیار موفق نویسندگان کتاب «چرا ملتها شکست میخورند»، «دارون عجماوقلو» و «جیمز ای.رابینسون» است که برای اولینبار، در سال 2019 منتشر شد. ترجمۀ کتاب «راه باریک آزادی» بهسرعت در میان مخاطبین ایرانی با استقبال مواجه شد و در کمتر از 4سال، به چاپ 8ام نیز رسیده است.
«راه باریک آزادی» کتابی است بر اساس سالها پژوهش علمی و تاریخی که مانند پنجرهای، دیدگاه مخاطبین را به تصویر بزرگ «عملکرد بشریت و جوامع تاریخی در قبال مضمون آزادی» جلب میکند. نویسندگان در این اثر تمام سعی خود را کردهاند تا نشان دهند چگونه برخی از ملتها میتوانند یا توانستهاند به آزادی برسند؛ و چگونه سهم برخی دیگر از ملتها، تنها به استبداد خودکامگی، هرجومرج و خفگی سیاسی و اجتماعی محدود میشود. نگاه این کتاب هم به گذشته است و هم به زمان حال. نویسندگان برای تفهیم بهتر مفاهیم و آموزههای کتاب، از مثالها و رویدادهای تاریخی واقعی بهره جستهاند که از زمانهای دور تا زمان حال به وقوع پیوستهاند. با این کار، مخاطب دید خوبی از دنیای سیاسی و اجتماعی عصر معاصر و نحوۀ عملکرد ملتها و دولتها در قبال آزادی، به دست میآورد و میتواند برای آیندۀ خود و سرزمینش، به تفکر و پیشگویی بپردازد.
از جمله خواندنیترین نظرات کاربران سایت طاقچه دربارۀ این کتاب، میتوان به نظر زیر اشاره کرد: «آقایان عجماغلو و جیمز رابینسون با کتاب «چرا ملتها شکست میخورند» دست به کار بزرگی زدند و از نظر بنده جزو بهترین دانشمندان در حوزۀ علوم اجتماعی هستند. این کتاب جدید آنها نیز ما را به سفر در زمان و مکانهای مختلف میبرد و نشان میدهد چقدر این “آزادی” شکننده است و همچون بندبازیست که باید با چشم بسته روی بند راه برود! این کتاب را باید در زمانهای که بسیاری از دولتها و حکومتها به نظر ناکارآمد میآیند، یعنی زمان حال، خواند و از آن درس گرفت.»
یکی از مشهورترین توصیفات راجعبه اثر حاضر نیز از جانب آقای «فرهاد میثمی» نقل شده است که به سبک هایکو(بازی با اسامی کتابها) نوشته شده است:
«"قدرت بیقدرتان" در برابر "استبداد"، "راه باریک آزادی" است.»
دو نظر مهم دیگر را نیز با هم بخوانیم که از سوی کاربران گودریدز نوشته شدهاند: «ارزشمندی این کتاب در اصالت و محوریت دادن آن به آزادی است. این کتاب سعی در تحلیل نقش اساسی آزادی در بهروزی مردم و شکوفایی اقتصادی کشورها و همچنین، دشواری حفظ آزادی و مسابقه دائمی حکومت و جامعه (اثر ملکه سرخ) برای بهبود اوضاع را دارد.»
«دومین اثر مشترکی که از این دو نویسنده خواندم، با سبک و سیاقی بسیار نزدیک به اثر نامدار پیشین. دغدغۀ نویسندههای این کتاب، بررسی امکان "شکوفایی آزادی" در جوامع مختلف است؛ آزادی از قید هر رابطۀ نابرابر بین ملت و دولت (هر صورت بندیای از سلطه) که شالودۀ زندگی رضایتبخش است. آزادی در بیان و در عقیده. آزادی از ترس، فقر و سایر نکبتهای اجتماعی.
تئوری اصلی نویسندهها این است که متناسب با میزان قدرت جامعه و حاکمیت، اشکال مختلفی از روابط دولت-ملت شکل میگیرد.»
«آزادی آسان به دست نمی آید. بسیاری از ملتها از ناکارآمدی دولتهایشان رنج میبرند و در قفس هنجارها و سنن گرفتارند. دیگران محکوم به لویاتان مستبدند. دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در این تصویرسازی بسیار اصیل و سیرابکننده به سیاحت از میان تمدنها در طول اعصار و امصار میپردازند. دستاوردی چشمگیر که تنها از پس آنها برمیآید و به نظر میرسد قرار است کارنامه درخشان کتاب چرا ملتها شکست میخورند را تکرار کند.» جین تیرول، برنده جایزه نوبل اقتصاد 2014
این پاراگراف تعریفی نوین و کمنظیر از مفهوم آزادی و روند پدیدار شدن آن را برای خوانندگان کتاب شرح میدهد: «به خلاف دیدگاهی که بر امتیازات و رشد بیوقفۀ نهادهای غربی یا طراحیهای قانون اساسی تأکید میگذارد، در نظریۀ ما آزادی از دل فرآیندی پرآشوب پدیدار میشود، فرآیندی که نمیتوان آن را به آسانی طراحی کرد. آزادی را نمیتوان مهندسی کرد یا سرنوشتش را با سامانهای زیرکانه از نظارتها و موازنهها تضمین نمود. به برانگیختگی، هشیاری، و جسارت جامعه نیاز داریم تا آزادی درست عمل کند. لازم است همه درحال دویدن باشند!»
از جمله مثالهای جالب مفهوم «آزادی و زنان» در این کتاب، در این پاراگراف خلاصه میشود: «این را با تاریخ موفقیتآمیزتر حقوق زنان، برای مثال در بریتانیا، مقایسه کنید، جایی که حقوق زنان نه اعطا، بلکه گرفته شد. زنان یک حرکت اجتماعی شکل دادند که به جنبش طرفداران حق رأی زنان معروف شد. این جنبش از بطن اتحادیۀ اجتماعی و سیاسی زنان بریتانیا بیرون آمد، جنبشی تماماً زنانه که در سال ۱۹۰۳ تأسیس گردید. زنان بریتانیا منتظر مردان نماندند تا بابت «بهترین ابتکار توازن جنسیتی» به آنها جایزه بدهند. آنها قوایشان را بسیج و تجهیز کردند و وارد اقدام مستقیم و نافرمانی مدنی شدند.»
در این قسمت از کتاب، نویسنده از عملکرد یکی از کهنترین سیاستمداران یونانی، «سولون» روایت میکند: «به مردم به همان اندازهای که برایشان کافی بود امتیاز دادم، نه کمتر و نه بیشتر از حقشان. از کسانی که قدرت داشتند و برای ثروتشان مورد حسادت قرار میگرفتند مراقبت کردم تا آسیبی نبینند. من برپا ایستادم، سپر نیرومندم را گرداگرد هر دو طرف قرار دادم و نگذاشتم هیچ طرف به ناحق غلبه کند. هدف از اصلاحات سولون تقویت مردم در برابر فرادستان بود، درحالی که همزمان به فرادستان نیز اطمینان میداد منافعشان مورد تهدید جدی قرار نمیگیرد.»
دارون عجماوغلو اقتصاددان سرشناس ترک-آمریکایی تبار است که از سال 1993، به تدریس در دانشگاه فوقمشهور MIT مشغول است. عجماوغلو در میان اقتصاددانهای محبوب و مشهور در سراسر دنیا، عنوان سوم را از محفل اقتصاددانهای بزرگ اخذ کرده است. از جمله دیگر آثار منتشر شده از او میتوان به کتابهای «کلیات علم اقتصاد»، «چرا ملتها شکست میخورند؟» و «ریشههای اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی» اشاره کرد.
جیمز ای.رابینسون اقتصاددان و فعال سیاسی انگلستانی است که در نوشتن تمام آثار اشاره شده از عجماوغلو، کمک و همکاری کرده است.