کارل اشمیت در این کتاب به مفهوم رمانتیسیسم سیاسی و تأثیر آن بر تفکر سیاسی مدرن پرداخته است. او به تضادهای بین ایدههای فردیت، لیبرالیسم و همچنین تمایل به وجود دولتی قوی میپردازد.
اشمیت اعتقاد دارد که رمانتیسیسم سیاسی توسط آرزوی اتحاد، ردیابی لیبرالی و همچنین تمایل به داشتن یک رهبر یا شخصیت برای ارائه هویت و هدف مشخصی تعریف میشود. او به این مسئله میپردازد که این تصویر رمانتیک ممکن است منجر به بالابردن یک رهبر کاریزماتیک شود که معنویت مردم را تجسم کرده و اختیار دارد تا دولت را تشکیل دهد.
رمانتیسیسم سیاسی یک مطالعه تاریخی است که مانند تمام آثار عمده اشمیت، یک نقد سیاسی اساسی را ارائه می دهد. در این کتاب، او از مفهوم کنش سیاسی مبتنی بر مفاهیم خیر و شر، عدالت و بی عدالتی دفاع میکند و به انفعال سیاسی ناشی از رمانتیک شدن تجربه حمله میکند. کتاب دارای سه بخش است. اولین مورد حمله به تصورات دریافت شده از خاستگاه جنبش رمانتیک است. اشمیت استدلال میکند که این جنبش نشاندهنده سکولاریزاسیون، سوژهسازی و خصوصیسازی است که در آن خدا با فرد رهایییافته و خصوصی نظم اجتماعی بورژوازی جایگزین میشود. دومی حمله به رمانتیسیسم سیاسی است که شامل حمله گسترده تری به بورژوازی جدید اروپایی است که اشمیت آن را حامل تاریخی جنبش توصیف می کند. بخش سوم دفاع از محافظه کاری سیاسی و رد این دیدگاه است که رمانتیسیسم سیاسی با رمانتیسیسم پیوندی ذاتی دارد. در اینجا اشمیت استدلال میکند که رمانتیک سیاسی نه با موقعیتها، بلکه به زیباییشناسی گره خورده است.
کارول درباره این کتاب میگوید: « اشمیت با شروع از تحلیل تبارشناختی ایده «عاشقانه»، با دقت، در چندین سطح، کل سیستم متافیزیکی نویسندگان رمانتیک را «تجزیه» میکند. اشمیت با بیان این که نقطه شروع معرفت شناختی رمانتیک ها نگاه زیبایی شناختی به واقعیت است، در توصیف معرفت شناسی، فلسفه دین، بلاغت و در نهایت فلسفه سیاسی آن ها به خوبی توضیح میدهد که به شیوهای بسیار عالمانه نوشته شده است باید چند بار خوانده شود تا شبح نقد او را درک کنید»
همچنین خواننده دیگری نوشته: «هر چه بیشتر اشمیت را می خوانم بیشتر احساس می کنم که او یکی از مرتبط ترین دانشمندان علوم سیاسی است که به درک وضعیت فعلی ما کمک می کند. او همچنین نویسندهای عالی و روشن است که در متن هایش جایی برای ابهام باقی نمی گذارد».
نوبل، از دیگر خوانندگان این کتاب، نظرش را اینگونه بیان داشته: «رمانتیسیسم سیاسی اثر کارل اشمیت تحلیلی عمیق از رابطه پیچیده بین زیبایی شناسی و سیاست با تمرکز بر پدیده رمانتیسیسم سیاسی ارائه می دهد. اشمیت به بررسی چگونگی تأثیر رمانتیسیسم و شکل دادن به اندیشه سیاسی می پردازد و بر تأثیر آن بر شکل گیری هویت های سیاسی و جستجو برای حاکمیت، و ظهور رهبری کاریزماتیک تأکید می کند.»
«رمانتیسیسم سیاسی یک پاسخ ملازم عاطفی از امر رمانتیک به یک رخداد سیاسی است. این رخداد سیاسی یک قابلیت تولید رمانتیک را در یک اسلوب موقعیتی فرا میخواند. هنگامی که سوژه فاقد قابلیت تولید زیبایی است، استدلالی از مواد تاریخی، سیاسی، الهیاتی و یا مواد علمی بسط مییابد، یعنی یک موسیقی برای یک برنامهی سیاسی» یکی از سادهترین تعاریف نویسنده از موضوع کتاب است که در فصل آخر آمده است.
از دیگر جملات خواندنی این کتاب همچنین میتوان به آنجا که میگوید: «سلسلهمراتب، چهرهی متقارن دولت است، یعنی اصل تداعیِ دولت به مثابه یک ادراک روشنفکرانه از الگوی سیاسی. در اینجا تداعیهای فلسفهی طبیعت، غم و اندوه، زیباشناسی و سیاست به نحو غیرقابل تمیزی ممزوج گردیده و در هم جوشیده و حبابوار در یک تماس ریتمیک و یک جمله قصار که بهطور گوهری کمبهاست اوج میگیرند» و یا جمله «دولت در ایده است، چیزی است که وجود دارد؛ نه چیزی اخلاقی یا چیزی که باید اتفاق بیافتد. در عوض یک اثر هنری است که در آن علم، دین و هنر در یکدیگر نفوذ میکنند تا یک ارگانیسم روحی و متجانس را شکل دهند. آن یک عرصهی روحی است و قدرتهای مزبور صفات آنند. فلسفه و کلیسا در آن همانند یک زیبایی سرزنده، ریتمیک و هارمونیک در یک اسلوب درونیِ صحیح، عینیسازی میشوند.» اشاره کرد.
کارل اشمیت (1888-1985) نظریه پرداز حقوقی، قانون اساسی و سیاسی محافظه کار آلمانی بود. اشمیت را اغلب یکی از مهمترین منتقدان لیبرالیسم، دموکراسی پارلمانی و جهان وطنی لیبرال می دانند. ارزش و اهمیت کار اشمیت، عمدتاً به دلیل حمایت فکری و مشارکت فعال او با ناسیونال سوسیالیسم مورد بحث و مناقشه است .