«ازدواج رنج مقدس» کتابی است آموزنده و جذاب از «داریل شارپ» که در سال 1992، برای نخستینبار منتشر شد. عنوان کامل کتاب این چنین است: «ازدواج رنج مقدس: تحلیل ریشهای اختلافات و راهکارهای کسب احساس رضایت در زندگی زناشویی» که دلالت بر محتوای تحلیلی و روانشناسانۀ آن دارد. این کتاب را میتوان در دستۀ کتابهای بسیار خوب «خودیاری» و «موفقیت» دستهبندی کرد.
«ازدواج رنج مقدس» بر اساس یکی از آموزههای روانشناس بسیار معروف سوئیسی، «کارل یونگ»، نوشته شده و شامل پنج سمینار تحلیلی است. در واقع، مقالهای از کارل یونگ به نام «ازدواج به مثابه یک رابطۀ روانشناسانه» دستمایۀ خلق کتاب حاضر شده است. شارپ در این کتاب کوشیده است تا با واکاوی مباحث پیچیدۀ روانشناسیِ ازدواج به زبانی ساده و در قالب زندگی روزمرۀ انسانهای دیگر، تحلیلی جامع از مقوله ازدواج را به مخاطبین خود ارائه کند. در این کتاب مخاطبین یاد میگیرند که موفقیت ازدواج، گروی شناخت و آگاهی کامل روی روان هر کدام از طرفین ازدواج میباشد و همچنین، راه کسب این شناخت و آگاهی را نیز فرا میگیرند.
بحث اولیۀ «ازدواج به مثابه رابطه روانشناسانه» بدین صورت در کتاب شروع میشود: «ازدواج به مثابه رابطه روانشناسانه، ساختار بسیار پیچیدهای است مرکب از رشتۀ کاملی از عوامل ذهنی و عینی که بیشترشان ماهیت بسیار نامتناسبی دارند. از آنجا که من اینجا میخواهم خودم را به مسائل صرفا روانشناسانه ازدواج محدود کنم باید نیروهای عینی اصلیای را که ماهیت قانونی و اجتماعی دارند نادیده بگیریم، هرچند این نیروها نمیتوانند تاثیر برجستهای روی رابطه روانشناسانه بین طرفین ازدواج نداشته باشند. هرگاه ما از «رابطه روانشناسانه» سخن میگوییم، منظورمان رابطهای است که آگاهانه است، زیرا در رابطه بین دو نفری که در حالت ناآگاه هستند، چنین چیزی در کار نیست. از دیدگاه روانشناسانه، آنها به کلی بیرابطهاند: از هر دیدگاه دیگری، مثلا دیدگاه فیزیولوژیکی، آنها را میتوان مرتبط باهم دانست اما رابطهشان را نمیتوان روانشناسانه نامید. باید اعتراف کرد که هرچند چنان ناآگاهی کاملی که من فرض کردهام وجود ندارد، با این حال مقدار قابلملاحظهای از ناآگاهی وجود دارد، و رابطه روانشناسانه به میزان آن ناآگاهی محدود است.»
در ادامه، نویسنده تعریفی از آگاهی بهعنوان راهحل داشتن یک رابطه روانشناسانه میگوید: «در کودکی، آگاهی از اعماق حیات روانی ناخودآگاه برمیخیزد- ابتدا مثل جزایر جداگانهای که به تدریج به هم میپیوندند و یک «قاره» یا پهنه مدام آگاهی را تشکیل میدهند. در واقع، رشد ذهنی مستمر به معنی بسط آگاهی است. با ظهور آگاهی مستمر، و نه پیش از آن، رابطه روانشناسانه ممکن میشود. تا آنجا که ما میدانیم، آگاهی همیشه آگاهی از خود است. من برای اینکه بتوانم از خودم آگاه باشم، باید بتوانم خودم را از دیگران متمایز کنم. برقراری رابطه فقط جایی میتواند صورت بگیرد که این تمایز وجود داشته باشد. اما هرچند تمایز ممکن است بهطور کلی انجام شود، اما معمولا ناقص است زیرا حوزههای وسیع حیات روانی همچنان ناآگاه میمانند. از آنجا که هیچ خط تمایزی نمیتوان در رابطه با محتواهای ضمیر ناخودآگاه ترسیم کرد، هیچ رابطهای نیز بر این اساس نمیتوان برقرار ساخت.»
«داریل شارپ» فارغالتحصیل موسسه یونگ از زوریخ است و تاکنون، کتابهای پرشماری از او منتشر شده است. شارپ موسس یکی از موسسات انتشاراتی در تورنتوی کانادا به اسم «Inner City Books» نیز میباشد. از جمله کتابهای مهم او که به فارسی ترجمه و چاپ شده است میتوان به عناوین «فرهنگ مفاهیم روان شناسی یونگی»، «کافکا در آینه یونگ» و «تیپهای شخصیتی» اشاره کرد.