کتاب «ابتکار گورخر خالخالی» (Le bazar du zèbre à pois) نوشتهی رافائل ژیوردانو است. ژیوردانو شخصیتهای داستانش را از میان افراد متفکر و خلاقی انتخاب کرده که دارای پتانسیلهای فراوانی هستند، اما جامعه معمولا آنها را نامتعارف، عجیبوغریب و حتی ناهنجار میخواند. «ابتکار گورخر خالخالی» را شبنم درویش ترجمه کرده و توسط نشر کتاب پارسه در سال 1400 به چاپ رسیده است.
شخصیت اصلی داستان که اکنون چهل ساله است، بازیل نام دارد. بازیل به زعم خود از ابتدا با دیگران متفاوت بوده، چرا که از کودکی بسیار خلاق و بااستعداد بوده است. او همچنین چپدست است و به جای سر، با پا به دنیا آمده است. داستان زندگی بازیل در نوجوانی، ما را با فروشگاهی به نام گورخر خالخالی آشنا میکند که سرآغاز ماجراهای جدیدی است.
این کتاب به ما میآموزد که تفاوت میتواند مزیت باشد و خواندن آن بهویژه برای نوجوانان و جوانان بسیار آموزنده و لذتبخش خواهد بود.
Amarti -از کاربران سایت «گودریدز»- دربارهی کتاب نوشته است: «کتاب واقعا خوبی است و ما را وادار میکند تا بر ترسها و افکار دریافتی خود غلبه کنیم.»
یکی دیگر از خوانندگان کتاب به نام ایزابل، در سایت «گودریدز» نوشته که این کتاب اهمیت فکر باز، جسارت و خلاقیت را در زندگی به ما یادآوری میکند و اینطور ادامه میدهد: «این کتاب یادآوری میکند چارچوبها چقدر مفید هستند، ولی گاهی اوقات خروج از آنها برای ما مفیدتر است. رافائل ژیوردانو بار دیگر موفق شد ابزارهای سادهای را در اختیار ما قرار دهد که به طرز فکر و مسیر زندگی ما بیفزاید. اگر روال عادی زندگی برای شما سخت شده توصیه میکنم این کتاب را بخوانید.»
ملانی در سایت fnac نظرش را اینگونه عنوان نموده است: «داستانی غنی از احساسات و به همراه شخصیتهایی به همان اندازه دوستداشتنی. آنها خواننده را وارد یک ماجراجوییِ بسیار زیبا و در عینحال خندهدار و نیک میکنند. من بهراحتی در این فضای گرم ذوب شدم و اجازه دادم خود را با قلم زیبای نویسنده، جایی که طنز با احساسات آمیخته است، غافلگیر کنم. این رمان در ردهی کتابهای توسعهی شخصی قرار میگیرد و رافائل ژیوردانو پیامهای زیبایی به خوانندگان خود انتقال میدهد. برای مثال: به معنای زندگی فکر کنید، جرات تغییر داشته باشید، ترس را کنار بگذارید و به خودتان در رویاهایتان ایمان داشته باشید تا بتوانید به جلو حرکت کنید. من این رمان جدید را بهشدت توصیه میکنم زیرا مطمئن هستم که در یک نقطه از زندگی به کمک شما خواهد آمد.»
کتاب با توصیف بازیل -که فردی درونگراست از اجتماعی که در آن زندگی میکند، آغاز میشود: «گفتنی است که من از آن دسته بچههای بیدستوپایی بودم که به ندرت رحمت همسالانم شامل حالم میشد. راستمغز و چپدست بودم. روابطم با بچههای همسنوسالَم ناخوشایند و عجیب بود. هرگز نمیدانستم چه به آنها بگویم، چگونه با آنها صحبت کنم و چگونه مقبولیت داشته باشم. برای تقویت زندگی اجتماعیام، پدر و مادرم وادارم میکردند تا از هر فرصت ملاقاتی با آنها که بزرگترها «همنوعانم» مینامیدند، استفاده کنم و تا آنجا که ممکن بود دعوت به جشنهای تولد را بپذیرم. آیا لحظهای به ذهنشان نرسید که این همسالانِ ظاهرا مشابه، بیشترین ناهمگونی را با من دارند؟ که نمیتوانستم در میان این بچهها، که سرگرمیها و تمایلاتشان اشتراکی با من نداشت، احساس خوبی داشته باشم؟ گاهی خودم را مجبور میکردم مقابل کلی از «رفقا» با شمشیر بجنگم. روزی یکی از آنها تقریبا داشت یک چشمم را از حدقه درمیآورد. این دیگران را به خنده انداخت ولی نتوانستم دلیلش را بفهمم. با یک دست چشم آسیبدیدهام را گرفته بودم و یادم میآید پوزخندی زدم تا فکر کنند دارم «کِیف» میکنم. زندگی گاهی خنده است و گاهی گریه. یک وقتهایی هم به آشپزخانه پناه میبردم و سعی میکردم با پدر و مادرها گفتوگو کنم. این معاشرتها که مرا همتای مغز بزرگسالان قرار میداد، برایم لذتبخش بود. با چشمانی متحیر و کنجکاو نگاهم میکردند. لحظاتی تظاهر به گفتوگو میکردند، بعد بالاخره حکم اخراجم را صادر میکردند: -نمیخواهی بری بازی کنی پسر بزرگ؟»
رافائل ژیوردانو (Raphaëlle Giordano) رماننویس فرانسوی، در پاریس متولد شده است. او در سال 1998 در رشتهی گرافیک از مدرسهی هالی آستین فارغالتحصیل شد و به عنوان طراح در یک شرکت رویدادهای خلاق کار میکرد. ژیوردانو که از کودکی به روانشناسی علاقهمند بود، در این رشته تحصیلات خود را ادامه داد و دورههای متعددی را گذراند.
پس از انتشار ده کتاب در حوزهی خلاقیت و پیشرفت شخصی، در سپتامبر 2015 اولین رمان خود به نام «زندگی دومت زمانی آغاز میشود که میفهمی یک زندگی بیشتر نداری» را منتشر کرد. او در آثارش رویکردی روانشناسانه در جهت بهبود زندگی افراد دارد و سعی میکند از این طریق به دیگران کمک کند. از کتابهای دیگر وی میتوان به «من میخواهم ذن شوم»، «الههی عشق با بالهای کاغذی» و «دفترچه ی صددرصد خوشبختی من» اشاره کرد.