«از بیسمارک به هیتلر» سرگذشت آلمان در سالهای 1871 تا 1945 را روایت میکند. این کتاب از «سباستین هافنر» توسط امینالدین ابطحی ترجمه شده و «انتشارات پیله» آن را منتشر کرده است. کتاب «از بیسمارک به هیتلر» به شرح چگونگی ایجاد امپراتوری آلمان و فروپاشیاش، وقایعی که در این بین اتفاق افتاد، رهبرانی که سکّاندار این امپراتوری بودند و وضعیت آلمان و خطرهایی که در آن دوران آلمان را تهدید میکرد، پرداخته است.
این کتاب یک تحلیل بسیار خواندنی از تاریخ آلمان در قرن گذشته است. همچنین خاطرات دست اول هافنر از دوران نازی جالبترین قسمت این کتاب است. مشاهدات وی در مورد زندگی روزمره در دوران حکومت بسیار قابل توجه است.
نظراتی که در ادامه میخوانیم از سایت آمازون انتخاب شدهاند. یکی از خوانندگان کتاب نحوهی رهبری بیسمارک و هیتلر را اینگونه مقایسه میکند: «این کتاب پیشرفت سیاسی آلمان از بیسمارک تا هیتلر را شرح میدهد. تفاوت بین رویکرد رهبری، این دو مرد را برجسته میکند. این نشاندهندهی رویکرد عمیق و ظریفتر بیسمارک به دولت است. من چیزهای زیادی از این کتاب آموختم و آن را به هر کسی که میخواهد از سابقهی تاریخی آلمان قرن 19 آگاهی یابد، توصیه میکنم.»
خوانندهی دیگری نوشته است: «من این کتاب را به سه بخش تقسیم میکنم. اولین قسمت کتاب، دانش اولیهای از تاریخ آلمان را ارائه میدهد. در قسمت میانی کتاب، هنگامی که جنگ جهانی اول شروع میشود، خواندن کتاب سبکتر و لذتبخشتر است. در قسمت پایانی کتاب، بحث پیرامون آلمانِ معاصر جلو میرود، و هافنر توضیح میدهد که چرا بعید است جمهوری دموکراتیک خلق و جمهوری فدرال متحد شوند.»
یکی دیگر از مخاطبین کتاب با تحسین نویسنده نوشته است: «هافنر بسیار مختصر و واضح توضیح میدهد. تحلیلهای خوب و جزئی او به فهم بهتر کتاب کمک میکند.»
نویسنده کتابش را با بحث دربارهی ایجاد امپراتوری آلمان آغاز میکند: «همواره گفته میشود که امپراتوری آلمان در سال 1871 تاسیس شده است. اما در واقع این تصوری گمراهکننده است. این امپراتوری به طور ناگهانی به وجود نیامده، بلکه شکلگیری آن دارای سابقهای به نسبت طولانی و برخوردار از تاریخی بیش از دو دهه است، یعنی از سال 1848 تا سال 1871. این امپراتوری به طرز عجیبی از یک اتحاد نادرست بین سیاست پروس در مورد آلمان از یک سو و جنبش ملی آلمان از سوی دیگر به وجود آمد. چنین اتحادی تنها به دلیل اینکه بیسمارک در آن اهمیت بیشتری برای پروس قائل شده بود، نادرست نبود، بلکه دلیل نادرستی آن را میبایست در تناقض موجود در آن جستجو نمود. در حقیقت این اتحاد، اتحادی غیرقابل پیشبینی بین نیروهای مخالف به شمار میآمد.»
و در ادامه به جنبش ملی آلمان میپردازد: «جنبش ملی آلمان را میبایست «چپگرا» دانست. این جنبش از ابتدا بر اساس تقلیدی از انقلاب فرانسه بنیان گذاشته شده بود. به همین جهت پیوند اصلی و ابتدایی آن با جنبشهای آزادیخواهانه و لیبرال دموکرات بود. جنبش ملی آلمان اما از سوی ناپلئون تقویت شد. ناپلئون نزد آلمانیها، در ابتدا در بین سیاستمداران و روشنفکران آلمانی و سپس در بین عموم مردم دو واکنش متفاوت را برانگیخت. عبارت «هرگز نباید برای ما اتفاق بیفتد!» بیانگر یک واکنش و عبارت «ما هم باید بتوانیم یک مرتبه انجام دهیم!» بیانگر واکنش دیگر بود. فرانسهی ناپلئون در حقیقت الگوی جنبش ملی آلمان و ناپلئون پدر غیرقانونی این جنبش به حساب میآمد.»
در قسمتی از کتاب به چگونگیِ انتخاب رهبری از پروس برای تشکیل امپراتوری آلمان پرداخته شده است: «این اتفاق را میتوان یک راهحل اضطراری، یک تسلیم و یا یک عقبنشینی دانست. پادشاهی اتریش برعکس آنچه که در ابتدا انتظار میرفت، در حال فروپاشی نبود، بلکه با قدرت تمام در حال بازسازی خود بود و هرگز به فکر صدور مجوز برای آلمانیهای حاضر در سرزمینهای امپراتوری اتریش برای پیوستن به امپراتوری بزرگ آلمان تازه تاسیس نبود. بنابراین مجمع ملی از روی ضرورت مجبور شد خود را محدود به تشکیل امپراتوری آلمان کوچک با رهبری پروس نماید.»
رایموند پرتزل متولد سال 1907 در آلمان است و با نام مستعار سباستین هافنر شناخته میشود. او روزنامهنگار و مورخ موفقی بود که برخی از کتابهایش پس از مرگ او انتشار یافتند. هافنر به عنوان مهاجر زمان جنگ در انگلیس استدلال کرد که اقامت نهتنها با هیتلر بلکه با رایش آلمان که هیتلر با آن قمار کرده بود غیرممکن است. صلح، تنها با بازگرداندن «هفتاد و پنج سال از تاریخ آلمان» و بازگرداندن آلمان به شبکهای از کشورهای کوچکتر تأمین میشود. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به کتاب «پیشوا» اشاره کرد که به زبان فارسی هم برگردانده شده است.