«سالخوردگی» یکی از خاصترین کتابهای غیرداستانی «سیمون دوبووار» است که در سال 1970 منتشر شد. «سالخوردگی» اثری از دوران متاخر نویسندگی سیمون دوبووار است و او این کتاب را، در سن 63 سالگی و در دورۀ سالخوردگی خود نوشته است. این کتاب در ایران در قالب دو جلد و توسط نشر «توس» منتشر شده و «قاسم صنعوی» آن را ترجمه کرده است.
«سالخوردگی» به دو بخش عمده تبدیل شده است. بخش اول دیدگاهی از بیرون به داخل دارد و به شرح و بررسی دیدگاهها و تفکرات افراد غیر مسّن نسبت به افراد سالخورده، تخصیص داده شده است. در بخش دوم شاهد دیدگاهی کاملا برعکس هستیم و از چشم یک سالخورده به دنیای اطراف و محیط پیرامونمان نگاه میکنیم. در خلال این نوشتهها، توصیفات و تفسیرهای بسیاری از بزرگان فلسفه و ادبیات تاریخ خواهیم خواند.
این اثر را میتوان کاوشی عمیق از درک انسان و جامعۀ مدرن از مسئلۀ «پیری و سالخوردگی» دانست. سیمون دوبووار در این کتاب از تجربه و تاریخ هزارسالۀ دنیا کمک گرفته تا از خلال تفکرات، فرهنگها، باورها، ارزشها و مذاهب مختلف، به تعریفی جامع از دیدگاهها و واکنشهای مردم نسبت به «شرمِ محرمانۀ جامعه» (افراد سالمند و سالخورده) برسد. نویسنده در این اثر بهخوبی نشان داده است که مفاهیمی مانند «سن و سال»، «پیری»، «سالخورگی»، «مسّن» در بافت جوامع مختلف چطور معنا میشود و به کار بسته میشود. او در ادامه به بررسی نسلهای مختلف میپردازد و ریشههای علاقه و احترام، و از طرفی دیگر نفرت و اکراه و دوری جستن، نسبت به افراد سالخورده را، مورد واکاوی قرار میدهد. سیمون دوبووار با قلمی منحصر به فرد و نگرشی اگزیستانسیال و فلسفی، از مشکلات بزرگی که افراد پیر با آنها دست و پنجه نرم میکند، مانند طرد شدن در سطوح مختلف جامعه، سخن میگوید.
در این بخش از کتاب سیمون دوبووار با زبانی بسیار تند و نیشدار به شرح معضلات افزایش سن پرداخته است: «انسان هفتاد سال عمر میکند. سی سال اول مال خودش هستند و به سرعت میگذرند.... بعد نوبت به هجده سال خر میرسد و در این مدت، انسان پشت سر هم بار به دوش میکشد؛ تهیهی گندمی که شکم دیگران را سیر میکند، وظیفهی اوست... سپس نوبت دوازده سال سگ است. طی این مدت، انسان چندان کاری جز غر زدن ندارد و خود را از این گوشه به آن گشوه میکشاند، زیرا دیگر دندانی ندارد که گاز بگیرد... وقتی این سالها میگذرند، در پایان کار فقط ده سال میمون برایش میمانند، آن وقت دیگر کاملاً عقلش سر جایش نیست، کمی خندهدار میشود و کارهای عجیبی میکند که دیگران را میخنداند و بچهها مسخرهاش میکنند... به این ترتیب اگر سالخوردگی انسان طولانیتر و دشوارتر از حیوانات است، خودش مسئول است: با حرص آمیخته به گیجیاش، خودش را محکوم کرده.»
در گوشهای از کتاب، شرحی بسیار هولناک و حیرت انگیزی از رفتار اسکیموها با سالخوردگان خود را میخواهیم: «در میان اسکیموها که منابع غذاییشان خیلی بیثبات بود از سالخوردگان میخواستند که بروند و در میان برف دراز بکشند و منتظر رسیدن مرگ بمانند؛ یا هنگام عزیمت به قصد ماهیگیری آنها را روی قشری از یخ جا میگذاشتند؛ یا آنها را در خانهای از برف زندانی میکردند تا از سرما بمیرند. رسم اسکیموهای آماسالیک در گروئنلند، این بود که وقتی احساس میکردند سربار جامعه هستند خود را میکشتند. شبی نوعی مجلس اعتراف عمومی ترتیب میدادند و دو سه روز بعد سوار قایقشان میشدند و خشکی را ترک میکردند و دیگر بازنمیگشتند. پل امیل ویکتور نقل میکند که افلیجی، ناتوان از این که خودش سوار قایقش شود از دیگران خواسته بود که او را به دریا بیفکنند زیرا مرگ براثر خفگی در آب، نزدیکترین راه برای رفتن به دنیای دیگر بود، فرزندانش این کار را کردند ولی لباسهای مرد سبب شد که روی آب شناور، بماند یکی از دخترانش که او را خیلی دوست داشت، به او گفت: «پدر سرت را زیر آب ببر، راه کوتاهتر خواهد شد».»
سیمون دوبووار از دیدگاه فروید و دیگر اندیشمندان دنیا در قبال مفهوم «هوش و حسهای دستنخوردۀ کودکی و از بین رفتن آنها در پیری» چنین مینویسد: «کودک به سبب غنای امکانهایش، عظمت اکتسابهایش، تازگی حسهایش، بر بزرگسال برتری دارد: آیا همین کافی است که عقیده یابیم با افزایش سن، کودک رو به انحطاط میگذارد؟ به نظر میرسد که تا حدودی فروید که نوشته «به تضاد غمانگیز موجود بین هوش درخشان کودکی سالم و ضعف عقلانی بزرگسالی متوسط بیندیشید» بر این عقیده بوده است. این همان اندیشهای است که مونتر لان غالباً به آن گسترش بخشیده است. فررانت در ملکۀ مرده میگوید:« نبوغ کودک وقتی خاموش شود برای همیشه خاموش شده. همیشه میگویند که پروانه از کرمی پدید میآید؛ در مورد انسان، پروانه است که به کرم بدل میشود».»
«سیمون دوبووار» یکی از بزرگترین اندیشمندان و نویسندگان مکتب فلسفی «اگزیستانسیالیسم» (اصالت وجود یا وجودگرایی) و شریک زندگی «ژان پل سارتر» بود. این نویسندۀ بزرگ، یکی از بنیان گذاران فلسفۀ «فمنیسم» بود و آثار بسیاری در این زمینه، از جمله کتاب بسیار مشهور «جنس دوم»، از خود بجای گذاشته است. از جمله دیگر آثار مهم او میتوان به کتابهای «همه میمیرند»، «مرگی بسیار آرام» و «خون دیگران» اشاره کرد.