«عشق مدرن» اثری است احساسی و دلنشین از «دانیل جونز» که برای نخستینبار، در سال 2019 منتشر شد. «عشق مدرن: داستانهایی واقعی دربارۀ عشق، جدایی و رستگاری» کتابی دربارۀ مفهوم عشق است که سریالی تلویزیونی و موفق با نامی مشابه، از آن ساخته و پخش شده است.
کتاب حاضر متشکل از جُستارها و داستانکوتاههای ارسال شده توسط مردم آمریکا به روزنامه نیویورکتایمز است. دانیل جونز به عنوان دبیر بخش «عشق مدرن» از میان هزاران اثر ارسالی و چاپ شده در روزنامه، داستانهای مجموعۀ حاضر را گلچین کرده است. شاید بتوان گفت هیچچیز بهتر از داستانهایی واقعی و کمتر شنیده شده از عشق، مفهوم عشق را برای دیگر انسانها بیان نمیکند. در واقع، شما با خواندن داستانهای متنوع این کتاب با چهرههای متفاوتی از عشق آشنا میشوید و مقولاتی از آن را فرا میگیرید که هیچ متن علمی قادر به بیان آنها نمیباشد. «عشق مدرن» شامل روایتهایی است از انسانهایی که هر یک با یک دنیا دغدغه، دلمشغولی و حتی مشکلات مختلف دستوپنجه نرم میکنند و رابطهای عاشقانه، زندگی آنها را زیر و رو میکند. شما در این مجموعه از زن جوانی میخوانید که تمامی «پنج مرحلهی سوگواری» را پس از اتمام یک رابطۀ عاشقانۀ سمی طی میکند. از مردی میخوانید که چهارمین قرار عاشقانه خود را در اورژانس به اتمام میرساند. از یک زن وکیل میخوانید که مبتلا به اختلال دوقطبی است و انواع فراز و نشیبهای رابطۀ عاشقانه را تجربه میکند. و یا از فردی طلاق گرفته میخوانید که اکنون هفتادساله شده است و به گذشتۀ خود سفر کرده و به زیبایی و زشتیهای روابطش فکر میکند.
خلاصهای از یکی از نظرات در سایت گودریدز را با هم بخوانیم که از سوی یکی از کاربران انگلیسیزبان ثبت شده است: «این یکی از بهترین کتابهای غیرداستانی است که تا به حال خواندهام. من مجذوب انواع داستانهای عاشقانه هستم و این کتاب واقعاً از عشق مدرن الهام گرفته شده است. همۀ داستانهای این مجموعه در مورد تجربیات واقعی مردم از عشق نوشته شدهاند؛ و نه فقط عشق رمانتیک، بلکه عشق والدین، فرزندان، و نه حتی همه چیزهای خوب - بلکه تمام بدیها و زشتیها و دلشکستگیها نیز. برخی از این داستانها برای من قابل نادیدهگرفتن و فراموش شدنی بودند اما، برخی از آنها واقعا گریهام را درآوردند! به سختی گریه کردم و عین حال، این شیرینترین چیزی بود که تا به حال خواندهام. به طور کلی، من معمولاً خیلی طرفدار داستانهای کوتاه یا آثار غیرداستانی نیستم، اما شدیدا عاشق آثار رمانتیک و دربارۀ عشق هستم. و حالا، پیرتر و ظاهراً عاقلتر، فکر میکنم وقتی عشق را پیدا کنم، همهچیز بهتر میشود؛ وقتی مردی در کنارم دارم که بر خلاف اینکه چقدر خطاپذیر، پر سر و صدا یا سیاسی هستم، مرا میخواهد. کسی که با یک بوسه میتواند مرا از هپروتِ حسرتها و خودسرزنشگریهایم آزاد کند. به این فکر میکنم که چقدر آماده بودهام زیبایی را در یک انسان دیگر بیابم و زخمهای کسی را نوازش و احساس کنم که اندازۀ خود من عیب و نقص دارد.»
در بخشی از کتاب راجعبه رابطهی متفاوتِ دو فرد با اختلاف سنی زیاد میخوانیم: «با او که بودم اضطراب معمولم موقع قرارهای عاشقانه از بین میرفت. به جای آنکه خودباختگیام را سرش خالی کنم و مدام از خودم بپرسم لایق طرف هستم یا نه، فقط داشتم کیف میکردم چون میدانستم تفاوت سنیمان تصور آیندهای مشترک را میان ما غیرممکن کرده. در ضمن من هم کمکم بایست خانه را تحویل میدادم. البته ذهنم خالی از دغدغه هم نبود، میترسیدم نکند آدمها ما را دست بیندازند. ولی وقتی ماجرا را به دوستان غیرمجردم گفتم همهشان گفتند من دارم کیف دنیا را میکنم. یکی از دوستانِ در شُرفِ طلاقم گفت: «لااقل داری زندگی میکنی. نه مثل ما. من که دیگه اصلا دلم نمیخواد حتی با شوهرم حرف بزنم.» با این حال شکاف میان من و دوست تازهام زمانی برایم بیش از هر زمان دیگری مشهود شد که گفت: «قرار گذاشتن خوبه. آدم با کلی آدم دیگه آشنا میشه.» قرار گذاشتن برای من مثل جستجو برای شغل بود: دنبال تفریح نبودم. چون من هر دو را به یک شکل دنبال میکردم: با برنامه، قلم و کاغذ و یک عالم نگرانی بابت ارائه خودم در بهترین حالت ممکن و پنهان کردن ضعفهایم. اما با او که بودم هیچ نگران این چیزها نمیشدم.
خواندن این پاراگراف زیرا از کتاب نیز، خالی از لطف نیست:
«من دیگر زیبا نبودم، اما دیگر عصبی هم نمیشدم. تمام سختیها و اشتباهات و تصمیمهای غلطم را از سر گذرانده بودم؛ اگر این رابطه هم از دست میرفت باز به زندگی ادامه میدادم. و سَم برعکسِ دیگر مردانی که در زندگیام میشناختم مردی بالغ بود، از صمیمیت نمیترسید و مشتاقانه آنچه را زندگی مقابلش میگذاشت تجربه میکرد. ما به حرف دلمان گوش دادیم و قمار کردیم و چند سال تکهای از بهشت را روی زمین به خود دیدیم.»
«دانیل جونز» نویسنده و مسئول ستونِ «عشق مدرن» در روزنامه نیویورکتایمز است. او از سال 2004 در این سمت به نوشتن و ویرایش داستانهای عاشقانه عموم مردم در آمریکا مشغول بوده است. از جونز چندین کتاب به زبان انگلیسی منتشر شده اما متاسفانه، تاکنون فقط کتاب «عشق مدرن» به فارسی ترجمه و چاپ شده است.