دل شکستگی و دل شکستن

شریک زندگیمان چه ویژگی‌هایی دارد که "او" را انتخاب کرده‌ایم؟
چطور رابطه‌ای که ما را رنج می‌دهد، ترک کنیم؟
آیا امکان دارد، بدون اینکه از یکدیگر جدا شویم، مفهوم جدایی را در رابطه‌ی خود تجربه کنیم؟
آیا دل‌شکستگی مزایایی هم دارد؟
این‌ها سؤالاتی هستند، که آلن دوباتن در کتاب خود، "دل‌شکستگی و دل شکستن"، با لحن همیشه صمیمیِ خود، به آنها پاسخ می‌دهد.
کتاب دل‌شکستگی، از یکی از مهم‌ترین تجربیات زندگیِ عاطفیِ ما صحبت می‌کند؛ از رنجِ جدایی، رنجِ دل‌شکستگی و رسیدن به درک درستی از یک رابطه، با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش.
دوباتن در یک مقدمه و ۱۳ فصل، از یکی از چالش‌های گریزناپذیرِ روابط عاطفی، یعنی روبرو شدن با پدیده‌ی رنجِ ناشی از بحران‌های عاطفی در روابط می‌گوید. او به مسائلی همچون چراییِ ترک و طرد شدن، چگونگی درستِ قطع یک رابطه، تشخیص یک رابطه‌ی مخرب و راه‌های گریز از آن و بسیاری مسائل دیگر حول محور چالش‌های روابط عاطفی، اشاره می‌کند. 
همچون دوست داشتن و دوست داشته شدن، رنج نیز احساسیست که در زندگی با آن مواجه می‌شویم و گریزی از آن نیست، دوباتن در کتاب خود، از دوست‌ داشتن‌هایی می‌گوید که کمرنگ شده‌اند، از بین رفته‌اند و یا شاید از ابتدا تنها آسیب‌زا بوده‌اند؛ و از رنجی که ما به خاطر چنین درد‌هایی و فقدان آدم‌ها و احساساتی که زمانی به آنها وابسته بوده‌ایم می‌گوید و اشاره می‌کند، اگرچه رنج تلخ است، اما آموزگار بزرگیست و باید از آن بیاموزیم، با آن زندگی کنیم، درکش کنیم و بعد رهایش کنیم، و در نهایت یک رابطه‌ی سالم، با شخصی که در درجه‌ی اول دوست ماست، بسازیم.
 نظر خوانندگان درباره‌ی این کتاب چیست؟
 کتاب "دل‌شکستگی و دل‌شکستن"، همچون سایر آثار دوباتن، با استقبال مخاطبان بسیاری روبرو شده، و نظرات مثبت خوانندگان خود را به دنبال داشته است.
این کتاب در سایت‌های معتبری همچون goodreads، google books، ePub و booktopia، با نقدهای مثبتی از طرف خوانندگان خود روبرو شد؛ خوانندگان این کتاب، آن را به عنوان کتابی، "تأمل‌ برانگیز به همراه برداشتی جالب از روابط"، "تیزبین و روشنگر" و "تأثیرگذار"، شناخته‌اند.
 دل‌شکستگی، همچنین مورد توجه خوانندگان فارسی زبان خود نیز، قرار گرفته است.
خواننده‌ای در باب این کتاب، در وبسایت کتابراه نوشته است: «هر سطر این کتاب واقعاً یه جلسه‌ی روانشناسانه است.»
مخاطبان دیگری همچنین، آن را "عالی و بی‌نظیر"، "همدلانه و واقع‌گرایانه" و "کتابی بسیار عالی با رهنمودهای خوب در مواقع شکست و دلشکستگی" معرفی کرده‌اند.
 جملاتی که شاید انگیزه‌ی خواندن باشند
قلمِ دوستانه‌ و قدرتمند دوباتن، همواره در تمام آثارش، از عمیق‌ترین مفاهیم با بیانی ساده و گیرا، می‌گوید.
به این قسمت از کتاب، که او در مورد مفهومی مهم، یعنی دوستی و دوست داشتن، که اصلِ آغازین هر ارتباطیست، صحبت می‌کند، را دقت کنید:
«فرهنگ و جامعه ما را به خطای مهیبی دچار کرده که به تنهایی و یأسی تحمل‌ناپذیر انجامیده است. برای رقم زدن دنیایی بهتر، نباید مهم‌ترین هدف ما این باشد که معشوق را در مرکز بنشانیم و همه را کنار بزنیم، بلکه باید تمام هوش و انرژی‌مان را برای شناسایی و پرورش حلقه‌ای از دوستان واقعی صرف کنیم. سرانجام روزی فرا می‌رسد که از همین حلقه یکی را به خانه دعوت می‌کنیم و با لبخندی از سر شرمساری، در حالی که می‌دانیم شاید با "نه"ای دردناک مواجه شویم-بپرسیم: "خیلی عذر می‌خواهم، می‌توانیم...با هم ازدواج کنیم»
 درباره‌ی نویسنده
 آلن دوباتن، در ۲۰ دسامبر، ۱۹۶۹، از مادری یهودی و پدری مصری، در زوریخ متولد شد.
دوباتن، امروزه با ملیتی انگلیسی، در بریتانیا به عنوان نویسنده و مجری تلویزیون، مشغول به فعالیت است؛ او دانش آموخته‌ی تاریخ در دانشگاه کمبریج و فلسفه در کینگز کالج لندن بوده که در میانه‌ی تحصیل رشته‌ی فلسفه‌ی فرانسه در دانشگاه هاروارد در مقطع دکترا، دانشگاه را به قصد نویسندگی نیمه‌کاره، رها کرد.
ویژگیِ بارزِ آثار دوباتن، حضورِ صمیمیت در ادبیات اوست؛ او، با نگاهی تیزبینانه و قلمی صمیمی، با تکیه بر مفاهیمِ عمیق تاریخ، ادبیات و فلسفه، از مسائل مختلف زندگی، همراه با آموزه‌هایی مفید، با مخاطبان خود صحبت می‌کند.
 دوباتن، اولین کتاب داستانیِ خود "جستارهایی در باب عشق" را در سال ۱۹۹۳ منتشر کرد که با استقبال بی‌نظیری روبرو شد و در سال ۲۰۱۶، با انتشار کتاب "سیر عشق"، آنرا به عنوان دنباله‌ای بر رمان اول خود معرفی کرد.
اولین اثر ناداستان او نیز، در سال ۱۹۹۷، با عنوان "پروست چگونه می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند"، منتشر شد. دوباتن در این کتاب بازیگوشانه با اشاره به گوشه و کنارهای زندگی پروست و اثر فاخر او "در جستجوی زمان از دست رفته"، آموزه‌هایی مفید را برای داشتن زندگیِ شادتر و صلح‌جوتری را به ما معرفی می‌کند.
 دوباتن، در سال ۲۰۰۸، موسسه‌ی مدرسه‌ی زندگی را تأسیس کرد، که در سال ۲۰۱۵، جایزه‌ی "یاران شوپنهاور" را برای او به ارمغان آورد.