این کتاب با بررسی و روایت کردن اتفاقات واقعی در زندگی زوجین و با بیان مثالهایی کاملا حقیقی، نشان میدهد که یک رابطه حتی در بحرانیترین لحظات هم قابل مدیریت و بهبود است.
خواندن این کتاب به تمام زوجین، حتی کسانی که سالهای زیادی از ازدواج آنها میگذرد و کسانی که دنبال یک راهنمای عملی و گامبهگام برای رسیدن به عشقی واقعی و پایدار هستند، حتما توصیه میشود.
مرتضی از خوانندگان این کتاب، نظرش را اینگونه بیان میکند: «با اطمینان میتوانم بگویم که کتاب «هشت قرار عاشقانه» یکی از جذابترین و کاربردیترین کتابهایی است که در زمینهی روابط عاطفی مطالعه کردهام. گاتمن در این کتاب به ما آموزش میدهد که در یک ارتباط عاشقانه و به ویژه در ازدواج، زن و مرد، بهترین و مهمترین دوست و معشوق یکدیگر هستند و باید برای حفظ این دوستی تا جایی که امکان دارد، کوشید»
الیزا از آمریکا در مورد تجربهی مطالعهی این کتاب، میگوید: «این کتاب را به طور تصادفی در یک کتابفروشی قدیمی دیدم و با خواندن صفحات اولش، جذب آن شدم و آن را خریدم. در این کتاب به هشت قرار عاشقانه اشاره شده است که هر کدام از آنها درسی دارند که با دانستن آن، تا حد زیادی میتوانیم روابطمان را مدیریت کنیم و اگر در رابطهای دچار مشکل هستیم، آن مشکل را درمان کنیم. اگر در رابطهای هستید، حتما خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد میکنم، زیرا ممکن است نقش یک معجزهگر را در زندگیتان ایفا کند.»
پاراگرافی از کتاب را میخوانیم که به یکی از قرارهای عاشقانهی جان و جولی میپردازد: «یکی از قرارهای عاشقانهای که جان و جولی آن را خیلی دوست داشتند، رفتن به کافهای محلی بود. آنها هربار یک خوراکی ثابت را سفارش میدادند. پیشخدمت آن کافه، آنها را به خاطر سفارش یکسانی که هربار میدادند، میشناخت و اسمشان را نیز میدانست. نیمرو، نان باگت و مربا سفارش میدادند. دو ظرف مربای خانگی سفارش میدادند چون جولی عاشق مربا بود. طبق توافق در این جلسه، صحبت کردن در مورد مسائل کاری قدغن بود. جان میگوید: این جلسه به مسائل شخصی ما اختصاص داده شده است. ما میتوانیم در مورد مسائل شخصی خود از یکدیگر سوال بکنیم و از مسائل کاریمان فاصله بگیریم. ما دستهای یکدیگر را میگرفتیم، به هم عشق میورزیدیم و میخندیدیم. سپری کردن این لحظات عاشقانه و ابراز احساسات قلبی خود بود که باعث میشد جان و جولی همیشه به این کافه بیایند.»
پاراگرافی از کتاب در مورد شکایت زوجها از کارکردن طرف مقابلشان است که در زیر میخوانیم: «شکایت زوجها از کارکردن طرف مقابلشان از جمله شکایتهای متداول است. برای بهرهمندی از ازدواج عالی هر کدام از زوجها باید زمان و انرژی مشخصی را صرف طرف مقابل کنند، خواه طرفی باشد که بیش از حد کار میکند یا طرفی که از این مسئله شکایت دارد. گفتوگو برای آشنایی با نظرات یکدیگر سودمند است. اغلب هویت ما، معنا و مقصودمان در زندگی و احساس ارزشمندی ما با شغلمان گره خورده است و این امر ما را ملزم میکند ساعتهای طولانی کار کنیم. اما این کار بلندمدت برای زندگی مشترکمان گران تمام میشود. احساس میکنیم که از نظر عاطفی از هم فاصله گرفتهایم و رابطهمان در معرض خطر است.»
پاراگرافی از کتاب را که در مورد تاثیر اتفاقات کوچک و بزرگ در یک رابطه میگوید، در ادامه خواهیم خواند: «همه میدانیم که اتفاقات کوچک و مثبت میتواند اغلب در نوع برقراری روابط بین افراد، تفاوت چشمگیری ایجاد کند. تشویق کردن همسر و صحبت کردن با او، صحبت کردن با یکدیگر در پایان هر روز، بوسیدن یکدیگر هنگام دیدار یا خداحافظی از جمله مواردی است که باعث ایجاد رابطهای شاد و سالم میشود. رابطهی شما براساس همین لحظات ساده و کوتاهی شکل میگیرد که هر روز در کنار یکدیگر میگذرانید. شما باید قدر این لحظات را بدانید. اما از شما میخواهیم هر هفته قرار عاشقانهی برنامهریزی شدهای را در شب، بعدازظهر و یا صبح ترتیب دهید.»
جان مردکای گاتمن نویسنده و روانشناس آمریکایی است که در 26 آپریل سال 1942 به دنیا آمد. گاتمن درگسترش مفاهیم مرتبط به تحلیل رفتارهای اجتماعی تاثیر و نقش مهمی را ایفا کرده است. اغلب او را به عنوان یک تحلیلگر روابط از طریق مشاهدات مستقیم علمی میشناسند. جان گاتمن هماکنون استاد دانشگاه واشنگتن است.