«کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند و فرزندانتان از اینکه آن را خواندهاید خوشحال خواهند شد» اثری تحسینبرانگیز به قلم فیلیپا پری رواندرمانگر و نویسندهی انگلیسی است که موجی از نقدهای مثبت را به همراه داشته است. کتابی ارزشمند و آگاهیبخش که با کنار زدن کلیشهها و دیدگاههای سنتی گذشته، به ریشهیابی بسیاری از مشکلات بین والدین و فرزندان با رویکردی متفاوت پرداخته است. «کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند» اثری دلپذیر، پر از همدلی و طنزی تأملبرانگیز است.
«کتابی که آرزو میکنید والدینتان خوانده بودند» متنی روان و شفاف با محتوایی غنی و قابل فهم دارد که به مخاطب کمک میکند تا الگوها و چرخههای منفی و مخرب را کنار زده و احساسات بین خود و فرزندانشان را مدیریت کنند.
فیلیپا پری در این کتاب از سالها تجربهی خود بهعنوان رواندرمانگر بهره برده و توصیههایی منطقی، صادقانه، عقلانی همراه با مطالبی کاربردی، تشویق کننده و سرشار از امید را ارائه میدهد. او همراهی دلسوز است که به خواننده کمک میکند پیوندی عمیق و دوستانه با فرزندان برقرار کند و به دور از ترفندهای ناکارآمد فرزندپروری به بررسی مسائلی چون: «جبران گذشته/ چگونه با خودمان صحبت کنیم؟/ محیط زندگی فرزندانتان زمانی که والدین با هم زندگی نمیکنند/ محیط زندگی فرزندانتان زمانی که والدین با هم زندگی میکنند/ چطور درد را قابل تحمل کنیم؟/ اهمیت تأیید و پذیرش احساسات/ همدلی کن نه رسیدگی/ الزامی برای شاد بودن/ بارداری/ زایمانتان را برنامه ریزی کنید/ افسردگی پس از زایمان/ تنهایی/ گفتوگو چگونه آغاز میشود؟/ دروغهای والدین و دروغهای کودکان/ تئوری وابستگی و...» بپردازد.
کتابی ضروری برای تمام والدین که در حین مطالعهی آن گاهی عصبانی و ناراحتتان خواهد کرد؛ اما درنهایت از شما والدین بهتری خواهد ساخت.
آلن دوباتن در تحسین این کتاب نوشته است: «اثری بینهایت صمیمی، خردمندانه، امیدبخش و دلگرمکننده».
این کتاب استقبال چشمگیری از خوانندگانِ سراسر دنیا به همراه داشته است. منتقدان بوک لیست این کتاب را اثری به دور از قضاوت دانستهاند و معتقدند که خواندن آن برای همهی والدین ضروری است، چه آنهایی که فرزند دارند و یا به زودی صاحب فرزند میشوند و چه آنهایی که هنوز فرزندی ندارند. کتابی که از دید منتقدان آمازون بهترین کتابی است که تاکنون برای چگونگی تعامل میان فرزندان و والدین به نگارش درآمده است.
عاطفه انارکی در تقدیر این کتاب نوشته است: «این اثر به قدری کاربردی است که نه تنها در حوزهی تربیت و فرزندپروری مؤثر است، بلکه در همهی روابط بزرگسالانه نیز کارساز و اثربخش است.»
پگاه فرهنگ مهر نیز معتقد است بعد از خواندن این اثر فوقالعاده بهراستی آرزو میکنید که کاش والدینتان آنرا خوانده بودند.
گزیدهای از مطالب عنوان شده در کتاب: «بیتوجهی یا انکار احساسات کودکان برای بهداشت روانیِ آیندهشان قطعاً مضر است. میدانم که شما، به عنوان پدر یا مادر، حتی ممکن است ندانید که اینکار را میکنید یا شاید اینکار را انجام دهید، چون فکر میکنید به نفعشان است. هنگامی که افراد دیگر، به خصوص فرزندانمان، ناراحتاند، انکار کردن احساساتشان گاهی راه حل پیشفرض ماست. ممکن است درستترین کار به نظر برسد. ممکن است تلاش برای تحقیر کردن، قضاوت کردن، منحرف کردن یا سرزنش کردن احساساتشان کار درستی به نظر برسد.
ما نمیخواهیم کسی که دوستش داریم ناراحت باشد و نیز نمیخواهیم با آغوش باز پذیرای ناراحتی یا خشمشان باشیم، ناراحتی و خشمی که ممکن است برای ما خطرناک و نگران کننده باشد؛ انگار که ما به نوعی این احساسات را تقویت میکنیم، اما وقتی احساسات را نمیپذیریم، آنها ناپدید نمیشوند، فقط در جایی پنهان میشوند؛ جایی که در آن بدتر میشوند و بعداً در زندگی مشکل ایجاد میکنند.
به این فکر کنید: وقتی صدایتان شنیده نمیشود، چه زمانی باید با بلندترین صدا فریاد بزنید؟ احساسات باید شنیده شوند. من نمیخواهم شما به خاطر نحوهی واکنش نشان دادنتان به احساسات فرزندتان در گذشته احساس بدی داشته باشید، اما میخواهم تأکید کنم درککردن و جدی گرفتن و تأیید احساسات فرزندتان چقدر مهم است. شایعترین علت افسردگیِ بزرگسالان اتفاقی که در حال حاضر برایشان میافتد نیست، بلکه این است که در کودکی در رابطهشان با پدر و مادر یاد نگرفتهاند چطور آرام شوند. اگر به فردی به جای اینکه درک شود و آرام شود گفته شده باشد که احساسش را رها کند یا اینکه از شدت گریه به خواب رفته باشد یا او را با خشمش تنها گذاشته باشند، ظرفیتش برای تحمل احساسات ناخوشایند یا دردناک کمتر و کمتر میشود، در حالی که ناسازگاریهای عاطفی بیشتر و بیشتر میشوند و تواناییشان برای تحمل آن احساسات افول میکند.»
در ادامه به نحوهی ارتباط با فرزندان اشاره شده است: «هر کودک به ملایمت و پذیرش، لمس فیزیکی، حضور فیزیکیتان، عشق و حد و حدودش، درک، بازی با افرادی از تمام سنین، تجربیات آرامشبخش و وقت و توجه بسیار زیادِ شما نیاز دارد. خب! اینکه خیلی ساده است! این کتاب میتواند همینجا به پایان برسد! اما نه، چون موانعی سر راه وجود دارند. زندگیتان ممکن است مانع آن بشود: شرایط، مراقبت از کودکان، پول، مدرسه، کار، کمبود وقت و مشغله و... . همانطورکه میدانید این فهرست جامع نیست. بااینحال، آنچه میتواند بیشتر از همهی اینها مانع ایجاد کند همان چیزی است که وقتی خودمان نوزاد و بچه بودیم به ما داده شد. اگر ما نحوهی بزرگشدنمان و میراث آن را بررسی نکنیم، ممکن است بازگردد و ما را بگزد.
ممکن است یک بار بیاختیار گفته باشید: «دهنم رو باز کردم و همون حرفهای مادرم رو زدم.» البته خیلی خوب است اگر آن حرفها همان حرفهایی بوده باشند که باعث میشدند شما، بهعنوان یک کودک، احساس پذیرش و عشق و امنیت کنید؛ اما بیشترِ آنها کلماتیاند که تأثیر معکوس داشتهاند. خبر خوب اینکه شما میتوانید بیاموزید ارتباطتان را دوباره شکل بدهید و این باعث بهبود زندگیِ کودکانتان و فرزندانِ آنها خواهد شد و حالا میتوانید شروع کنید. لازم نیست هر کاری را که برای خودتان انجام شده است انجام دهید. میتوانید از چیزهایی که بیفایده بودند صرفنظر کنید. اگر صاحب فرزندی هستید یا قرار است بهزودی پدر یا مادر شوید، میتوانید تجارب کودکیتان را باز کنید و با آنها آشنا شوید، اتفاقاتی را که برایتان افتاده است بررسی کنید، آن موقع چه حسی داشتید و حالا دربارهی آن چه احساسی دارید. پساز تشریحکردن و خوب بررسیکردن آن، فقط آنچه را نیاز دارید بازگردانید.»
درباره نویسنده
فیلیپا پری (متولد 1957) روان درمانگر و نویسندهی انگلیسی است. فیلیپا پری در وارینگتون لنکشایر متولد شده است. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به کتاب «چگونه عاقل بمانیم» اشاره کرد.