کتاب «نه مرگ نه ترس» یکی از آثار معروف «تای چیت هان» است. او معلم و پیشوای بودایی مشهوری محسوب میشود که در این کتاب در زمینههای مهمی مانند زندگی، مرگ و ترس، به شیوهای بسیار عمیق بحث میکند. کتاب «نه مرگ نه ترس (No Death, No Fear)» با استفاده از مفاهیم مهم بودایی مانند تعادل، آگاهی و محبت به ما کمک میکند تا با ترس از مرگ مقابله کنیم و به درک بهتری از زندگی و مرگ برسیم. او به خوانندگان نشان میدهد که مرگ نهتنها پایان زندگی نیست؛ بلکه قسمتی طبیعی از زندگی است و میتوان از طریق درک عمیقی از آن به آرامش دست یافت.
این کتاب برای هر کسی که به دنبال درک بهتری از زندگی و مرگ و نحوه مواجهه با ترسهای زندگی استفاده میشود و میتواند به شما کمک کند تا با آرامش و ثبات بیشتری به زندگی نگاه کنید.
یکی از خوانندگان که برادرش را از دست داده است، مینویسد: «این کتاب را بعد از سه روز، کار طاقتفرسا خواندم؛ سپس فهمیدم برادرم فوت کرده است. هیچ احساسی وجود ندارد که بتواند از دست دادن یکی از عزیزان را توصیف کند؛ اما اینکه به دلیل فاصلهگذاری اجتماعی کرونا نتوانید برای آخرین بار یکدیگر را ببینیم یا عزاداری کنیم، کار را دشوارتر میکند. من خاطرات زیادی از برادرم ندارم زیرا زمانی که او به سن بزرگسالی رسیده بود، به دنیا آمدم و خانواده خودش را داشت؛ اما این به این معنی نیست که احساسات من عمیق نیست.
خودم را مشغول کار کردم تا نتوانم این احساسات تلخ را تجربه کنم. بعدها که این کتاب را خواندم، به من دیدگاهی درباره ایثار، ناپایداری و نیروانا داد. این کتاب توضیح میدهد که هر چیزی همیشه مرگ و تولد دارد و یک چرخه است.»
کتاب اینگونه شروع میشود: «در صومعهای در فرانسه، بوتهیِ گُلی ژاپنی دارم که فقط در بهاران شکوفه میدهد. اما در یکی از سالها که هوا بسیار گرم بود، بوتهیِ گُلِ من، زودتر از زمانِ معمول شکوفه کرد. یکی از شبها، هوا سرد شد، بادی پُرسوز وزید و همهیِ شکوفهها را چید و با خود برد. فردای آن روز، وقتی در میانِ بوتهها قدم میزدم، با خود اندیشیدم: «امسال، در سالِ نو، برای تزیینِ محرابِ صومعه، به اندازهیِ کافی گُل نخواهیم داشت.»
سه هفته گذشت، هوا دوباره گرم شد. در ماین بوتههای گُل قدم میزدم که با شگفتی دیدم که بوتهها دوباره به گُل نشستهاند. سرم را خم کردم و از شکوفههای یکی از بوتهها پرسیدم: «آیا شما همان شکوفهها هستید که با بادِ ناملایم و بیهنگام پژمردند و رفتند؟»
شکوفهها پاسخ دادند: «نه، ما همانجا نیستیم، اما با آنها فرقی نداریم. وقتی شرایط مساعد باشد، پدیدار میشویم و وقتی شرایط مساعد نباشد، خود را پنهان میکنیم. به همین سادگی.»
قلبِ آموزههای بودا نیز همین است: «وقتی شرایط مساعد باشد، چیزها پدیدار میشوند و وقتی شرایط مساعد نباشد، چیزها صبر میکنند تا شرایطِ مساعد از راه برسد.»
پیش از آنکه مادرم مرا حامله شود، کودکی را در شکم داشت که به دنیا نیامد و سقط شد. بعد از آن کودکِ سقطشده، من شکل گرفتم و به دنیا آمدم. همواره از خود میپرسیدم: «آیا من همان کودکِ سقطشده هستم که شرایط را مساعد ندیدم و نیامدم و در انتظارِ شرایطِ مساعد ماندم؟ آیا او برادرِ من بود و یا من همو بودم؟ چه کسی در آن زمان قصد داشت پدیدار شود؟» به دنیا نیامدنِ یک کودک، به معنای آن است که او شرایط را برای پدیدار شدنش مساعد ندیده و کنار کشیده است. او منتظرِ شرایطی مساعدتر میمانَد و میگوید: «بهتر است فعلاً کناره بگیرم و صبر کنم. بزودی پدیدار خواهم شد.» باید به تصمیمِ این کودک احترام بگذاریم. اگر از این پنجره به زندگی نگاه کنیم، زندگی را آنگونه که هست خواهیم دید و کمتر رنج خواهیم برد. آیا برادرِ من بود که تصمیم گرفت فعلاً به دنیا نیاید یا اینکه من بودم که وقت را مساعد ندیدم و عقبنشینی کردم؟»
تای چیت هان (Thich Nhat Hanh) از معلمان بودایی بسیار تاثیرگذار در دنیا است. او در تاریخ ۱۹۲۶ در ویتنام متولد شد و بهعنوان رهبری معنوی، معلم و نویسنده شناخته میشود. آقای هان بهعنوان بنیانگذار جنبش «پلههای آرامش(Plum Village) » نیز شناخته میشود که یکی از مجموعه معابد بودایی است که در فرانسه فعالیت دارد.
او بهعنوان یکی از پیشوایان مهم حرکت «مشغولگران بودایی (Engaged Buddhism)» شناخته میشود که تئوریهای دینی را در خدمت به جامعه و حل مسائل اجتماعی تعریف میکنند. ایشان بهخصوص در دوران جنگ و در اعتراض به جنگ ویتنام، بهعنوان کنشگر صلح و ضدجنگ مشهور شد.
آثار او در زمینههای مختلفی مانند آرامش ذهنی، معنویت و همچنین روشهای کاربردی برای بهبود کیفیت زندگی و ارتقاء آگاهی شخصی استفاده میشوند. آثارش به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند و از جمله معلمان و نویسندگان محبوب در جهان معاصر محسوب میشود. برای نمونه میتوان به کتابهای «راهورسم دیدن»، «سکوت» و «ترس» اشاره کرد.