ویکتور هوگو نویسندۀ کتاب «آخرین روز یک محکوم»، بارها و بارها از نزدیک شاهد تئاترِ وحشتِ قرنِ نوزدهم فرانسه یعنی اعدام با گیوتین بود. شاید خود را در میان انبوهی از مردم کنجکاو اما آشفته و پر از نفرتی تصور میکرد که منتظر نمایش مرگ بودند. او از شادی عجیب و پیچیدهای که گروهی از مردم هنگام تماشای اعدام ابراز داشتند بسیار منزجر و عصبانی بود و در زشتی و قبح این عمل، نکتۀ شادیآوری نمیدید و به همین دلیل تصمیم گرفت کتابی علیه مجازات اعدام بنویسد.