«زنان در تاریخ اندیشه سیاسی؛ از یونان باستان تا ماکیاولی» کتابی است جذاب و بحثبرانگیز از «آرلین ساکسونهاوس» که در سال 1985، برای اولینبار چاپ شد. «زنان در تاریخ اندیشه سیاسی» به سراسر تاریخِ «فلسفۀ سیاسی» نقب میزند و در مدح چهرۀ زنانهای است که فلسفۀ سیاسی بشریت تاکنون، کمتر از آن گفته است.
کتاب حاضر نوشته شده است تا با محدودیتهای تاریخی علیه زنان مبارزه شود. تا قبل از این کتاب، تقریبا تمامی کتابهایی که به فلسفۀ سیاسی میپرداختند، مردان نوشته بودند و بدیهی است که تمرکز چنین کتابهایی فقط بر فلسفهای است که فیلسوفان مرد به آنها پرداختهاند. نویسنده در این کتاب کوشیده است تا نشان دهد که حکومتها با برداشتهای ناقص خود از فلاسفۀ کلاسیک سیاسی، از افلاطون تا ماکیاولی، با حذف زنان و دادن تقریبا تمامی امتیازات شهروندی به مردان، چگونه سیستم سیاسی و اجتماعی معیوبی را پایهگذاری کردهاند.
این سیستمها با «جهانکُنش» کردن مرد بهعنوان شهروند و ایجاد یک «فضا (جهان یا جامعۀ)» عمومی از مردها و در عین حال، ساختن یک جامعۀ مورد تبعیض و خصوصی برای زنها، دچار مشکلات بزرگی شدند. در واقع، در این کتاب به اهمیت زنان در ایجاد یک جامعۀ اجتماعی و سیاسی نه تنها در عصر مدرن، بلکه در فلسفۀ درست و کامل تمامی فیلسوفان کلاسیک پرداخته میشود. نکته حیرتانگیز این است که در تاریخ فلسفۀ واقعی، هیچگاه زنان نباید از اجتماع محروم میشدند و آنها، همیشه عضوی جداییناپذیر از جامعه بودهاند.
نویسنده در این بخش از ویژگیهای یک جامعۀ «به راستی لیبرال» را در قبال مسئلۀ جنسیت، توصیف میکند:
«امروزه دغدغۀ سیاست برابری است؛ چیزی که به وسیلۀ قوانین تصریح میشود و دستگاههای اجراییِ نظام سیاسی آن را اجرا میکنند. قوانین در جامعۀ لیبرال با امور عام سروکار دارند؛ به این معنا که به فرد خاصی اشاره ندارند، بلکه رهنمونهایی کلی ارائه میدهند که برای همۀ اعضای اجتماع کاربرد دارند. ممکن است قوانینی خاصِ رانندگان باشد، اما این قوانین مربوط به یک رانندۀ خاص نیستند، بلکه هر رانندهای- صرفنظر از نژاد، جنس، جایگاه اقتصادی یا سیاسی- موضوع این قوانین است. ما همگی آگاهیم که این برابری همواره اجرا نمیشود، اما قصور در جریمۀ پسر شهردار را نقص عدالت میدانیم. از این رو، قوانین میتوانند به ویژگیهای خاص جنسی بیاعتنا باشند. در جامعۀ کنونی انتظار این است که قوانین با همگان، اعم از مرد و زن، سیاه و سفید، و جوان و پیر، به طور برابر رفتار کند. وضع قانون میتواند از این امور خاص جدا شود و نظریۀ لیبرال خواستار این جدایی است. متمم حقوق برابر باید به مثابۀ تلاش برای نهادینهسازی این جدایی از ویژگیهای خاص فهمیده شود، زیرا این جدایی در یک جامعۀ به راستی لیبرال ضروری است.»
در پاراگراف زیر نیز، تقابل نظریههای «پدرسالاری» و «لیبرالیسم اولیه» به خوبی تحلیل شده است. این تقابل شالودۀ تفاوتها میان این دو نظریه و تبعیضهای تاریخی میان زنان و مردان را واکاوی میکند:
«نظریۀ پدرسالاری، در تعریف پدر به عنوان فرمانروای طبیعی، اقتدار طبیعی و نیز اجتماع طبیعی را پیشفرض میگیرد و هبچ مجالی را برای عدم پذیرش آن و چونوچرا در آن قایل نیست. خانواده و جایگاه فرد در آن تعیینکنندۀ جایگاه او در طرح سلسلهمراتبی جهان است. در مجموعه روابطِ از پیش تعریفشده، فرد یا پدر است یا پسر یا شوهر یا زن. در این نظریه، فرد نخست و پیش از هر چیز، موجودی اجتماعی است و مستقل بالذات نیست. اما در مقابل، مبنای نظری لیبرالیسم و عدم پذیرش اقتدار طبیعی در آنْ فرد خودآیین و آزاد از هر نوع روابط محدودکنندهای است که جایگاه انسان، اعم از زن و مرد را در جهان تعریف میکند. همین فرد است که با دیگران، به عنوان افرادی که به همراه او اقتدار سیاسی را تأسیس میکنند، قرارداد منعقد میکند. گرچه فردی با چنین استقلال بینظیری (برخوردار از حقوق، تعیینکنندۀ ارزشها و داور همان نظام سیاسی که خودش عضو آن است) هرگز نمیتواند وجود داشته باشد، لیبرالهای اولیه در چالش نظری با پدرسالاری وجود این افراد مستقل را مسلم فرض میکردند. از نظر آنها، اجتماع به طور طبیعی وجود ندارد، بلکه بر اساس رضایت افراد مستقلی ساخته شده است که در کنار هم قرار گرفتهاند تا محیطی را برای سعادت فردی یکدیگر ایجاد کنند. این افراد اجتماع سیاسی را بر اساس این ارزیابی میپذیرند که آنها را سعادتمند میکند یا خیر. آنها به طور طبیعی عضوی از آن اجتماع نیستند. آنها نه به طور طبیعی اجتماعات سیاسی را تشکیل میدهند، و نه برای زندگی کردن نیاز به تشکیل آن دارند __ آنطور که برای مثال، نیاز به خوردن و نوشیدن دارند. آنها، مانند زنبورها یا مورچهها، حیوانات اجتماعی ناتوان از ادامۀ زندگی به طور مستقل نیستند، بلکه به عنوان انسان انتخاب میکنند __ یا به زبان نظریهپردازان اولیۀ لیبرالیسم اولیه قرارداد میبندند __ که عضوی از نظام سیاسی باشند.»
«آرلین ساکسونهاوس» پژوهشگر و استاد دانشکدۀ علوم سیاسی در دانشگاه میشیگان بوده است. او همچنین نوشتههای بسیاری در باب تاریخ علوم سیاسی و بهخصوص مقولۀ زنان در تاریخ فلسفه سیاسی منتشر کرده است. از جمله دیگر آثار او که به فارسی ترجمه و چاپ شدهاند میتوان به کتاب «بیان آزاد و دموکراسی در آتن باستان» اشاره کرد.