نویسنده در کتاب «همه دروغ میگویند» معتقد است در تمام حرفها و حتی رفتارهای ما در طول روز، رگههایی از دروغ وجود دارد و تنها جایی که صادقیم، جستوجوگر گوگل است. هر روز حدود هشت تریلیون گیگابایت داده از جستوجو در اینترنت به دست میآید؛ دادههایی که میتواند تصویری عریان و بدون دروغ از انسان امروز ترسیم کند.
درواقع «همه دروغ میگویند» تحلیل وضعیت انسانها در تمام ابعاد اقتصادی، ورزشی، اخلاقی و... است که همه و همه از دادهها حاصل شدهاند. نویسنده با بررسی دادهها به خواننده کمک میکند به درک بهتری از دنیای اطرافش برسد؛ کمک میکند چیزهایی را ببیند و بشناسد که هرگز از رفتارهای مستقیم انسانها در طول روز به آنها نمیرسد. گوگل مجموعهای عظیم و هولناک از اطلاعاتی را دارد که میتوانند صادقانهترین چهرهی مردم باشند.
نویسنده در این اثر از کلان دادهها میگوید؛ آمارهای واقعی ارائه میدهد و پشت پردهی زندگی را برایتان عریان میکند؛ مثلاً با جستوجوهای گوگل بررسی میکند که اوباما بخش زیادی از رایهایش را به دلیل رنگ پوستش از دست داده است!
کتاب به دلیل پرداخت صحیحش به یک مسئلهی مهم، مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت؛ خوانندهای ایرانی در مورد این اثر نوشته است: «هیچ کتابی را ندیده بودم که بتواند کاربرد علم دادهکاوی را به این زیبایی برای عموم بیان کند؛ عالی بود. دادهکاوی حوزهی نوپیدایی است که بهمرور در حوزههای دیگر هم رخنه میکند.»
همچنین از نظر خوانندهای دیگر کتاب در مطرح کردن مسئلهی اصلی هوشمندانه عمل کرده است: «این کتاب اهمیت تخصص دانش داده و دادهکاوی را بیان میکند. مثالهای قابل تامل و البته قابل بحثِ کتاب عامداً طوری انتخاب شدهاند که نشان دهند دانش داده چگونه میتواند پیشفرضهای موجود ذهنی را به چالش بکشد و همچنین امکاناتی که این دانش مهیا کرده را بهخوبی نشان میدهد. با این حال نویسنده باز هم از مخاطرات و بحثهای اخلاقی پیرامون دانش داده مغفول نمانده است؛ هر چند خیلی کم به این موضوع پرداخته. علاوه بر این کتاب خیلی مختصر و مفید مباحث را مطرح میکند.»
در ادامه خوانندهی دیگری با تمجید از دغدغهی مهم کتاب نوشته است: «کتابی عالی بر مبنای جستوجوی گوگل؛ کتابی که به ما کمک میکند درک بهتری از اطرافمان داشته باشیم و رفتار انسانها برایمان ملموستر شود.»
کتاب ابتدا از اهمیت دادهها و صادقانه بودنشان میگوید: «مردم در جستوجوهای روزانهشان در اینترنت از خود ردپایی به جای میگذارند که از آنها میتوان فهمید چه چیزهایی را دوست دارند، در تخیلشان به کدام چیزهای پنهان میاندیشند، امیالشان در خلوت چه چیزهایی را میجوید و...»
نویسنده در ادامه با مثالهایی ملموس و آشنا تفاوت رفتار مردم و حقیقت را به تصویر میکشد؛ برای مثال در مورد انتخابات آمریکا مینویسد: «در شب پیروزیِ اوباما در انتخابات، وقتی که همه مشغول تقدیر از او و صحبت دربارهی وجههی تاریخی این انتخاب بودند، تقریباً از هر صد جستوجو در گوگل شامل کلمهی «اوباما»، یکی هم حاویِ «KKK» یا «کاکاسیاه» بود. شاید این رقم برایتان چندان بزرگ نباشد، اما کافیست به هزاران دلیل غیرنژادپرستانهی دیگر برای جستوجوی نام این جوان تازهوارد و خانوادهی دوستداشتنیاش فکر کنید که او قرار بود سکان قدرتمندترین کشور جهان را در دست بگیرند. در شب انتخابات، جستوجوی آدرس «استورمفرانت» که یک سایت ملیگرای افراطیِ پرطرفدار در ایالات متحده است و همچنین میزان ثبتنام در آن بیش از ده برابر روزهای عادی بود. همچنین در بعضی از ایالتها تعداد دفعات جستوجو برای «رئیس جمهور کاکاسیاه» بیشتر از جستوجو برای «اولین رئیس جمهور سیاهپوست» بوده است.
در ادامه موارد دیگری مطرح میشوند تا بحث را ملموستر کنند: «گروه مشاوران هاروارد که در سال ۱۳۴۱ در ایران بودند، این ویژگی فرهنگ ایرانی را یکی از مشکلات اجرایی برنامههای توسعه میدانستند. آنان به این نتیجه رسیده بودند که ایرانیان به جای آنکه درستترین راهحل را انتخاب کنند، اغلب راهحلی را برمیگزیدند که خوشایندتر و مطلوبتر بود؛ گویی با این اقدام میخواستند رضایت همگان را جلب کنند و ظاهر را حفظ کنند. شاید چندان بیانصافی نباشد اگر بگوییم که تمایل سنتی ایرانیان به تعارفات سبب میشود که حتی ایرانی آموزش دیده در امور فنی به سمت پذیرش و تبعیت از خوشایندترین راهحل مسئله کشانده شود؛ فارغ از اینکه آیا خوشایند بودن و درستی راهحل همبستگی کافی با یکدیگر دارند یا نه. تباهی و نفرتی در آمریکا وجود داشت که از چشم منابع سنتی پنهان مانده بودند و حالا چهرهی خود را در جستوجوهای مردم نشان میداد.»
ست ایزاک استیونز دیویدویتس دانشمند، نویسنده و اقتصاددان آمریکایی سال ۱۹۸۲ متولد شد. او تحقیقات گستردهای در زمینهی دادههای گوگل در کارنامه دارد و کتاب «همه دروغ میگویند» حاصل همین تحقیقات است. دیویدویتس دانشآموختهی رشتهی فلسفه و اقتصاد از دو دانشگاه مشهور هاروارد و استنفورد است و با انتشار کتاب «همه دروغ میگویند» به شهرت رسیده است.