کتاب «مغازه خودکشی» در سال 2006 توسط ژان توله فرانسوی نوشته شد و به چاپ رسید. «مغازه خودکشی» در سال 1396 توسط احسان کرمویسی به فارسی ترجمه شد و به همت نشر چشمه به چاپ رسید. این کتاب اولین اثر توله است که به فارسی ترجمه شده است. در سال 2012 یک انیمیشن فرانسویزبان بر اساس داستان کتاب ساخته و اکران شد.
این کتاب اگرچه سرشار از مرگ و خودکشی است، اما در واقع در ستایش زندگی نگاشته شده است. نشریه فرانسویزبان Le Figaro این تناقض داستان را با یک جمله ستوده است: «یک مغازه خودکشی که سرشار از زندگی است.» «مغازه خودکشی» با این جمله آغاز میشود: «آیا در زندگی شکست خوردهاید؟ لااقل در مرگ موفق باشید!» این جمله شعار خانواده تواچ نیز هست. این کتاب یک رمان عجیب و یک فانتزی تکاندهنده است؛ داستانی در مورد مرگ و امید. این کتاب یکی از درخشانترین فانتزیهای سیاه است که در دو دهه گذشته نوشته شده است. داستان کتاب در مورد مغازهای است در زمان و مکان نامعلوم که در شهری که همه ساکنان آن دچار یأس و افسردگی شدهاند، ابزار و ادوات خودکشی میفروشد.
نام هر یک از اعضای خانواده تواچ (صاحبان مغازه خودکشی) یادآور یکی از افراد مشهوری است که به مرگ خودخواسته مرده است: یوکیو میشیما، ونسان ونگوک، مرلین مونرو و آلن تورینگ. بعد از تولد فرزند سوم خانواده که آلن نام دارد، همه چیز دچار دگرگونی میشود، چراکه او شاد است! آلن از قوانین شهر و مغازه پیروی نمیکند. او سرشار از انرژی مثبت است و این سرآغاز تغییر است.
هنگامه محمدی منتقد کتاب در مورد «مغازه خودکشی» نوشته است: «مغازه خودکشی اثری است درباره مردن، اما از نوع فانتزی آن. داستان فضاسازی پیچیده و چندلایهای دارد. گفتوگوها، رفتار و عادتهای شخصیتها و برخی ماجراهای داستان ماهیتی طنزآلود دارند؛ مثلاً انتخاب نام برخی افراد مشهور که خودکشی کردهاند برای شخصیتهای کتاب و شباهتی که میان رفتار آنها با این شخصیتها وجود دارد. نوع ارتباط و گفتوگوها نیز جالب توجه است. لکوریس با حسرت برای دخترش مریلین قصهی خودکشی کلئوپاترا را تعریف میکند یا میشیمای پدر در توصیف چهره آلن میگوید: قیافهاش مثل قیافه فلاکتبار خواهر و برادرش موقع تولدشونه.»
یکی از خوانندگان کتاب نظر خود را در سایت طاقچه با نام مستعار آریانا منتشر کرده است: «این کتاب در مورد تاثیری است که آلن، این پسر کوچک و شاد روی افراد خانواده و بقیه مردم میگذارد. او با دیدگاه مثبتش سعی میکند فلسفه و منطق خودکشی را از بین ببرد. این کتاب موضوعی بسیار متفاوت و جذاب داشت و با وجود متن ساده و روانش، داستانپردازیاش خوب نبود و آخر کتاب هم نویسنده صرفاً جهت متعجب کردن خواننده دست به یک تناقض کامل، بیجا و مسخره زده بود. ولی این کتاب چیزی عجیب در درون خودش دارد که اجازه نمیدهد خواننده رهایش کند. این کتاب مفهومی عمیق داشت و به من حس زندگی بخشید.»
برخی از خوانندگان این کتاب پایان تلخ آن را یک نکته منفی دانستهاند، با این حال بعضی دیگر حتی این پایان تلخ را هم از جذابیتهای کتاب میدانند: «اما پایان کتاب، فقط میتوانم بگویم که فوقالعاده بود و پایانش هم نقش عظیمی در این فوقالعاده بودن داشت! با اینکه پایان تلخ را نمیپسندم، شیفته این کتاب شدم و به همه پیشنهاد میکنم آن را بخوانند. حتی اگر پایان کتاب را دوست نداشته باشید، باز هم این کتاب حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتوانید نکات زیادی در مورد زندگی از آن بیاموزید.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «چند بار باید بهت بگم؟ وقتی مشتریهامون از مغازه خرید میکنن، بهشون نمیگیم بهزودی میبینمت. ما باهاشون وداع میکنیم، چون دیگه هیچوقت برنمیگردن. آخه کِی این را توی کلهات فرومیکنی؟» جمله تکاندهندهای است!
در قسمت دیگری از داستان، خانواده تواچ برای دخترشان مرلین تولد گرفتهاند، اما بهطور بیرحمانهای به او یادآوری میکنند که تولد به معنی نزدیک شدن به مرگ است: «اول نوامبره، تولدت مبارک مرلین. مادرش با یک سینی فلزی از آشپزخانه خارج شد. کیک تولد روی سینی به شکل تابوت بود. پدرش کنار میز گرد اتاق غذاخوری ایستاده بود. چوبپنبه بطری شامپاین را درآورد و اولین لیوان آن را به سلامتی دخترش بلند کرد: تبریک میگم عزیزم، یک سال از عمرت کمتر شد.»
خانواده تواچ از شاد بودن فرزند دوم خود حیرتزده و البته ناراضی بودند: «خانم تواچ غصه خورد و گفت: کاش ما هم میتونستیم همینها رو به این بچهمون یاد بدیم. همهچی رو چپکی میبینه. باورتون میشه؟ من که نمیدونم چی بگم. باور کنید همونطور که اون دو تا رو بزرگ کردیم، این رو هم بار آوردیم. این هم باید افسرده میشد ولی همیشه نیمه پر لیوان رو میبینه. دیدش مثبته.»
ژان توله کاریکاتوریست، فیلمنامهنویس و رماننویس فرانسوی در سال 1953 متولد شد. او تاکنون ده عنوان کتاب موفق و پرفروش نوشته و علاوه بر آن، در زمینه تصویرسازی و ساخت فیلم هم فعالیت میکند. «مغازه خودکشی» اولین اثر ژان توله بود که به فارسی برگردانده شد و او را به ایرانیان شناساند.
احسان کرمویسی اثر دیگری تحت عنوان «آدمخواران» از ژان توله را هم به فارسی برگردانده است. دیگر ترجمههای او میتوان به «عروسک گمشده» و «گرگ بد قصه» نوشته گابریله وناسن اشاره کرد.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید رمان نیز بازدید فرمایید.