کتاب قدرت سکوت نوشته سوزان کین را ناهید سپهرپور به فارسی برگردانده و نشر نوین آن را منتشر کرده است. سوزان کین در کتاب قدرت سکوت کوشیده تا به خوانندگان نشان دهد، هر دو دسته برونگرایان و درونگرایان برای جامعه به یک اندازه مفید هستند و پندارهای رایج و ارزشگذارانه در این را زمینه به چالش کشیده است.
این کتاب برای کسانی که به روانشناسی و مدیریت علاقهمندند و همچنین افرادی که به واسطه شغل و زندگیشان با آدمهای زیادی در ارتباط هستند مناسب است.
سوزان کین میگوید که بیشتر مردم متمایل به افراد برونگرا هستند و هنگام استخدام هم برونگرابودن موجب برتری میشود، ولی به نظر او این نگرش برای جامعه زیانهایی در پی دارد. به نظر او انسانهای موفق زیادی در دنیا درونگرا بودهاند. او نشان داده که توان و قوتِ افراد درونگرا بسیار مورد کمتوجهی قرار گرفته و این برای اجتماع ضررهایی در پی داشته است. سوزان کین از قدرتِ سکوتِ درونگراها حرف به میان آورده که بسیار قابلتوجه است. به نظر او ما نباید قدرتی که در سکوت آنها نهفته را ناچیز انگاریم و نشان میدهد که بسیاری از تصورات رایج بر اساس تیپ شخصیتی افراد ناقص است و میتواند ما را دچار گمراهی کند.
کتاب قدرت سکوت برنده جایزه گودریدرز در زمینهی روانشناسی رفتاری و خلاقیت و نبوغ بوده و نامزد جایزه گاردین هم شده است.
«الکس یک فرد معاشرتی است. خوش برخورد و خونسرد. او میگوید: «من در واقع میتوانستم سالهای سال هیچ دوستی جز همسر و فرزندانم نداشته باشم. به خودت و من نگاه کن. تو یکی از بهترین دوستانم هستی, و در واقع چند بار واقعاً با هم صحبت میکنیم؟ وقتی تو با من تماس میگیری! من معاشرت را دوست ندارم. رویای من این است که در محوطهای هزار هکتاری با خانوادهام زندگی کنم. تو هرگز تیمی از دوستان را دررویای من نمیبینی. لذاء با وجود هرچیزی که ممکن است در شخصیت عمومی من ببینی من یک درون گرا هستم. فکر میکنم اساساً همان کسی هستم که همیشه بودم. بسیار خجالتی، اما تاوانش را میدهم.» اما چند نفراز ما واقع میتوانیم تا این حد در تضاد با شخصیت ذاتی خود عمل کنیم؟ (برای یک لحظه این پرسش را کنار بگذاریم که اصلا میخواهیم چنین کاری کنیم یا نه). پروفسور لیتل همچون بسیاری از مدیرعامل ها، بازیگر بینظیری است. بقیهی ما چطور؟ چند سال قبل، یک روانشناس پژوهشی به نام ریچارد لیپا تصمیم گرفت به این پرسش پاسخ دهد. او گروهی از افراد درونگرا را به آزمایشگاه خود فراخواند و از آنها خواست هم چون برونگراها عمل کنند و تظاهر کنند که در یک کلاس ریاضی تدریس میکنند. سپس او و تیمش درحالی که دوربین فیلمبرداری در دست داشتند بلندی گامها، میزان تماس چشمی با دانشجویان، درصد زمانی که برای صحبت کردن صرف کردند، سرعت و حجم سخنرانی آنها و طول زمان کلی هر جلسه تدریس را اندزه گیری کردند. بعلاوه از طریق ثبت صداها و زبان بدن آنها این را هم ارزیابی کردند که به طور کلی آنها تا چه حد توانستند تظاهر به برونگرایی کنند. سپس لیپا همین آزمایش را به روی برونگراهای واقعی انجام داد و نتایج را با هم مقایسه کرد. او دریافت گرچه گروه اول برونگرایانهتر عمل کردند اما، برخی از شبه برونگراها نیز در کمال تعجب متقاعد کننده بودند. به نظر میرسد همگی ما میدانیم چگونه تا حد خوبی تظاهر کنیم.»
سوزان کین، متولد ۱۹۶۸ در آمریکا است و در دانشگاه پرینسون و مدرسهی حقوق هاروارد تحصیل کرده است. او نویسنده و سخنران معتبری در زمینه روانشناسی، مدیریت، آموزش و روابط بینفردی است.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید کناب روانشناسی نیز بازدید فرمایید.