کتاب «سقوط»، یک رمان کلاسیک با درونمایهی فلسفی است. آلبر کامو این کتاب را در سال 1956 میلادی نوشت. رمان «سقوط» سیزدهمین کتاب پرفروش ادبیات فرانسه در آمازون است. کامو در این کتاب، داستان مردی به نام ژان باتیست کلامنس را روایت میکند که یک وکیل دادگستری در شهر پاریس است.
کلامنس طی حوادثی دچار تحولات فکری و روحی عمیقی میگردد. او خود را قاضی توبهکار مینامد و به آمستردام سفر میکند. کلامنس در این شهر با غریبهای آشنا میگردد که اعترافاتش را برای او تعریف میکند. از این قسمت است که داستان اصلی رمان شروع میشود. کتاب طی سلسله مونولوگهایی از زبان کلامنس، دربارهی موضوعاتی مانند انسان، بیگناهی، زندان، نیستی و حقیقت صحبت میکند. آلبر کامو رمان «سقوط» را به زبان فرانسوی نوشته است و نشر چشمه این کتاب را با ترجمهی کاوه میرعباسی منتشر کرده است.
«کامو کسی است که این رمان شاهکار و در عین حال آزاردهنده را نوشته است! آزاردهنده از این جهت که حقایق تلخی را بازگو میکند. کامو شخصیت کتابش را بر اساس ذات واقعی انسان خلق کرده است. همهی ما در نیمهی تاریک وجودمان، رفتارهایی مشابه با کلمنس داریم. این رمان مانند آیینهای است که خودتان را در آن ببینید و عیبهایتان را بیابید. با این حال مطالعهی این کتاب، یک تجربهی لذتبخش است چراکه کامو قلمی فوقالعاده دارد. او شخصیتهایی عمیق و باورپذیر خلق کرده است و گاهی هم در نوشتههایش طنز تلخ به کار میبرد. من خواندن این شاهکار ادبی را به همه توصیه میکنم.»
این نظرمارک ماندی، یکی از خوانندگان کتاب از ایالات متحده آمریکا است.
استیون گودین، یکی از خوانندگان کتاب از بریتانیا، چنین نظری دربارهی کتاب «سقوط» داده است:
«این کتاب، یک وکیل را از منظر فلسفی و روانی بررسی میکند که دچار آشفتگی درونی و بحران هستی است. کتابی تفکربرانگیز و عمیق است که روایتی فوقالعاده دارد. بعضی از جملات آن برای همیشه در ذهنتان باقی میماند. آرزو میکنم که ای کاش این کتاب کمی طولانیتر بود. دلم میخواست که بیشتر غرق مطالعهی آن شوم. به هر جهت کتابی فوقالعاده در زمینهی اگزیستانسیالیسم است و اگر قبلا اثری در این زمینه خواندهاید، به شما کمک میکند تا درک بهتری از این رمان داشته باشد.»
در ابتدای کتاب، کلامنس از زبان خود در مورد شغلش برای ما میگوید:
«خب دیگر دنبال حرفهام نگردید. حرفهی من مثل خود انسان، دو رو دارد، همین. پیش از این به شما گفتهام که من یک قاضی نادم هستم. تنها یک مسالهی ساده در مورد من وجود دارد؛ این که اموالی ندارم. بله، ثروتمند بودم. نه، ثروتم را با کسی تقسیم نکردهام! میپرسید این موضوع چه چیزی را اثبات میکند؟ خب این که من هم یک صدوقی بودم...»
بعدتر میخوانیم که او چگونه برای اعتراف حقایق وجودیش، بیقراری میکرده است:
«سرانجام روزى رسید که دیگر طاقتم طاق شد و نتوانستم خوددارى کنم، اولین واکنشم نامنظم و آشفته بود. حال که دروغگو بودم مىرفتم که پیش همگان آن را اقرار کنم و دورویىام را پیش از آنکه به وجودش پى ببرند، به صورت همهی این احمقها بکوبم. و وقتى که من را به مبارزه حقیقتگویى بطلبند، من به مبارزهطلبى آنها پاسخ خواهم داد. براى پیشگیرى از خندهی دیگران فکر کردم که خویشتن را تسلیم ریشخند همگان نمایم.»
شاید برایتان جالب باشد که این اعترافات قاضی، به منزله تغییر شیوهی زندگیاش نیست. او فقط میخواهد باری را از روی دوش خود بر دارد. به این قسمت از کتاب توجه کنید:
«من تغییر زندگی ندادهام، همچنان به خودم عشق میورزم و از دیگران بهره میبرم. منتهی اعتراف به خطاهایم به من اجازه میدهد که با سبکباری بیشتری از نو آغاز کنم و دو برابر لذت ببرم: نخست از طبیعتم و بعد از احساس دلچسب پشیمانی. از وقتی که این راهحل را یافتهام، خود را به دست همه چیز رها میکنم: به زن، به غرور، به ملال، به کینه و حتی به تبی که در این لحظه با لذت احساس میکنم که در من شدت مییابد.»
یکی از بهترین و بهیادماندنیترین نقلقولهای کتاب در مورد بخشش و فراموشکاری است که آن را با یکدیگر میخوانیم:
«من از آن تافتههای جدابافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم، اما همیشه در آخر کار آن را از یاد میبردم. آنکس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون میدید که با لبخندی صمیمی به او سلام میگویم، غرق در شگفتی میشد و نمیتوانست باور کند. بههرحال او بر حسب خلقوخوی خودش، یا بزرگواریام را تحسین و یا بیغیرتیام را تحقیر میکرد. بدون آنکه فکر کند که انگیزهی من سادهتر از اینها بوده است؛ من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم.»
آلبر کامو نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار مشهور فرانسوی، زادهی سال 1913 میلادی در الجزایر است. در آن سالها، الجزایر تحت استعمار فرانسه قرار داشت. او فارغالتحصیل دانشگاه الجزیره با مدرک کارشناسی در رشتهی فلسفه است. آلبر کامو نوشتن را با روزنامهنگاری آغاز کرد و در کنار آن با عضویت در احزاب الجزایر، فعالیت سیاسی نیز داشت. او اولین رمان خود را با نام «بیگانه» در سال 1942 میلادی نوشت که یکی از 100 کتاب پرفروش قرن بیستم بود.
کامو همچنین مقالاتی علیه مجازات اعدام نوشت که باعث شد جایزهی نوبل ادبی را در سال 1957 میلادی دریافت کند. او سرانجام در سال 1960 میلادی، به دلیل سانحهی تصادف رانندگی از دنیا رفت. از مشهورترین آثار آلبر کامو میتوان به کتابهای «طاعون»، «بیگانه»، «انسان طاغی»، «سقوط» و «افسانه سیزیف» اشاره کرد.
«ژان پل سارتر» نویسنده و فیلسوف بسیار سرشناس مکتب اگزیستانسیالیسم و رفیق صمیمی آلبر کامو راجع به کتاب سقوط چنین گفته است:
«رمان سقوط احتمالا زیباترین و در عین حال، فهمنشدهترین رمان آلبر کامو است.»
اگر اولین باری است که از بوکلند خرید میکنید، میتوانید کتاب سقوط را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به ادبیات داستانی علاقهمندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.