«بیگانه» شناختهشدهترین رمان آلبر کامو نویسنده و فیلسوف برندهی جایزهی نوبل ادبیات است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۴۲ منتشر شد و از همان ابتدای انتشار توجه و تحسین بسیاری از خوانندگان را به همراه داشت. «بیگانه» تاکنون به زبانهای گوناگونی ترجمه شده و از جمله پرفروشترین کتابهای ادبی جهان محسوب میشود و همچنین جزء «فهرست ۱۰۰ کتاب قرن لوموند» قرار دارد. بر اساس این رمان فیلمی ایتالیایی به کارگردانی لوچینو ویسکونتی یونیزو در سال ۱۹۶۷ ساخته شده است. ژان پل سارتر مقالهی «شرح بیگانه» را در وصف این کتاب نوشته است.
«امروز مادرم مُرد، شاید هم دیروز، نمیدانم...» شروع تکاندهندهی کتاب، نثر ساده، قلم گیرا و محسورکنندهی کامو، خواننده را حیرتزده کرده و تا پایان با خود همراه میکند. «بیگانه» از زبان مرسو، شخصیتی عجیب و رازآلود در دو قسمت روایت میشود. بخش اول در مراسم تدفین مادر مرسو و بخش دوم زمانی که او مرتکب جرمی و در سلول زندان منتظر حکم است. اثری عمیق و تأملبرانگیز که توسط یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسوی¬زبان و از پیشگامان مکتب ابسوردیسم و اگزیستانسیالیسم به نگارش درآمده است.
رمانی کوتاه، با داستانی غیرقابل پیشبینی، درونمایهای غنی، شخصیتپردازی بینقص و فضاسازی درخشان، که بهزیبایی هرچهتمام تفکرات و فلسفهی نویسنده را از پوچی و بیگانه بودن، به شکلی ملموس به تصویر میکشد. کامو با زیرکی و هوش خود، در جملاتی کوتاه، مفهومی عمیق را بهراحتی به خواننده منتقل کرده و با خلق شخصیتی متفاوت در عقاید و رفتار و احساسات، همذاتپنداری مخاطب را دریافت میکند؛ شخصیتی غریب و ناشناخته که رشد شخصیتیاش تا پایان کتاب بهخوبی نمایان میشود. کامو برای نوشتن رمان «بیگانه» از بخشی از خاطرات کودکی خود استفاده کرده است.
ژان پل سارتر در مقدمهی این کتاب نوشته است:
«بیگانه» بهترین کتابی است که از متارکهی جنگ تاکنون منتشر شده است.» در میان علاقهمندان به کتابخوانی، کمتر کسی است که نام آلبر کامو و آثارش را نشنیده باشد. رمان «بیگانه» به عنوان یکی از درخشانترین آثار این نویسنده، از همان ابتدای انتشار در ایران با استقبال و توجه مخاطبان همراه بوده است. حسین «بیگانه» را شاهکاری کمنظیر و برترین اثر ادبی قرن گذشته نامیده که با داستانی جذاب و پرکشش همراه است.
پویا، این کتاب را اینگونه توصیف کرده است:
کتابی بسیار عجیب، با شخصیتی درخشان معرفی کرده که ارزش بارها خواندن را دارد.
سارتر معتقد است:
«بیگانه» اثری کلاسیک است که در موضوع بیهودگی و پوچی و همچنین بر ضد آن ساخته شده است.
لایبرری ژورنال این کتاب را اینگونه توصیف کرده است:
این کتاب یک رویداد فرهنگی تأثیرگذار است و آن را پرمخاطبترین اثر قرن بیستم و مملو از استعاره و کشف و شهود معرفی کرده است.
کامو در معرفی شخصیت رازآلود داستان چنین مینویسد:
وقتی رفتم بیرون، آفتاب سر زده بود. بالای تپههایی که بین مارنگو و دریا فاصله انداخته بودند آسمان بهسرخی میزد. بادی هم که از طرف تپهها میآمد با خودش بوی نمک میآورد. پیدا بود روزِ پیش رو یک روز آفتابی است. مدتها بود که ییلاق نیامده بودم و حس میکردم که اگر به خاطر مامان نبود چهقدر الان میتوانستم از پیادهروی لذت ببرم.
در بخش دیگری از کتاب میخوانیم:
این مطلب راست بود، هنگامی که مادرم خانه بود، تمام اوقات، ساکت با نگاه خود مرا دنبال میکرد و روزهای اول که به نوانخانه آمده بود اغلب گریه میکرد و این به علت تعییر عادت بود. پس از چند ماه اگر میخواستند او را از نوانخانه بیرون بیاورند بازهم گریه میکرد. بازهم به علت تغییر عادت بود. کمی هم بهاینجهت بود که در سال اخیر هیچ به دیدن او نیامده بودم و همچنین به علت اینکه یکشنبهام را میگرفت. صرفنظر از زحمتی که برای رفتن با اتوبوس، گرفتن بلیط و دو ساعت در راه بودن میبایست میکشیدم.
در ادامه از زبان مرسو میخوانیم:
مدیر بازهم با من حرف زد. ولی من دیگر به او گوش نمیدادم. بعد به من گفت:« گمان میکنم میخواهید مادرتان را ببینید.» من بی اینکه جوابی بگویم بلند شدم. او پیشاپیش من به سوی در حرکت کرد. در پلکان، برایم گفت: «او را در اطاق کوچک مردهها گذاشتهایم. برای اینکه دیگران متاثر نشوند. در اینجا هر وقت کسی میمیرد، بقیه تا دو سه روز عصبانیاند و این موضوع باعث زحمت میشود.» از حیاطی عبور میکردیم که عدهی زیادی پیرمرد، در آن، دستهدسته باهم وراجی میکردند. هنگامی که ما عبور میکردیم آنها خاموش میشدند، و پشت سرما باز گفتوگو شروع میشد. گوئی که همهمهی سنگین طوطیهاست. دم یک ساختمان کوچک مدیر از من جدا شد. «آقای مرسو شما را تنها میگذارم، در دفتر خود برای انجام هرگونه خدمتی حاضرم. بنا به قاعده ساعت ده صبح برای تدفین معین شده است. زیرا فکر کردیم بدین ترتیب، شما خواهید توانست در بالین مذهبی به خاک سپرده شود. بر من واجب است که لوازم این امر را فراهم کنم؛ اما خواستم ضمناً شما را هم مطلع گردانم.» از او تشکر کردم. مادرم، گرچه بیدین نبود، ولی هنگام زندگیاش هرگز به دین نمیاندیشید.
در صحنهای از کتاب تصویرسازی درخشان کامو را میبینیم:
سرتاسر آسمان انگار شکاف خورد و بارانی از آتش از آن بارید. تمام وجودم منقبض شد و دستم محکمتر روی هفتتیر فشرده شد. ماشه زیر انگشتم آمد؛ قبضهی صاف و صیقلیاش را لمس کردم؛ و آنجا، وسط آنهمه سر و صدای تیز و کرکننده بود که همهچیز اتفاق افتاد. عرق و آفتاب را کنار زدم. میدانستم که جریان متوازن روز را بههم زدهام و داغان کردهام و آن سکوت فوقالعادهی ساحلی را که در آن شاد بودم شکستهام. بعد چهار بار دیگر به آن جسم بیجان شلیک کردم. گلولهها در این جسم مینشستند، بدون اینکه ردی از خودشان به جا بگذارند. مثل نواختن چهار ضربهی محکم به در بدبختی بود.
آلبر کامو نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی، در سال ۱۹۱۳ از پدری الجزایری و مادری اسپانیایی به دنیا آمد. کامو پدرش را در جنگ جهانی اول از دست داد و دوران کودکی را در محلهای فقیرنشین سپری کرد. معلم دبستانش استعداد نویسندگی او را کشف کرد. در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ اعدام «گابریل پری» موجب برانگیخته شدن حس شورش او علیه آلمانها شد.
کامو در سال 1957 موفق به دریافت جایزهی نوبل شد؛ اما تنها دو سال بعد از کسب این موفقیت، در بعدازظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحهی تصادف در شهر ویل بلویل درگذشت. در جیب کت او بلیط قطاری استفاده نشده پیدا شد، او قرار بود با قطار و به همراه خانوادهاش به سفر برود؛ اما در آخرین لحظات به پیشنهاد دوست ناشرش با خودروی او به سفر رفت.
از دیگر آثار ارزندهی این نویسندهی فرانسوی میتوان به: «طاعون»، «کالیگولا» و « سقوط» اشاره کرد.
من مدتها پیش در مورد رمان «بیگانه» خلاصهای نوشتم که در آن جملهای گفتم که میدانم متناقض به نظر میرسد: «در جامعه ما هر مردی که در مراسم تشییع جنازه مادرش گریه نکند، در معرض خطر مجازات مرگ قرار میگیرد.» من فقط میخواستم بگویم که قهرمان کتاب من به این دلیل محکوم میشود که در بازی همگانی شرکت نمیکند. از این نظر، او با جامعهای که در آن زندگی میکند بیگانه است؛ او در حاشیه، در کنارۀ زندگی خصوصی، منزوی، و لذتجو پرسه میزند و به همین دلیل برخی از خوانندگان وسوسه شدهاند که او را انسانی وازده بهحساب آورند.
اما اگر بپرسید که مرسو چگونه در بازی همگانی مشارکت نمیکند. تصویری بسیار دقیقتر از شخصیت، یا حداقل تصویری بسیار نزدیکتر به نیت نویسنده، به دست خواهید آورد. پاسخ ساده است: او از دروغ گفتن امتناع میکند. دروغ گفتن نهتنها آن است که چیزی را که راست نیست بگوییم. بلکه گفتن بیشازحد حقیقت و در مورد قلب انسان، ابراز بیشازحد آنچه احساس میکند، نیز هست. این کاری است که همه ما هر روز برای سادهتر کردن زندگی انجام میدهیم. او آن چیزی را که هست میگوید، از پنهان کردن احساسات خود امتناع میکند و بلافاصله جامعه احساس تهدید میکند از او خواسته میشود که بگوید از جرم خود پشیمان است. او پاسخ میدهد که بیشتر از پشیمانی واقعی، احساس دلخوری میکند و همین تفاوت جزئی او را محکوم میکند.
در اینجا برخی از نکات جالب در مورد این کتاب آورده شده است:
اگر به داستانهای عمیق و تفکر برانگیز علاقه دارید، بیگانه یک گزینه عالی برای خواندن است.
رمان بیگانه اثر آلبر کامو در قالب رسانههایی از جمله فیلم، تئاتر و حتی رمان گرافیکی اقتباس شده است. این اقتباسها با هدف به تصویر کشیدن جوهر و تأثیر رمان اندیشه برانگیز کامو، جایگاه آن را در فرهنگعامه بیشازپیش تثبیت کردهاند. از جمله معروفترین اقتباسها از رمان عبارتاند از:
فیلم بیگانه محصول سال ۱۹۶۷ به کارگردانی لوکینو ویسکونتی از معروفترین اقتباسهای سینمایی از کتاب است. در این فیلم مارچلو ماسترویانی و آنا کارینا نقشآفرینی میکنند و کاندید جایزه گلدن گلوب و شیر طلایی جشنواره ونیز گردید. همچنین فیلم ترکی «سرنوشت» محصول سال ۲۰۰۱ به کارگردانی زکی دمیرکوبوز اقتباس دیگری است که در جشنواره کن به نمایش درآمد و نامزد ۸ جایزه و برنده ۹ جایزه از جشنوارههای متنوع گردید.
بیگانه نوشته آلبر کامو هنگامی برای اولین بار منتشر شد، با ترکیبی از نقدهای مثبت و منفی مواجه شد. برخی از منتقدان شایستگی ادبی و کاوش فلسفی آن را ستایش کردند، درحالیکه برخی دیگر شخصیت اصلی و سبک روایت آن را غیرمتعارف و ناراحتکننده یافتند. در زیر نقدهایی کلی از رسانهها و نظرات افراد مشهور درباره این کتاب آورده شده است:
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب بیگانه را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به ادبیات داستانی علاقهمندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.