کتاب «مارکسیسم و روانکاوی» ابتدا به نظریههای مهم روانکاوی بهخصوص نظریات زیگموند فروید میپردازد و سپس نقاط مشترک اندیشههای کارل مارکس و فروید را آشکار میکند. باید گفت که در کتاب «مارکسیسم و روانکاوی»، روانکاوی از دیدگاه مارکسیستها و مارکسیسم از دریچه عینکِ روانکاوی بررسی میشود.
«روبن اسبورن» که نویسنده کتاب است، میکوشد رابطه ذهن انسان و فرآیندهایی همچون علوم اجتماعی را شفاف سازد و به ما نشان دهد روانکاوی و مارکسیسم رویکردهای مکمل یکدیگرند.
در بخشی از کتاب به نظریات «فروید» و «انگلس» پرداخته شده است: «انگلس فقط میتوانست به صورت تخمینی به چیزی اشاره کند که فروید توانست بعدها بر اساس پژوهشهای انسانشناختی کاملتری بدان دست یابد، با این حال، [انگلس] نگرش فروید دربارۀ سرکوب را شرطی برای ثبات در زندگی اجتماعی پیشبینی کرد. او نوشت: «حسادت سنگ بنای تشکیل چنین گروههای بزرگ و پایداری بود که گذار از حیوان به انسان فقط درون آنها محقق میشد.» او ادامه میدهد ازدواج گروهی که نخستین شکل ازدواج برونهمسری بود، با نبود حسادت حاصل شد؛ درنتیجه رضایت جنسی با هر زنی در گروه دستاورد فقدان حسادت است و در واقع، کهنترین و اصلیترین شکل خانواده در تاریخ چیست که حتی امروزه بقایای آن دیده میشود؟ ازدواج گروهی که در آن تمام گروههای مردان و کل گروههای زنان متقابلاً به یکدیگر تعلّق داشتند و قلمروهای حسادت کوچک و کوچکتر میشد.» بنابراین میتوانیم بهراحتی نگرش انگلس و فروید را به یکدیگر پیوند دهیم.
در قسمتی از کتاب درباره تشابه نطریات «انگلس» و «فروید» میخوانیم: «دورۀ «مقاربت جنسی لگامگسیخته» که انگلس بدان اشاره کرد با دورۀ پس از کشتن پدر ابتدایی شباهتهایی دارد که از طریق ارضای نامحدود تکانههای جنسی، ممکن شده بود. و همانطور که انگلس خاطرنشان میکند «رواداری متقابل مردان جوان» برای ثبات جامعه ضروری بود؛ فروید هم معتقد است برادران برای بهزیستی در کنار یکدیگر، ناگزیر از وضع و استقرار موانع همخوابگی با محارم بودند. و در نهایت ازدواج گروهی معادل با نخستین توتم گروهی است که در خلال آن، تقابل دوسویه و حسادت فروکوفته میشود و امیال جنسی در خارج از گروه یا خاندان برآورده میشود.
حالا به نظریۀ پدر ابتدایی بازمیگردیم: کارکرد اصلی آن این است که ترکیب بسیاری از مفاهیم متناقض را با یکدیگر امکانپذیر میکند. فروید از ماهیت تخمینی آن آگاه بود و دربارهاش گفت: «من عادت کردهام که از حرفهایم سوءبرداشت شود، بنابراین فکر نمیکنم این صراحت بیراه باشد که در ارائۀ چنین استنتاجاتی ابداً از ماهیت پیچیدۀ پدیدههایی غافل نیستم که باعث پیدایششان شد؛ تنها ادعای مطرحشده این است که عامل جدیدی به خاستگاههای ازپیشدانسته یا هنوزشناختهنشدۀ دین، اخلاق و جامعه افزوده شده که به تجربۀ روانکاوی مجهّز است.»»
«روبن اسبورن» درسال 1908 در انگستان به دنیا آمد. کتابهای اسبورن تاکنون به زبانهای گوناگونی ترجمه شدهاند. از معروفترین کتابهای او میتوان به «اومانیسم و نظریۀ اخلاقی»، «فروید و مارکس» و همچنین «روانشناسی واکنش» اشاره کرد. از این کتابها، فقط کتاب «مارکسیسم و روانکاوی» به فارسی ترجمه شده است که معرفی آن را خواندید.