هر انسانی که برای دستیابی به آزادی قدمی برداشته باشد، میداند که با مسیری طاقتفرسا، طولانی و سرشار از رنج و سختی روبهروست؛ اما اگر از هر یک از مبارزان این راه بپرسید که آیا باز هم در این راه قدم خواهند گذاشت، پاسخ آنان مثبت خواهد بود. سلاح چنین افرادی امید است. آنان بارها و بارها مأیوس و خمود میشوند اما از نو برمیخیزند. امید برای آنان نه یک استعداد بلکه یک وظیفه است. کتاب «من سرگذشت یأسم و امید» مجموعه جستارهایی نوشتهٔ چنین مردمانی است. این مجموعه جستار با نام «وقوع ناممکن اندکی زمان میبرد: راهنمای شهروندی برای امیدواری در زمانهی وحشت» در سال ۲۰۰۴ توسط پائول رُگت لُب جمعآوری شد. سیزده جستار از این مجموعه، توسط نشر خوب با نام «من سرگذشت یأسم و امید» به انتخاب و ترجمهی آزاده کامیار در تابستان امسال (۱۴۰۲) منتشر شده است.
هر یک از این جستارها نوشتهٔ فعالان و نویسندگانی است که علیه بیدادگری برخاستهاند و قدمی به سوی آزادی برداشتهاند؛ آنان از چگونه جان به در بردن از رنجهای اسارت، پایداری در امید و ارزش اتحاد میگویند.
نویسندگان جستارهای «من سرگذشت یأسم و امید» از تجربههای خود نسبت به وفاداریشان در قبال مسئولیت شهروندی هرکدام از ساکنان زمین میگویند. این مسئولیت که ما در قبال تاریخ سرزمینمان مسئولیم و هر کدام از ما با عملها و عکسالعملهای خود در ساخت آن شریکیم.
بیش از نیمی از خوانندگان آمازون (amazon) به این کتاب امتیاز ۵ از ۵ را دادهاند و در توصیف آن نوشتهاند: «مجموعه مقالاتی که به ما ثابت میکند، اتفاقات خوب محقق میشوند، شاید نیازمند زمان باشند اما اتفاق میافتند...وقوع آنها غیرممکن نیست.»
این کتاب همچنین توجه بسیاری از خوانندگان وبسایت گودریدز (goodreads) را نیز جلب کرد و بسیاری از آنان به ستایش این کتاب پرداختند که از دانشجویان دانشگاههای سرتاسر جهان بودهاند. کاربری در این وبسایت در تحسین این کتاب نوشته است: «اثری تأثیرگذار در مورد افرادی که با گفتار، عملکرد و رفتارهای الهامبخش خود، مفاهیم مهمی را به من آموختند.»
آریل دورفمن، در جستار خود با عنوان «سیاهچاله» از آرژانتینی میگوید که تا یک قدمی سور و سرور برای دولت آلنده پیش رفت اما خنجر خیانت پینوشه قامت ملتش را خم کرد. دورفمن اما معتقد است با وجود قامتی زخمی هم باید مبارزه کرد و باید امیدوار بود. امیدواری برای او وظیفهای است علیه ناامیدی و فراموشی آنان که اسیر و شهید شدند و برای بازماندگانی که محق خوشی و آیندهای روشن هستند: «کیست که شک کند درست در این لحظه، در این دنیای نفرتانگیز که پینوشه زنده و آلنده مرده است، افراد زیاد دیگری مثل آن زن (یکی از زندانیان دولت پینوشه) هستند، افرادی گمنام، مردمی ناشناس که کسانی در تلاشاند سربهنیستشان کنند و آنها را به سیاهچالهی تاریخ بکشانند؟ شاید آنها نتوانند مثل آن زن جان به در ببرند تا قصهشان را روایت کنند. اما شاید آنها هم برای ما پیامی میفرستند. اطمینانی نیست. فقط میتوانیم به آن کلمات پاسخ دهیم، گویی پیامشان به ما رسیده است.»
دورفمن به این نکته اشاره میکند که: «(آن زندانیِ زن) دلش نمیخواست اجازه دهد دیگران زندگی و مرگش را روایت کنند.»
و در ادامه مینویسد: «تا جایی که به من مربوط است، تا وقتی یک نفر مثل آن زن در این دنیا هست، من از حق او برای این تکاپو و از وظیفهی خودمان برای به خاطر سپردن دفاع میکنم.»
همانطور که اشاره شد این کتاب مجموعه جستارهایی از آزادیخواهان سرتاسر جهان است، در این قسمت به معرفی برخی از این نویسندگان میپردازیم:
واسلاو هاول، سیاستمدار، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس و فعال سیاسی اهل چک در پنجم دسامبر ۱۹۳۶ در پراگ به دنیا آمد.
هاول که از منتقدان بیپروای دولتهای کمونیستی بود، برای بیان افکار و انتقاداتش در ابتدا به جهانِ نمایش پناه برد و همواره با زبان پوچگرا و نقادانهیِ قلم خود در نمایشنامههایی مانند «گاردن پارتی» به نقد چنین نظامهایی پرداخت.
هاول فعالیت سیاسی خود را پس از بهار پراگ و تحمل چهار سال اسارت، آغاز کرد. این دوران باعث خلق آثار شاخص او، «خرامیدنی حزین» و «قدرت بیقدرتان» شد. در ۱۹۹۳، پس از فروپاشی حکومت کمونیستی چکسلواکی که منجر به تشکیل کشورهای مستقل چک و اسلواکی شد، هاول ریاست جمهوری کشور مستقل چک را به عهده گرفت و زندانیان و محکومان رژیم سابق را شامل عفو عمومی کرد. هاول در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۱ در زادگاه خود درگذشت. او آزادیخواه و سیاستمداری جسور و از روشنفکران تأثیرگذار زمانهی خود بود. خالی از لطف نیست که بدانید کتاب «قدرت بیقدرتان» در ایران نیز بسیار معروف است.
نویسندهٔ دیگری که جستاری از او در این کتاب قرار دارد، نادژدا ماندلشتام، متولد ۳۱ اکتبر ۱۸۹۹ در روسیه است. او همسر اوسیپ ماندلشتام، شاعر و مبارزِ نامآشنای روسی است. وی پس از مرگ اوسیپ در تبعید، ۲۶ سال در آوارگی و غربت در شهرها و روستاهای دورافتاده اقامت کرد و سرانجام پس از اجازهٔ اقامت در مسکو، نگارش اثر خود «امید علیه امید» را آغاز کرد. نادژدا وارث و محافظ آثار همسرش و راوی روزهای تبعید او و روشنفکرانی همچون اوست. بسیاری آشنایی خوانندگان امروز با اوسیپ ماندلشتام را مدیون پاسداریها و تلاشهای نادژدا میدانند.
او زنی آزاده، یاری وفادار و مبارزی خستگیناپذیر بود. برای آشنایی بیشتر با این نویسنده میتوانید به مرور کتاب «امید علیه امید» در وبسایت ما مراجعه کنید.
وائل غُنیم از دیگر نویسندگان این مجموعه است، او فعال و مبارز سیاسی مصری متولد ۲۳ دسامبر ۱۹۸۰ در قاهره است. غُنیم یکی از افراد تأثیرگذار در جریان اعتراضات مردم کشورش و وقوع انقلابِ مصر در سال ۲۰۱۱ است. او با راهاندازی کمپین «ما همه خالد سعیدیم»، قدرت اتحاد مردمان را نه تنها به بیدادگران کشورش بلکه به تمام ظالمان جهان نشان داد.
غنیم این روزها ساکن آمریکا است. کتاب او که در مورد قدرت رسانههای اجتماعی در شکلگیری اتحاد میان مردمان است با نام «انقلاب ۲.۰: قدرتِ توده از حاکمان قدرت بیشتر است» در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.