همانطور که از نام کتاب «جستارهایی در باب عشق» برمیآید، این کتاب موضوعی عاشقانه دارد، اما با چاشنیِ فلسفهی آلن دو باتنی. این کتاب درباره رابطهای عاشقانه است که با دیدگاههای فلسفی و روانشناختی درهم آمیخته و بُعد جدیدی از عشق و رابطه را نشانمان میدهد. این کتاب به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده، در ایران هم گلی امامی آن را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
کتاب «جستارهایی در باب عشق» با نام اصلی Essays in love اثر فلسفی و عاشقانهایست که برای اولین بار در سال 1993 به چاپ رسید. تعداد صفحات این کتاب به 248 برگ میرسد و در 24 فصل گردآوری شده است. خواننده در این کتاب به پای روایتهای نویسنده از روند آشنایی و عاشق شدن یک زوج مینشیند. این کتاب ترکیبی از روایت داستانی، درس اخلاق و فلسفه است و ما را به دل یک روایت عاشقانه از منظر تحلیل جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفی میبرد.
فرشته خسروی از خوانندگان ایرانی این کتاب میگوید: «داستان خیلی ساده است. دختر و پسری که در پروازی از پاریس به لندن کنار هم نشستهاند، اتفاقی با هم آشنا شده و به سرعت عاشق یکدیگر میشوند. حالا قرار است ما این زوج را از این نقطه شروع تا نقطه پایان همراهی کنیم. داستان غیرعادی نیست چه بسا که تو زندگی روزمره خود ما و اطرافیانمان هم بارها با مواردی از این دست مواجه شدهایم. این همه جذابیت و عمق اثر از کجا میآید که رها کردن کتاب حتی برای لحظهای هم ناممکن میشود؟ ریزترین احساسات، برخوردها، حرفها و واکنشهای درگیر در این رابطه آنالیز میشوند. انگار که عشق را از زیر عدسی میکروسکوپ فلسفه تماشا میکنید و اینجاست که کتاب تبدیل میشود به اثری ترکیبی از رمان (فیکشن) و تحلیلهای فلسفی (نان فیکشن) با چنین قلم جذابی (زبانگیرا و شیرینی) که نویسنده این کتاب دارد. رها کردن آن برای من سخت بود. گاهی از این همه دقت و توانایی نویسنده برای توضیح و تفسیر ریزترین موارد درگیر در یک رابطه به وجد میآمدم... مواردی که غریب نیستند و اتفاقا خیلی با آنها آشنا هستیم. مواردی که هم میدانیم و هم شاید با آنها برخورد داشتهایم ولی هیچ وقت اینطور موشکافی نکرده بودیم. از این اثر نه کمکهای روانشناسانه خود درمانی برای بهبود روابط را انتظار داشته باشید و نه نقل قولها و تحلیلهای فلسفی سنگین را. فرض کنید آینهای دست گرفتین و خودتون را تماشا میکنید. همون چیزی که هستین! نه کمتر و نه بیشتر. فقط قراره نگاهمان به عشق جزییتر و متفکرانهتر و هوشیارتر شود. هرچند خواندن این کتاب را به همه توصیه میکنم ولی؛ به گمانم این اثر دو باتن برای دو گروه لذت بیشتری خواهد داشت: آنهایی که به تازگی درگیر عشق شدند و آنهایی که به تازگی از یک رابطه عاشقانه جدا شدهاند.»
جانی آدامز پس از خواندن کتاب «جستارهایی در باب عشق» نوشته است: «من به خاطر این کتاب طرفدار کارهای آلن دو باتن شدهام. او سبک بسیار خوبی دارد که باعث میشود داستان مانند یک لیوان بلند لیموناد شیرین پایین برود. محتوای قابل پخش، مناسب برای بازتاب خود و یک داستان سرگرمکننده برای به اشتراک گذاشتن با دیگران.»
در هر صفحه از کتاب جستارهایی در باب عشق جملات براساس فلسفه به روایت داستانی عاشقانه در آمدهاند که میتوانند دیدگاه خواننده را نسبت به عشق تغییر دهند. در قسمتهایی از این کتاب میخوانیم که: «عشق یکطرفه ممکن است دردناک باشد، ولی درد امنی است، چون به کس دیگری جز خودمان صدمه نمیزند، دردی خصوصی و همان اندازه که تلخ و شیرین است، خودانگیخته نیز است. اما به محض آنکه عشق دوجانبه میشود، باید حالت انفعالی و ساده صدمه دین را رها کنیم و مسئولیت ارتکاب به گناه را بپذیریم.»
کتاب «جستارهایی در باب عشق» علاوه بر آشنایی خوانندگان با داستانی عاشقانه از دیدگاه فلسفه آنها را با درسهایی از عشق و اخلاق روبهرو میکند. برای مثال نویسنده در جایی از کتاب میگوید: «گمان میبریم میشود درسهایی از عشق آموخت، وگرنه تا ابد مرتکب همان خطاها میشویم، مانند مگسهایی که دیوانهوار سرشان را به شیشه پنجره میکوبند، بیآنکه بفهمند هرچند شیشه شفاف است قابل عبور نیست.» برای باور داشتن و دوست داشتن خود و در پی آن دوست داشتن دیگران باید مورد توجه قرار بگیریم و دیده شویم مانند نوشتههایی از این کتاب که گفته است: «چهبسا حقیقت این است که تا کسی ندیده باشدمان، وجود نداریم؛ نمیتوانیم درست حرف بزنیم، تا وقتی کسی به حرفمان گوش بدهد، و در یک کلام، کاملا زنده نیستیم، تا زمانی که دوست داشته بشویم.» بسیاری از افراد هر اتفاقی که برای آنها پیش میآید را سرنوشت و تقدیر تلقی میکنند. این کتاب در این باره میگوید: «وقتی عاشق میشویم، تصادفهای طبیعی زندگی را، پشت حجابی از هدفمندی پنهان میکنیم. هر چند اگر منصفانه قضاوت کنیم، ملاقات با ناجیمان کاملا تصادفی و لاجرم غیر ممکن است، اما باز اصرار میورزیم که این رخداد از ازل در طوماری ثبت شده بوده و اینک در زیر گنبد مینایی به آهستگی از هم باز میشود. (با دست خودمان) سرنوشتی میبافیم تا از اضطراب ناشی از این واقعیت که هر حکمتی در زندگیمان هر چند اندک، ساخته خود ماست، نجات پیدا کنیم، (و فراموش میکنیم) که طوماری (و طبعاً سرنوشت از پیش مقرر شدهای) وجود ندارد؛ این که چه کسی را در هواپیما ملاقات بکنیم یا نکنیم حکمتی جز آنچه خودمان به آن اطلاق میکنیم ندارد. به عبارت دیگر میخواهیم از اضطراب ناشی از این که کسی زندگینامه ما را ننوشته و عشقهای ما را بیمه نکرده است؛ پرهیز کنیم.»
کتاب «جستارهایی در باب عشق» به موضوعات مختلفی چون به چشم نیامدن عیب و ایراد طرف مقابل در زمان مواجه شدن با عشق میپردازد؛ دوباتن در بخشی از کتاب چنین مینویسد: «الیاس کانتی میگوید: «دیدن ورای آدمها آسان است، ولی ما را به جایی نمیرساند.» به عبارت دیگر چه آسان و بیفایده در افراد عیب مییابیم. آیا وقتی عاشق میشویم، بعضا به این دلیل نیست که حتی به بهای کوری خودمان در این فرایند و آن لحظه خواستهایم، دیدن ورای آدمها را نفی کنیم؟ اگر بدبینی و عشق دو گزینه متقابل باشند، آیا عاشق شدن ما به این دلیل نیست که میخواهیم از موضع ضعف بدبینی، نجات یابیم؟ آیا در هر «عشق در نگاه اول» نوعی گزافهپردازی نسبت به خصوصیات معشوق وجود ندارد؟ نوعی گزافهپردازی که ما را از منفینگری معمولیمان منفک میکند و تمرکز و نیرویمان را معطوف کسی میکند که چنان باورش داریم که هرگز خود را چنین باور نداشتهایم.»
آلن دو باتن در سال ۱۹۶۹ میلادی در کشور سوئیس متولد شد. او در رشتههای تاریخ و فلسفه تحصیل کرد و قید دکترای فلسفه در دانشگاه هاروارد را به عشق نوشتن کتابهای فلسفی به زبان ساده برای همیشه زد. کتاب «جستارهایی در باب عشق» در واقع برداشت شخصی نویسنده از عشق است که هر آنچه آموخته را به بیان شخصی خودش در اختیار دیگران قرار داده است. در این کتاب به موضوعات مختلفی در باب عشق پرداخته شده، اما باید به خاطر داشته باشیم که این کتاب برداشتهای نویسنده است و به همین دلیل نباید به عنوان یک کتاب درمانی روی آن حساب باز کرد.
خواندن این کتاب دید شما را نسبت به عشق و رابطهی عاشقانه وسیعتر و در گرفتن تصمیمهای درست و جلوگیری از اشتباهات احتمالی در یک رابطهی عاطفی بسیار کمک میکند. آلن دو باتن در سال ۲۰۰۸ یک موسسه مجازی به نام مدرسه زندگی تأسیس کرد. کتابهای او به زبانهای زیادی ترجمه شدهاند. آلن دو باتن به خاطر نوشتن کتاب «هنر سیر و سفر» در ایران به شهرت رسید. از مجموعه آثار او میتوان به «خوشیها و مصائب»، «یک هفته در فرودگاه»، «تسلیبخشیهای فلسفه»، «سیر عشق» و «هنر همچون درمان» اشاره کرد.