کتاب «پنجاه ابداعی که اقتصاد مدرن را شکل دادند» (Fifty Inventions That Shaped the Modern Economy)، نوشتهی «تیم هارد فورد» است. این کتاب توسط عباد تیموری به زبان فارسی برگردانده شده و «انتشارات طرح نو» آن را منتشر کرده است. نویسنده در این کتاب به شرح پنجاه اختراعی میپردازد که به نحوی در اقتصاد تاثیرگذار بودهاند.
او با بیان داستان پشتپردهی این ابزار، ایدههای اولیه و نتایج اختراع و پیامدهای هر کدام، حدودی از تغییرات جوامع در اثر این اختراعات را به تصویر درآورده است. هارد فورد در کتابش به این پرداخته که چطور بشریت به اینجا رسیده است و مسیر احتمالی اختراعات به کدام سمت میرود. او همچنین به شخصیتهایی میپردازد که برخی از اختراعات را گسترش داده و از آن سود بردند و در مقابل افرادی که اختراعات را ویران کردند. این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ، اقتصاد و حتی زندگینامههای بزرگان، قطعاً جذاب خواهد بود.
نظرات زیر از دیدگاههای ثبت شده در سایت آمازون انتخاب شدهاند. یکی از خوانندگان به جذابیت کتاب اشاره میکند و نوشته است: «این کتاب به شیوهای بسیار شگفتانگیز و گیرا نوشته شده است. روشی که نویسنده برای معرفی اختراعات به کار گرفته است، بسیار هوشمندانه است و خواننده را تا به انتها با خود همراه میسازد. من از خواندن چنین کتابهایی که بر اساس تاریخ تکنولوژی و فناوری نوشته شدهاند لذت میبرم. من از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم و خواندش را به دوستانم پیشنهاد دادم.»
مخاطب دیگری مینویسد: «من یکی از طرفداران آقای هارد فورد هستم و این کتاب را مثل دیگر آثارش با علاقه مطالعه کردم. وی در این کتاب اختراعاتی را که تاثیر قابل توجهی بر بشریت گذاشته است، انتخاب کرده و به توصیف آنها میپردازد. او پیامدهای هر اختراع (اغلب ناخواسته) را نیز به گوش مخاطب میرساند. این قسمت برایم جذابترین قسمت کتاب بود.»
خوانندهی دیگری با اشاره به متن روان و فصول کوتاه کتاب نوشته است: «از آنجایی که کتاب با فصول کوتاه و خلاصه به رشتهی تحریر درآمده است، شما بهسادگی میتوانید مطالب را همان لحظه هضم کنید. کسی که به اقتصاد، تاریخ یا داستانهای واقعی دربارهی رویدادهای واقعی علاقه دارد، میتواند این کتاب را با لذت فراوان بخواند.»
نویسنده کتاب را با جملات زیر آغاز میکند: «تصور کنید بلای ناگهانی نازل شود. تمدن بشری پایان مییابد و این دنیای مدرن پیچیده و تودرتوی ما نابود میشود. دلیل این امر مهم نیست؛ ممکن است آنفولانزای خوکی، جنگ اتمی، رباتهای قاتل یا زامبیهای آخرالزمانی باشد. حال تصور کن که تو- توی خوششانس- یکی از معدود بازماندگان این فاجعه باشی. هیچ تلفنی نداری. به هر حال، به چه کسی میخواهی زنگ بزنی؟ اینترنتی در کار نیست. برق و سوخت هم وجود ندارد. چهار دهه قبل، جیمز برک، تاریخنگار علم در مجموعه تلویزیونیاش،«اتصالات» ، این سناریو را مطرح کرد. او سوال سادهای پرسید: در حالی که ویرانههای مدرنیته شما را احاطه کرده است و هیچ دسترسیای به نیروی حیاتی فناوری مدرن ندارید، آغاز دوباره شما را کجا خواهد بود؟ برای زنده نگه داشتن خودتان- و بقایای تمدن بشری- چه چیزی لازم دارید؟»
در قسمتی از کتاب نویسنده گاوآهن را نیروی محرک تمدن بشری معرفی میکند و مینویسد: «این گاوآهن بود که نیروی حرکتی تمدن بشری را فراهم آورد. در اصل، گاوآهن شکلگیری اقتصاد مدرن ما را ممکن کرد. و با این کار، زندگی مدرن نیز با همه آسودگیها و ناکامیهایش امکانپذیر شد: رضایت از غذای خوب و فراوان؛ دسترسی راحت و سریع به جستجوی اینترنتی؛ نعمت آب آشامیدنی سالم و بیخطر؛ سرگرمی با بازیهای ویدیویی؛ و از طرف دیگر، آلودگی آب و هوا؛ حقهبازی کلاهبرداران، و جان کندن در یک شغل ملامتآمور یا بیکار ماندن.»
در قسمت دیگری از کتاب به موضوع کشاورزی و قدرت پرداخته میشود: «تصور کنید که: این امکان به وجود آید که یک پنجم افراد جامعه بتوانند غذای کافی برای تغذیه کل جامعه فراهم آورند. آن چهارپنجم دیگر چه میکنند؟ خب آنها آزاد میشوند تا بدون دغدغه در امور دیگر تخصص یابند، مانند: پختن نان، پخت آجر، بریدن درختان، ساختن خانه، استخراج سنگ معدن، ذوب فلزات، ساخت جادهها و شهرها؛ و به عبارتی بنانهادن تمدن بشری. اما یک تناقض وجود دارد: وفور بیشتر میتواند منجر به رقابت بیشتر شود. اگر مردم عادی در سطح حداقل معیشت زندگی کنند، قدرتمندان نمیتوانند چیز زیادی از آنها غارت کنند؛ البته اگر قصد داشته باشند دفعه بعد بخش بیشتری از محصول آنها را تصاحب کنند. در عین حال هرچه مردم عادی بیشتر تولید کنند، افراد قدرتمند نیز میتوانند بیشتر مصادره کنند. فزونی محصولات کشاورزی موجب شکلگیری فرمانروایان و فرمانبرداران، اربابان و نوکران، و نابرابری ثروت بیسابقه در جوامع شکارچی- گردآورنده شد.»
تیم هارد فورد، نویسنده، اقتصاددان و روزنامهنگار است و در برنامههای TED و PopTech و Sydney opera house سخنرانی کرده است. از دیگر آثار وی میتوان به «تطابق»، «اقتصاددان مخفی» و «روشی کارآمد برای به کار انداختن خلاقیت طبیعی» اشاره کرد. او در حال حاضر در فایننشال تایمز و بیبیسی مشغول به کار است. او به عنوان مفسر اقتصادی در سال ۲۰۱۴، برندهی جایزه ریبچینسکی برای بهترین نوشتهی اقتصادی مرتبط با تجارت و برندهی جایزه باستیا برای روزنامهنگاری اقتصادی ۲۰۰۶ شده است.