کتاب لیبرالیسم (Liberalism) نوشتهی لودویگ فون میزس برای نخستین بار در سال 1927 به عنوان دنبالهای از کتاب «ویرانگر»، که نشان میدهد سوسیالیسم شکست خواهد خورد، و کتاب دیگر او دربارهی «مداخله گرایی» منتشر شد. این کتاب را سیاسیترین کتاب از رسالههای میزس و همچنین یکی از الهامبخشترین کتابهایی میدانند که تا کنون در مورد ایدهی آزادی نوشته شده است. کتاب لیبرالیسم را نشر ثالث با ترجمهی مهدی تدینی منتشر کرده است.
این کتاب برای پاسخ به این سوال نوشته شده است: اگر سوسیالیسم نباشد، و اگر فاشیسم یا مداخله نباشند، چه گونهای از ترتیبات اجتماعی برای شکوفایی بشر مفیدتر است؟ پاسخ میزس لیبرالیسم کلاسیک است. میزس مکتب لیبرالیسم را به صورت مختصر و موجز و با زبانی همهفهم به رشتهی تحریر درآورده است.
او در این کتاب اندیشههای خود را به تفصیل شرح نداده، بلکه به اختصار نشان میدهد که تمرکززدایی سیاسی و جدایی بهترین وسیله برای صلح و آزادی سیاسی است. او درمورد دین، احزاب و مشکل ملیتها سخن میگوید. خواندن این کتاب هم برای هواداران مکتب لیبرالیسم و هم مخالفان آن توصیه میشود.
در گفتوگویی میان مهدی تدینی و کتاب نیوز، تدینی با اشاره به اینکه برخی از ویژگیهای کتاب به آن برههی تاریخی ربط دارد که جنگ جهانی اول تمام شده است، توضیح داد: «در آن دوره امپراطوریهای مختلف متلاشی شده و بین دولتها دعواست. خاورمیانه هم تکهتکه شده است. پس در یک دورهی پرهیاهو و پر مشکل میزس پرچمی بر میدارد و میگوید راه حل شما لیبرالیسم است و با پیاده کردن اصول لیبرال مرز را بیمعنا کنید. به جای اینکه هزاران آدم را به دلیل داشتن یک مرز بکشید، بیایید سیاستهای لیبرال را اجرا کنید. اینگونه مرز بی معناست. چون دولت لیبرال دست دولت را کوتاه میکند و این کوچک شدن دولت باعث میشود جامعه، اقتصاد و ... خودش کار کند. نتیجه این میشود که برای انسانها فرقی نمیکند کجا زندگی کنند. این موضوع برای اروپا که چهل تکه شده بود راه حل خوبی بود.»
یکی از کاربران سایت آمازون دربارهی کتاب لیبرالیسم نوشته است: «میزس با قلم صاف و برازندهای مینویسد. محکم و قاطع و بدون غرور. کتاب در سال 1927 نوشته شده است، اما تازه و مناسب دنیای امروز به نظر میرسد. این کتاب بیشتر در اقتصاد برجسته است. میزس میبیند که تضاد بازارهای آزاد و سوسیالیسم یک مشکل سیاسی است. او حمایت بیحدوحصر خود از آزادی (لیبرالیسم) را براساس تقسیم کار میداند.»
جاشوآ –از خوانندگان کتاب- در سایت گودریدز نوشته است: «این کتاب یک مقدمهی عالی و مختصر برای ایدئولوژی لیبرالیسم است. برای رسیدگی به شکایات نقدهای منفی، این کتاب به معنای بحث جامع لیبرالیسم و همچنین به معنای رد کامل انتقادات منتقدین لیبرالیسم نبود. میزس خودش در مقدمه کتاب چنین میگوید. لیبرالیسم با تعامل خواننده و مجبور کردن او به فکر کردن دوباره در مورد باورها و مفروضات، به اهداف خود میرسد. بسیار مهم است که با مطالب ارائه شده با دیدی باز روبهرو شویم زیرا این فلسفه با وجود اینکه بخشی جداییناپذیر از سیستمهای اقتصادی غربی است، از جریان اصلی در محافل دانشگاهی و سیاسی فاصله دارد. من این کتاب را به هر سرمایهدار، سوسیالیست با ذهن باز یا هر شخص دیگری که علاقهمند به اقتصاد/اندیشه سیاسی اتریش است، توصیه میکنم.»
ملیحه نیز در سایت «گودریدز» عنوان کرده است: «کتاب ساده و خوبی دربارهی لیبرالیسم بود که خواندنش توصیه میشود، چون از تکلف سایر کتابها دور است.»
لودویش هاینریش الدر فون میزس فیلسوف و اقتصاددان در سال 1881 دیده به جهان گشود. او در کودکی همراه خانوادهاش به میهن مهاجرت کردند و در ۱۸۹۲ به Akademisches Gymnasium وارد شد و در آنجا به آموزش علوم انسانی پرداخت و با هانس کلسن (Mans Kelsen) همکاری نمود. او از ابتدا علاقهی خاصی به تاریخ و سیاست داشت. به همین خاطر پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۰۰، در دپارتمان حقوق و علوم دولتی در دانشگاه وین آغاز به تحصیل نمود و در سال ۱۹۰۶ فارغالتحصیل شد.
او در ۱۹۴۰ در هراس از اشغال سوییس به دست رایش آلمان، به نیویورک مهاجرت کرد. میزس اکثرا به عنوان یک لیبرال کلاسیک مینوشت و سخنرانی میکرد و همچنین یکی از رهبران مکتب اقتصادی اتریش بود. او دربارهی اقتصاد، به آشکارسازی بنیانهای مفهومی پرداخت که آن را Praxeology نام نهاد. کارهای میزس در زمینهی کنششناسی از شهرت خاصی برخوردارند و او را بهعنوان چهرهای برجسته در مکتب اتریشی تفکر اقتصادی میشناسند. از آثار مهم میزس میتوان به «کنش انسانی»، «سوسیالیسم»، «تئوری پول و اعتبار»، «بوروکراسی» و «ذهنیت ضد سرمایهداری» اشاره کرد.
برای خرید کتاب های مشابه در این حوزه می توانید به صفحه خرید کتاب تاریخی مراجعه نمایید.