انقلابها و وقایع خشونتبار جنگی بخشی جداییناپذیر از تاریخ ادبیات است. آلبرکامو نویسنده و فیلسوف شناختهشدهی فرانسوی در نمایشنامه «دادگسترها» به وقایع دهشتناک انقلاب روسیه پرداخته است، نمایشنامهای سیاسی و بسیار تاثیرگذار که چونان دیگر آثار کامو، اندیشهی انسانی و آزادی خواهی کامو را نمایان میکند. «دادگسترها» در پنج پرده به شرح خاطرات اسفباری از انقلاب روسیه اشاره دارد که قسمتهایی از آن رویدادهایی تاریخی را بازگو میکند، اگرچه که کل نمایشنامه تاریخی نیست.
مسئولیتپذیری و رابطهی آن با اخلاقیات، تعهد به آرمانهای سیاسی و حتی حسادت و انتقام مفاهیمیست که کامو در این اثر نمایشی خود به آنها پرداخته است. شخصیتها بدل به کاریکاتورهایی شدهاند که در اوج قتل و ترورسیم زندگی میکنند. فضایی که برای علاقهمندان به اندیشهی کامو بسیار تفکربرانگیز است.
این نمایشنامه با عناوین دیگری نیز ترجمه شده است، یکی از مخاطبان دربارهی این اثر کامو نوشته است: «این نمایشنامهای مختصر است و به دورهی دوم نویسندگی کامو بر میگردد، یعنی دوره طغیان و عصیان آثار او.»
آثار کامو همواره نگرشی فلسفی داشتهاند و از همین رو تا به امروز وجه تمایز اندیشهی او نسبت به بسیاری دیگر از نویسندگان هم دوره با کامو محسوب میشود، یکی دیگر از خوانندگان این نویسنده نوشته است: «نحوهی برخورد کامو با سوژههای متفاوت واقعا منحصربهفرد است. با اینکه این یک داستان واقعیست و به گفتهی خود نویسنده کاملا میخواسته واقعی هم باشد، به شدت تصویر کردن حالتهای درونی زیباست و فلسفه خود کامو در داستان هم کاملا مشخصه.»
خوانندهای دیگر همسو با بسیاری از علاقهمندان به آثار کامو نوشته است: «داستان جدا از مفهوم اصلی، اشارهای ضمنی به دوگانهی شرف/عدالت داشت. علاوهبر این شخصیتپردازی زیبایی هم داشت که موجب کشش داستان میشد. تنها نکتهی منفی چند مورد ایراد نگارشی بود.»
در قسمتهایی از این نمایشنامه که رویکردی اگزیستانسیالیستی دارد میخوانیم:
«استپان: این جلاد را خواهیم کشت. رییس تویی، بوریا و من هم از تو اطاعت میکنم.
آننکف: نیاز ندارم به من قول بدهی، استپان. همگی با هم برادریم.
استپان: باید انضباط میانمان برقرار باشد. من در بازداشتگاه به این موضوع پی بردم. حزب سوسیالیست انقلابی نیاز به انضباط دارد. وقتی انضباط را رعایت کنیم، هم گراندوک را میکشیم و هم ظلم و بیداد را ریشهکن میکنیم.
دورا (میرود بهطرف او.): بنشین استپان، پس از این سفر طولانی، باید خسته باشی.
استپان: من هیچوقت خسته نمیشوم. سکوت. دورا میرود مینشیند.
استپان: همهچیز آماده است، بوریا؟
آننکف (لحن گفتارش را تغییر میدهد.): از یک ماه پیش، دو نفر از همدستان دانشجومان، رفتوآمدهای گراندوک را زیر نظر دارند. دورا هم مواد لازم را فراهم کرده.
استپان: اعلامیه هم نوشته شده؟
و در جایی دیگر از ای نمایشنامه نیز میخوانیم: گریه نکنید. نه، نه، گریه نکنید. خوب میدانید که امروز، روز تزکیهینفس و اثبات آنچه در راهش مبارزه میکنیم فرارسیده. در این ساعت چیزی ظهور میکند که شهادتی است از سوی ما برای بقیۀ سربهطغیان برداشتهها. یانک دیگر یک جنایتکار نیست. صدایی وحشتناک. صدایی وحشتناک لازم بود تا او را به شادی دوران کودکیاش بازگرداند. خندهاش را یادتان هست؟ گاهی بیدلیل میخندید. چهقدر جوان بود! حالا هم باید بخندد، باید با صورت نهفته در خاک بخندد.»
از دیگر کتابهای مهم آلبر کامو، این فیلسوف/نویسندهی برجسته که 1960 درگذشت میتوان به «طاعون»، «سقوط»، «سوتفاهم» و رمان معروف و خواندنی «بیگانه» اشاره کرد. او سه سال پیش از مرگش، جایزهی نوبل را به خاطر آثار مهمش که به روشنی به مشکلات وجدان بشری پرداخته بود دریافت کرد.
کامو در طول زندگیاش علیه نازیسم فعالیت کرد، به وضعیت الجزایر اهمیت داد و دربارهی مشکلات آن نوشت و هرگز اندیشهاش را از آزادیخواهی برای انسان جدا نساخت.