جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

وقتی پادشاه ببازد

قیمت:
225,000 تومان
مشخصات کتاب وقتی پادشاه ببازد
کشور مبدا
تعداد صفحات
428 صفحه
شابک
9786227552348
سال خلق اثر
2015
سال انتشار
2015
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
2
این کتاب در یک نگاه

کتاب «وقتی پادشاه ببازد» برای اولین‌بار به زبان استانبولی توسط گلسرن بودایجی اوغلو نوشته شد. این کتاب در ایران نیز به همت انتشارات ایهام و با ترجمه­‌ی‌ نسرین سیدزوار به چاپ رسید.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب وقتی پادشاه ببازد

 نویسنده در این رمان داستان مردی را روایت می‌کند که همیشه در اوج بوده اما سقوط در یک قدمی اوست. مردی که همیشه در زندگی‌اش پادشاه بوده و زندگی اعیانی و خاصی را گذرانده ولی حالا اتفاقاتی برای او می‌افتد که خواندنش قطعا جذاب خواهد بود. با توجه به این­که این اثر، یک رمان روانشناسانه است، مخاطب می‌تواند خود را به­راحتی جای شخصیت اصلی داستان بگذارد و با همذات­پنداری، متوجه نقاط ضعف یا قوت شخصیتی خودش شود. این رمان، با قلمی جذاب و گیرا نوشته است و مطمئنا تا انتهای داستان شما را خواهد کشاند.

نظر خوانندگان در سراسر دنیا، درباره کتاب «وقتی پادشاه ببازد» چیست؟

الکا نظرش را در مورد تجربه‌ی مطالعه‌ی این کتاب اینگونه بیان می‌کند: «این رمان زندگی پادشاهی را روایت می‌کند که همه‌چیز دارد اما به داشته‌هایش قانع نیست و همین قانع نبودن به ضررش تمام می‌شود. زبان رمان، زبانی صمیمی و جذاب است و مخاطب را خسته و کسل نمی‌کند. داستان نیز واقعا دارای کشش و تعلیق‌های به موقعی است.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه‌ی خواندن باشند

پاراگراف ابتدایی کتاب را در زیر می‌خوانیم: «مرد جوان با عجله تلفن را قطع کرد و با چهره‌ای اخمو از پشت میز برخاست. بعد با حرکت دستش انگار که «خدا لعنت کند» بگوید. برای اینکه با تعجب و بیشتر از آن، با خشم دوستان همبازی‌اش که حالا به او خیره شده بودند مواجه نشود، سرش را رو به عقب چرخاند و با صدای بلند، پیشخدمت میز را صدا زد، حسین پالتوی من را بده، می‌روم. دوستانش نمی‌دانستند با کارت‌های دستشان چه کنند و مات و مبهوت، مانده بودند. کسی بازی را نباید این­طور به حال خود رها کند. هر کاری آداب مخصوص خودش را دارد. بعد پشت سرش می‌گویند که گذاشت و فرار کرد. مگر می‌شود یک مرد دوستانش را به حرف یک زن بفروشد؟ یک بار نه. دوبار نه. این چندمین بارش است. از این گذشته، پشت سرش می‌گویند: «کسی که بر عشق پیروز شود بر قمار خواهد باخت.» همه‌ی این صحبت‌ها دروغند.

این مرد هم عشق را می‌برد هم قمار را. یک نفر از آن وسط، یکی از آن کارت‌های چاق و چله را با حرص روی میز پرت کرد. سپس صندلی خود را عقب کشید و بلند شد و در حالی که یقه‌ی کت خودش را گرفته بود مرتب «لا حول و لا قوه» می‌گفت. چند قدمی این طرف آن طرف راه رفت. خیلی ناراحت بود. اگر همین‌طوری و بی‌نتیجه، حریف می‌گذاشت و می‌رفت، هم بازی ناتمام می‌ماند و هم با وجود اسکناس‌های روی میز، بازی از مزه می‌افتاد. چند بار که دستش را دور دهانش چرخاند، رو به کنان کرد و گفت: - داداش این چندمین بار است! دیگر بعد از این، برای بازی با تو سر یک میز نمی‌نشینم. از دست این زن نتوانستی خلاص شوی. تمام شد رفت. باز حالا اگر زنت بود...! چند بار به تو گفتیم که دست بردار. اگر این‌طور پیش برود سرت به باد خواهد رفت. مگر نمی‌بینی حسابی اسیرت کرده؟! مصیبتی که از این داری می‌کشی از زن خودت نکشیدی. این رابطه‌ها نباید این قدر طول یکشند. باید یک جایی قطع شوند. آن وقت فکر می‌کند تو در این دنیا هیچ زنی ندیده‌ای.»

پاراگرافی دیگر از کتاب را که در مورد شخصیت اصلی داستان و علاقه‌اش به زن‌ها می‌گوید: «زن‌ها را خیلی دوست داشت. اصلا نمی‌توانست بهانه‌های بی‌حد و اندازه‌ی آ­نها را تحمل کند. روز تولد است. روز آشنایی است. آخر سال است و ... . تازه فقط این­ها که نبودند. مراسم عیدها تمامی نداشتند. اگر چه، مثل مردهای دیگر این برنامه‌ها را دست خالی رها نمی‌کرد و برای اکثرشان بالاخره راه‌حلی پیدا می‌کرد، اما چون این اواخر بینشان یک مشکل غیرقابل حلی به وجود آمده بود، بهتر بود حداقل روز تولدش کنارش باشد.
- خیلی خب. هر چیزی بگویید حق دارید. اما امروز روز تولد فادی بوده و من هم فراموش کردم. در واقع نباید اصلا اینجا می‌آمدم ولی ذهنم به هم ریخته. مشغول کاروبار شدم و فراموشش کردم داداش.
همه‌ی کسانی که پشت میز نشسته بودند هم یواشکی داشتند می‌خندیدند و هم زیر لب غرولند می‌کردند. کجا دیده شده که آدم معشوقه داشته باشد اما روز تولدش را فراموش کند؟
- سامی گفت: باز هم آدم با معرفتی هستی. اگر ما بودیم که زن­ها دم درمان می‌گذاشتند. تو داری شعبده‌بازی میکنی؟ ماندم که زنت را چطور راضی می‌کنی. یعنی این همه سال این زن متوجه چیزی نشده؟ شب­ها را هم که خانه نمی‌روی.
- به خاطر خدا با من کاری نداشته باشید. لطفا به کار خودتان برسید. این برگه‌ها را هم بگیرید بین خودتان تقسیم کنید. پول مول هم نمی‌خواهم. کنان بعد از هل‌ دادن کارت‌ها به طرف وسط میز، پالتوی زیبایش را پوشید و کیف مشکی چرمی و شیکش را برداشت و به سرعت از در بیرون رفت.»

در پاراگراف زیر بیشتر با شخصیت اصلی داستان یعنی کنان، آشنا خواهیم شد: «کنان قبلا کار دولتی داشت. اگر در آنجا می‌ماند تا الان کاره‌ای می‌شد اما آدم طمع‌کار و پول‌دوستی بود. یک لحظه تصمیم گرفته بود که پول زیادی دربیاورد و سال­ها پیش اداره را ترک کرده بود. فارغ‌التحصیل مهندسی عمران است. یک شرکتی باز کرده و با استفاده از روابط دولتی خود کم‌کم برای خودش کار جمع کرده و آنجا را به مرور زمان تبدیل به یک شرکت بزرگی کرده و خودش هم صاحبش شده. برای رسیدن به این روزها این قدرها هم آسان نبود. در استان‌های مختلف ترکیه دفاتر ساختمانی تاسیس کرده بود و در مورد سفرهای کاری خود به هیچکس حساب پس نمیداد.

 در زندگی او کمبود زن وجود نداشت. او کسی نبود که فقط عمر خود را با یک زن سپری کند. البته این زن‌ها بودند که خود را به آغوش او می‌انداختند. حق هم داشتند. چون مثل هنرپیشه‌ها بود و کسی در این کشور به خوش‌تیپی او نبود. و انگار خدا وقتی او را می‌آفریده خیلی برایش وقت صرف کرده. قد بلند، هیکل ورزشکاری، چشم‌های سبز و بینی بسیار زیبایش بس نبود. صدای بی‌نهایت تاثیرگذار هم به آن­ها اضافه شده بود. همه‌ی این­ها را می‌دانست و برای جلب توجه زن­ها از هیچ کاری دریغ نمی‌کرد. او از وقتی بچه بود یک جذابیت عجیبی در وجودش بود. همیشه از هم‌سن‌های خودش بزرگتر به نظر می‌آمد. در واقع یک بچه‌ی جذاب و درخشانی بود.»

درباره‌ نویسنده کتاب وقتی پادشاه ببازد

گلسرن بودایجی اوغلو در سال ۱۹۴۷ در شهر آنکارا ترکیه متولد شد. او در سال ۲۰۰۵ توانست بزرگ‌ترین، اولین و تنها مرکز روان‌پزشکی ترکیه را در آنکارا تاسیس کند. اولین کتاب این نویسنده در سال ۲۰۱۱ با نام «برگرد به زندگی» به چاپ رسید. همچنین از روی کتاب‌های او سریال‌هایی در حال ساخت در ترکیه است.

بودایجی اوغلو در درجه‌ی اول یک روانشناس خبره و مطرح است که همیشه در داستان‌هایش به مسائل روانشناسی می‌پردازد و سعی می‌کند با قلمی روان مخاطبانش را تا انتهای داستان با خود همراه کند.

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «وقتی پادشاه ببازد»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.