«جاناتان ایزرائیل» از متفکرین برجسته و پیشگام در حوزه تاریخ روشنگری است که کتاب «انقلاب ذهنی: روشنگری رادیکال و خاستگاههای فکری دموکراسی مدرن» را نوشته است. این کتاب در ایران با استقبال خوبی روبهرو شده است و در فهرست پرفروشترین کتابهای سال 1402 قرار دارد.
ایزرائیل، نویسنده کتاب، با هوشمندی به استدلالهایی واضح و دقیق در روشنگری رادیکال و اهمیت اساسی آن در شکل دادن به ارزشهای دموکراسی مدرن میپردازد. کتاب یک انقلاب ذهنی به ما یادآوری میکند که ارزشها و آرمانهای روشنگری چقدر زنده هستند و چه تاثیری در دنیای مدرن دارند. روایت جذاب ایزرائیل این کتاب را تبدیل به کتابی خواندنی و آموزنده کرده است و تلاشی درخور توجهی است برای روشن شدن پیچیدگیهای مدرنیته و روشنگری.
مجله کریستین سنتری (Christian Century) مینویسد: «شاید هیچ محقق فعالی به اندازه جاناتان ایزرائیل گفتگو در مورد منابع و معنای روشنگری را شکل نداده باشد. تقریباً به طور معجزهآسایی، ایزرائیل موفق به تجسم بزرگترین فضایل و رذایل فکری میشود.»
مجله معتبر هایپر مگزین (Harper's Magazine) نیز مینویسد: «ما خوششانس هستیم که مورخی در سطح ایزرائیل به این موضوعات پرداخته است و خوششانس هستیم که اکنون مقدمهای خواندنی برای آنها نگاشته است.»
چند گروه و مجله دیگر نیز به طور خلاصه نوشتهاند که این کتاب منشا شکلگیری ارزشمندترین ارزشهای ما را توضیح میدهد و این توضیح با دلیلهایی قانعکننده همراه است.
در بخشی از کتاب، ایزرائیل از عقاید و اندیشههای چهار فیلسوف فلسفه روشنگری میگوید: «پیشرفت، بهبود وضع جامعه و بهبود وضع بشر مفاهیم اصلی روشنگریاند. چهارتن از شش شخصیت بنیانگذار فلسفه روشنگری- دکارت، هابز، اسپینوزا و بیل معتقد بودند که نظر بیشتر مردم درباره بنیادیترین مسائل کاملا اشتباه است و همینکه بتوانیم نگرش مردم به جهان و ساختار واقعیت را اصلاح کنیم، بهبود چشمگیری در زندگی بشر ایجاد میشود. زیرا در نتیجه چنین رویکردی، جامعه امنتر و باثباتتر (دغدغه اصلی هابز)، روادارتر (دغدغه اصلی بیل) و برخورد مردم با بلایا و بیماری (از اهداف دکارت) منطقیتر میشود، از طرفی جامعهای آزادتر خواهیم داشت و پذیرش دگراندیشان آسانتر میشود.
از میان این شخصیتها، اسپینوزا با رویکرد تک جوهریاش- یعنی باور به اینکه جسم و روح، یعنی ماده و ذهن، جوهرهای مجزا نیستند، بلکه جوهر یگانهاند که از جنبههای متفاوت دیده میشود. این گرایش «انقلابی» را از دیدگاه متافیزیک، سیاست و «سعادت انسانی» بسیار بیشتر از دکارت، هایز یا بیل گسترش داد. طبق اصول اسپینوزا جامعه در برابر دخالت قدرتهای مذهبی، خودکامگی، جرگهسالاران قدرتمند و دیکتاوری مقاومتر، دموکراتیکتر، آزاداندیشتر و برابریخواهتر میشود. از اینرو، اسپینوزا بیش از دیگران میان فلسفه و الهیات تضاد قائل میشود که همین ویژگی، او را اصلیترین شخصیت روشنگری رادیکال میکند.»
ایزرائیل در قسمتی از کتاب درباره شورش مینویسد: «دولباخ میگفت: «مستبدان و کشیشها شورشیان واقعی هستند.» و این ستمگران افراد آگاه، شریف و خیرخواه را تحریک میکنند که در برابر ستم و اقتدار نامشروعی که به زور غصب کردهاند بایستند. کسانی که در رژیم سلطنتی قدرت را در دست دارند، اقتدار را «نفرتانگیز» میکنند و انسانهای نیکسرشت را وادار میکنند «به فکر نابودی رژیم بیفتند». وی گفت کسانی که برای خودکامگان چابلوسی میکنند و بر آتش استبداد میدمند و از کسانی حمایت میکنند که نفع عمومی را از بین میبرند- درباریان، اشراف، قضات و روحانیون- از اقتدار مشروع اطاعت مشروع نمیکنند، بلکه به همنوعان و میهن خود خیانت میکنند و در ظلمهایی شرکت میکنند که در همهجا علیه نژاد بشر اعمال میشود.»
و در جایی دیگر از کتاب دیدگاهی از دنی دیدرو (فیلسوف عصر روشنگری) میخوانیم: «شورش راهحل وحشتناکی است، اما در سرزمینهای استبدادی و تحت ستم تنها راهحلی است که به نفع آدمی تمام میشود.»
«جاناتان ایزرائیل» 22 ژانویه 1946 در بریتانیا به دنیا آمد. او پژوهشگری برجسته در حوزههای تاریخ هلند، عصر روشنگری و یهودیان اروپایی است. بهعنوان استاد در دانشکده مطالعات تاریخی در موسسه مطالعات پیشرفته در پرینستون نیوجرسی منصوب شد و تجربه استادی تاریخ هلند در دانشگاه کالج لندن را دارد. در سال 2004 شوالیه نشان شیرهلند و در سال 2015 جایزه تعالی حرفهای و علمی از انجمن ناشران آمریکایی دریافت کرد. آقای ایزرائیل در ژانویه 2016 بازنشسته شد. در سالهای اخیر بر موضوع روشنگری توجه و تمرکز خاصی دارد که حاصل بخشی از تلاشهای او در این زمینه، کتاب یک انقلاب ذهنی است که معرفی آن را خواندید.
بد نیست بدانید که آقای مزدا موحد، مترجم کتاب انقلاب ذهنی، کتابهای ارزشمند دیگری مانند «آدمی یک تاریخ نویدبخش» و «نظم زمان» را نیز ترجمه کرده است.