کتاب قدرت بی قدرتان از مجموعه کتابهای «تجربه و هنر زندگی» است. کتابی با درونمایهی فلسفی، البته فلسفه به معنای سقراطی که در آن پرسشهای بنیادین با جریان زندگی همهی ما آمیخته است. قدرت بی قدرتان از واتسلاف هاول توسط احسان کیانیخواه به فارسی برگردانده شده و انتشارات فرهنگ نشر نو آن را چاپ کرده است.
کتاب قدرت بی قدرتان یک مقالهی سیاسی گسترده است که در اکتبر 1978 توسط نمایشنامهنویس، مخالف سیاسی و سیاستمدار چک، «واتسلاف هاول» نوشته شد. این مقاله به تشریح ماهیت رژیم کمونیستی آن زمان، زندگی در چنین رژیمی و اینکه چنین رژیمهایی چگونه میتوانند از مخالفان شهروندان عادی باشند میپردازد.
این مقاله به طور رسمی سرکوب شد و به شکل محدود انتشار یافت و در نهایت به چندین زبان ترجمه شد. این مقاله، تبدیل شد به مانیفستی برای مخالفت در چکسلواکی، لهستان و دیگر رژیمهای کمونیستی.
در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که در سایت شهر کتاب آنلاین دیدگاه خود را ثبت کرده بودند را میخوانیم. سید محمود سیفینیا گفته است: «کتابی در ژانر سیاسی. خود آقای هاول بعدا رهبر چک شد بعد از فروپاشی. قلم زیبایی دارد.»
در ادامه نظر مریم نورائینژاد را میخوانیم که گفته است: قدرت بی قدرتان از جمله کتابهایی است که خواندنش حتما مخاطب رو به تامل و تفکر در خصوص شرایط جاری کشورمان وا میدارد. با توجه به زبان روان راوی و سادهگوییاش که از امتیازات اصلی کتاب هست؛ پیشنهاد میکنم بخوانید و به دیگران هم هدیه دهید. نویسنده نسبت بین قدرت و آزادی را مدنظر قرار داده و سعی کرده با مثالهایی از زندگی روزمره نشان بدهد که اعمال کوچک و بهظاهر بیاهمیتِ زندگی روزمره وقتی همراه با آگاهی باشند می تواند در بستهترین سیستمهای سیاسی هم به مردم بهظاهر بیقدرت، قدرت ببخشند. این نگاه به نسبت قدرت و آزادی هرچند کمی خوشبینانه به نظر میرسد و ممکن است به همان اندازه که برای نویسنده معنا دارد، در یک محیط دیگر معنابخشی کمتری داشته باشد، اما با این حال آشنایی با آن خالی از لطف نیست.»
و در نهایت آرمان زندهروح با ستایش کتاب، عنوان کردهاست که: «خواندن این کتاب بر هر ایرانی واجب است! واقعا بینظیر است این کتاب. از دستش ندهید.»
ابتدا بخشی از سخن سرپرست مجموعه، آقای خشایار دیهیمی را میخوانیم که نهتنها خالی از لطف نیست بلکه ضروری است:
«متاسفانه در کشور ما هم نظر اغلب نویسندگان و مترجمان فلسفه معطوف به کتابهای نظری سیستماتیک است، کتابهایی که خوانندگان احساس میکنند که نویسندهاش اصلا تلاشی نمیکند تا زندگی را با همه آشوبهایش، پوچیهایش، دردهایش، خوشیهایش، سرخوردگیهایش، اضطرابهایش و خلاصه فراز و نشیبهایش درک کند، درگیرشان شود، و ما را نیز همراه با خودش درگیرشان کند. برعکس، این احساس به خواننده دست میدهد که با عقایدی انتزاعی روبهروست که تقریبا هیچ ربطی به واقعیت ندارند. اما واقعیت این است که در زندگیمان با همهی این پدیدهها سروکار داریم و نیازمندیم که هرچه بیشتر از وضع زندگیمان و خصوصا احساساتمان سر در بیاوریم، دست به داوریهای ارزشی بزنیم، و مبنایی برای این داوریهای ارزشی پیدا کنیم. فراتر از همه، ما سخت نیازمند درک معنای زندگی و آشنایی با «هنر زندگی» هستیم. اما مجموعه کتابهای فلسفی که در ایران منتشر میشوند کمتر به این سؤال میپردازند.»
و در جایی دیگر از کتاب، «هاول»، به توضیح و تشریح واژه «دیکتاتوری» میپردازد: «بیشتر اوقات برای توصیف نظام حاکم بر ما از لفظ «دیکتاتوری» استفاده میشود؛ به عبارت دقیقتر، دیکتاتوری یک بوروکراسی سیاسی بر جامعهای که سعی کردهاند آن را از نظر اقتصادی و اجتماعی یکدست و همسان کنند. ولی متاسفانه لفظ «دیکتاتوری»، صرف نظر از این¬که چقدر در موقعیتهای دیگر میتواند مفهوم و قابل درک باشد، به جای اینکه ماهیت واقعی قدرت را در نظام فعلی روشنتر کند به ابهام و نامفهومیاش دامن میزند. با این واژه معمولا گروه کوچکی از افراد در ذهنمان تداعی میشود که حکومت و زمامداری یک کشور را با توسل به زور قبضه کردهاند، و کاملا علنی و با استفاده از ابزارهای بلاواسطهای که در اختیارشان هست اعمال قدرت میکنند و به لحاظ اجتماعی از اکثریت مردم تحت حکمرانیشان بهراحتی قابل تشخیص هستند. یکی از اساسیترین جنبههای این دریافت سنتی یا کلاسیک از دیکتاتوری این فرض است که دیکتاتوری امری است موقتی و گذرا و فاقد ریشههای تاریخی؛ تو گویی وجودش فقط وابسته به حیات بنیانگذارانش است و گستره و اهمیتش به یک محل مشخص منحصر میشود، فارغ از ایدئولوژی خاصی که برای مشروعیت دادن به خودش به کار میگیرد، و قدرتش در نهایت از تعداد و توان تسلیحاتی سربازان و نیروهای پلیس نشات میگیرد. مهمترین خطر برای وجودش هم احتمال سربرآوردن کسی است که قدرت و تجهیزات بیشتری از همین نوع در اختیار دارد و این نظام را ساقط میکند.»
واتسلاف هاول، از طرف مجامع و گروههای زیادی، در طول زندگی سیاسی و هنری خود، تقدیر شد که از آن جمله میتوان به مدال آزادی فیلادلفیا ۱۹۹۴، نامزدی دریافت جایزه صلح نوبل و جایزه صلح گاندی اشاره کرد. وی جایزه صلح گاندی را به خاطر کوششهایش در راستای فعالیتهای صلحجویانه دریافت کرد. از کتابهای دیگر او میتوان به «سهگانه وانیک»، «نامههای سرگشاده» و «نامههایی به اولگا» اشاره کرد.
برای آشنایی با رمان های فلسفی و خواندن آنها نیز می توانید به مطلب 7 رمان فلسفی که خواندنشان خالی از لطف نیست در بلاگ بوکلند مراجعه نمایید.