کتاب «انفجار» درامی جنایی است که نویسنده برجسته نیویورکتایمز، «المورلئونارد» نوشته است. این کتاب با نویسندگی عالی، شخصیتهای فراموشنشدنی و دیالوگهای جالب، نگاه بسیاری از علاقهمندان ژانر جنایی را به خود جذب کرد. داستان «انفجار» با پیچشهای نفسگیر، خواننده را تا انتها میخکوب میکند و با شخصیتهای بیهمتایش پیش میرود.
داستان دو شخصیت اصلی به نامهای «رِیلِن گیوِنز» و «بوید کِرَودِر» دارد که استادانه پرداخته و ساخته شدهاند. ریلن و بوید سالها در معدن با هم همکار بودند و حالا پس از گذشت زمان دوباره با یکدیگر ملاقات میکنند؛ اما اینبار با دو شخصیت کاملا متضاد، یکی مرد قانون شده و دیگری خلافکار است و حالا این دو دوست مقابل یگدیگر قرار گرفتهاند.
بد نیست بدانید که نام اصلی کتاب "fire in the hole" عبارتی است که معدنچیان آمریکایی از این اصطلاح بهطورعامیانه برای هشداری از نوع «مواظب باش!» یا «سرها بالا!» استفاده میکنند.
خوانندگان از ریتم تند داستان مینویسند و میگویند پُرکشش است. کتابی است که نمیتوان زمین گذاشت. یکی از خوانندگان مینویسد: «در این داستان هیجانانگیز، لئونارد ما را در دنیایی کمشناخته اما بسیار واقعگرایانه غرق میکند. دنیای قاچاقچیهای «ردنک» آپالاشیا که اغلب معدنچیان سابق بودند. برخی از آنها به دلیل اعتقاد و طرد دولت فدرال و برخی دیگر به دلیل فرصتطلبی به نئونازی تبدیل شدند .خلاصه بگویم، این کتاب یک دنیای جداگانه در رمان پلیسی است.»
در بخشی از کتاب میخوانیم: «آنها مردان جوانی بودند که همراه هم در معدن زغالسنگ کار میکردند و بعد در طول سالها ارتباطشان قطع شد. حالا به نظر میرسید دوباره همدیگر را ملاقات میکنند، اینبار به عنوان مرد قانون و جنایتکار رِیلِن گیوِنز و بوید کِرَودِر.»
«کلهپوستیها که بوید را در صحنهٔ نبرد دیده بودند، او را بهعنوان اصل جنس قبول کردند. بوید پایان جنگ ویتنام نصیبش شده بود، با سه جفت گوش سران کمونیست ویتنام داخل زنجیرهای نقرهای و نشان خالکوبی شدهٔ سوارهنظام هوایی ارتش روی بازویش برگشت، و خالکوبی حالا که ۲۵ سال از آن میگذشت، محو شده بود.»
«سه کلهپوستی او را از ایوان پشتی تماشا کردند، جایی که چراغ نفتی بالای یخچال بود. دو پسر چاق، بومی همانجا بودند، که بوید آنها را برادران خوکی صدا میزد. آن فردی که در این عصر خنک پیرهن بر تن نداشت و موی رنگ شدهی بلوندش پرپشت بود، پسری به اسم دویی کرو اهل دریاچه اکیچبی فلوریدا بود. گردنبندی از دندان تمساح به گردن داشت و روی یکی از سینههایش هم کلمه جهنم و روی دیگری هیتلر و بخشی از اسم رهبر زیر بغلش خالکوبی شده بود.»
المور لئونارد 11 اکتبر 1925 در آمریکا چشم به جهان گشود. او کار نویسندگی را با نوشتن داستانهای وسترن شروع کرد و سپس به ژانر جنایی روی آورد. لئونادر در خلق شخصیتهای باورپذیر آنچنان موفق بود که از داستانهایش آثار سینمایی زیادی ساخته شده است. او علاوه بر داستاننویسی، فیلمنامههایی هم به رشته تحریر درآورده است. از دیگر کتابهای او میتوان به «کوتوله را بیاورید» و «قطار سه و ده دقیقه یوما» اشاره کرد.
جالب است بدانید سریال پرطرفدار «موجه (Justified)» را دِیو اَندرِن و مایکل دینر با الهام از رمانهای «City Primeval»، «High Noon in Detroi» و «انفجار (Fire in the Hole)» از اِلمور لئونارد ساخته شده است. در این سریال «تیموتی اولیفِنت» نقش نماینده مارشال آمریکایی ریلن گیوِنز را ایفا کرده است. کارگردانان مشهور دیگری از جمله «مارتین رید»، «جمیز منگولد»، «کوئنتین تارانتینو» و دیگران از آثار او فیلمهای با بازیگران مشهور ساختهاند.
لئونارد توانست با قلم استادانهای که داشت، داستانهای وسترن و ژانر جنایی را با مفهومی عمیقتر به مخاطبینش معرفی کند. این نویسندهٔ چیرهدست سرانجام در سن 78 سالگی در واشنگتن چشم از جهان فرو بست.