از ناکامی های کودکی گذر کردن

شاید باور این موضوع که نخستین سال‌های کودکی، آن‌چه که اکنون هستیم و فکر می‌کنیم را رقم زده، سخت باشد. در مسیر شکل گرفتن شخصیت، نخستین سال‌های زندگی کودک و مخصوصا رابطه‌ی والدین با او در این سال‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کند. همگی بر این نکته توافق نظر داریم که حتی بهترین والدین نیز ناخواسته فرزندشان را در معرض آسیب‌های روانی قرار می‌دهند. این کتاب به ما کمک می‌کند ریشه‌ی چالش‌هایی که اکنون به عنوان یک بزرگسال با آن‌ها روبه‌رو هستیم را در کودکی‌مان جست‌وجو کرده و بشناسیم تا به درک بهتری از خودمان برسیم.

نظر خوانندگان در سراسر دنیا، درباره‌ کتاب از ناکامی‌های کودکی گذر کردن چیست؟

یکی از خوانندگان کتاب در سایت «گودریدز» نظرش را این‌گونه ثبت کرده است: «من از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم و حتی باعث شد حین خواندن اشک بریزم. این کتاب به رشد هوش هیجانی کمک می‌کند. آن را بسیار توصیه می‌کنم.»
یکی دیگر از کاربران «گودریدز» به نام شَنل، نوشته است: «مدت زیادی منتظر بودم تا این کتاب را از مدرسه زندگی بخوانم و از انتظارات من فراتر بود. علمِ پشت رفتار ما بزرگسالان که در دوران کودکی ریشه دارد، به‌طور قابل فهمی توصیف شده است. همچنین راه‌هایی برای مقابله با آسیب‌ها و احساساتی مربوط به دوران کودکی که خودمان از آن‌ها بی‌اطلاعیم را ارائه می‌دهد؛ به همراهِ نظریه‌های قابل‌توجه در مورد پدیده‌های احساسی، مفهوم خودِ واقعی و جعلی و بسیاری از چیزهای دیگر. کتاب چندان طولانی نیست و خوب توضیح داده شده است.»
یکی از کاربران سایت «آمازون» نظرش را چنین عنوان کرده است: «این کتاب یک آغازگر منسجم و مختصر در مورد انسانی است که زمانی کوچک بوده و رشد کرده است. غلبه بر دوران کودکی به این معنا نیست که آن دورانِ بسیار دشواری بوده است، اما مطمئناً همه‌ی ما در حال کشف روش‌هایی هستیم که بفهمیم تربیت ما چگونه بر ما تأثیر گذاشته است.»
دنیل معتقد است همه‌ی چیزهایی که توسط مدرسه زندگی ارائه شده است، بسیار خوب است و در ادامه نوشته است: «گویی یکی از دوستان برای شما چیزهایی توضیح می‌دهد. من عاشق این هستم که در نهایت احساس می‌کنم درک بهتری از خودم دارم، که من ناقص هستم و با وجود همه‌ی یأس‌ها زندگی می‌تواند شاد باشد.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند

بخش‌های قابل تاملی از کتابِ «از ناکامی‌های کودکی گذر کردن» انتخاب شده و در ادامه آمده است:
«-ما تمایل داریم انسان‌ها را به دو دسته‌ی فرشته‌ها و دیوها تقسیم کنیم ... اما باید دوگانگی‌ها را بپذیریم: باید بتوانیم در آنِ واحد دو احساس کاملاً متضاد و مختلف نسبت به یک موضوع واحد داشته باشیم، بدونِ این‌که آن‌ها را انکار کنیم. هر دوی این احساسات به یک اندازه مهم و معتبرند.
-در دنیای امروز، موفقیت‌های چشمگیر بسیار مورد توجهند، در حالی که معمولاً به آسیب‌های روانیِ پشت این موفقیت‌ها توجه نمی‌شود.
-حرص نزدن برای مشهور شدن و به دست آوردن پول و ثروت کلان، نشانه‌ای از سلامت روان است؛ این‌که شخص به زندگی "معمولی" خودش قانع باشد، از تعطیلاتش لذت ببرد و رفاقت و عشق برایش از همه چیز مهم‌تر باشد.
-افرادی که دائم در پی راضی کردن دیگران‌اند دروغ‌گوهای ترحم‌برانگیزی هستند که نه برای نفع شخصی، بلکه به این دلیل دروغ می‌گویند که از نارضایتی دیگران وحشت دارند.
-رفاه یعنی این‌که والدین کودک همواره به شیوه‌ای خلاقانه در دنیای او حاضر باشند، زمان‌هایی دست از توجه به خودشان و نیازهایشان بردارند و با تمام وجود به ترس‌ها و نگرانی‌های فرزندشان بپردازند. رفاه یعنی این‌که والدین به کودکشان نشان دهند که همواره از او صرفاً به¬خاطر بودنش حمایت می‌کنند و نه به خاطر موفقیت‌های عجیب و غریبی که احیاناً به دست آورده است. رفاه یعنی این‌که والدین، کودک را از بدترین اضطراب‌هایشان و تنش‌های مربوط به بزرگسالان دور نگه دارند و محافظت کنند. رفاه یعنی این‌که والدین یاغی‌گری‌های کودک را درک کنند و غیرواقع‌بینانه از او انتظار نداشته باشند که مطیع باشد. رفاه یعنی این‌که والدین درک کنند که کودکشان در نهایت آن‌ها را ترک خواهد کرد و این موضوع نشانه‌ی استقلال اوست و نه خیانت کردن به آن‌ها.»

درباره نویسنده کتاب از ناکامی های کودکی گذر کردن

آلن دوباتن نویسنده‌ی سرشناس، موسسه‌ی جهانی مدرسه زندگی را در سال 2016، با هدف بهبود روابط، مشاغل و خودیاری تاسیس کرد. او سعی دارد با کمک ابزارهای مختلف، مفاهیم فلسفی و روانشناسی را به شیوه‌ای کاربردی وارد زندگی کند. در این مجموعه از کتاب‌ها سعی شده به‌ طور خلاصه اما بسیار موثر مسائل مختلف اجتماعی، خانوادگی و شخصی بررسی شود و زبان ساده‌ی نگارش کتاب‌ها، خواندن آن‌ها را برای عموم مخاطبان ممکن ساخته است. از سری کتاب‌های مدرسه‌ی زندگی می‌توان به «چگونه رنج بکشیم»، «چگونه کم‌تر نگران پول باشیم»، «چگونه از تنهایی لذت ببریم» و «در باب اعتمادبه‌نفس» اشاره کرد.