تصور کنید در سال 1776 میلادی هستیم؛ آمریکا مستعمرهی انگلستان است. انگلستان هم بزرگترین قدرت جهانی است و نیروی نظامی خارقالعادهای دارد. آنها شورشیان و استقلالطلبان آمریکایی را تحریم کردهاند و اجازهی ورود هیچگونه کالا و مهماتی را به خاک آمریکا نمیدهند. پس چگونه میشود انقلابیون آمریکایی به رهبری جرج واشینگتون، که حتی باروت و مهمات هم برای مبارزه نداشتند، موفق میشوند تا آمریکا را از چنگال بریتانیای کبیر، بزرگترین قدرت بری و بحری آن زمان، برهانند؟ پاسخ این پرسش در کتاب «سلام اول: تاریخ انقلاب آمریکا» آمده است.
شما در این کتاب با داستان تاجران هلندی آشنا میشوید؛ تاجرانی که به کمک انقلابیون آمدند و آنها را در مبارزه با نیروهای کتقرمز انگلستان یاری دادند. در کتاب «سلام اول: تاریخ انقلاب آمریکا» میخوانیم که چگونه یکهتازیهای بریتانیا و تحمیل قدرتش به اروپاییها کار دستش داد؛ چراکه قدرتهای بزرگ اروپا یعنی هلند، فرانسه و اسپانیا به تلافی ظلمهای بریتانیا، تصمیم گرفتند تا انقلابیون آمریکایی را یاری دهند. نتیجه هم آن شد که مستعمرهی بریتانیا تبدیل به یک کشور مستقل شد؛ کشوری که 200 سال بعد گوی سبقت را از انگلستان ربود و تبدیل به قدرت بلامنازع جهان گشت.
مازیار یوسفی، مخاطب فارسیزبان کتاب از تهران، نظر خود را اینگونه بیان کرده است: «تاکمن در کتاب خود قدرت بسیار بالای بریتانیا از نظر مالی و بازرگانی، قدرت دریایی، تعداد ناوگان و تکنولوژی بالاترش نسبت به رقبا را بررسی میکند. این قدرت به حدی است که هیچ یک از کشورهای اروپایی بهتنهایی نمیتوانستند به هیچ صورتی حریف بریتانیا شوند. نویسنده توضیح میدهد که چگونه قلدربازیهای بریتانیا باعث اتحادی میان هلند آزاد، فرانسه و اسپانیای دیکتاتوری شد و چگونه هر یک از این کشورها بخشی از بار جنگ را پذیرفتند .البته مهمترین این کمکها از طرف فرانسه در زمان لویی شانزدهم رسید. این کمکها خزانه پادشاهی فرانسه را خالی کرد و زمینه را برای انقلاب کبیر فرانسه آماده نمود. با کمک نقدی و نیروی دریایی فرانسه، طلاهای اسپانیا و بازرگانی فعال هلند، ارتش انقلابی آمریکا به فرماندهی جرج واشنگتن جان دوبارهای گرفت و در نبردی سرنوشتساز و باز هم به کمک فرانسویها، ارتش بریتانیا را شکست داد و زمینه برای مذاکرات صلح و استقلال آمریکا فراهم شد .خانم تاکمن در «سلام اول» به بررسی خطی استقلال و تولد ملت آمریکا نمی پردازد؛ چراکه او نگاهی بسیار خاص و پیچیده به این مقوله دارد.»
«به نظر من این کتاب بیش از آنکه مربوط به انقلاب آمریکا باشد، در مورد روابط انگلستان و هلند در آن دوران است. انگستان جنبشهای استقلالطلبی در خاک آمریکا را تحریم کرده بود، اما تاجران هلندی توجهی به این تحریمها نداشتند و همچنان مایل بودند تا با آنها تجارت کنند. این مساله موجب ایجاد تنشهایی میان این دو کشور شد. پس اگر به این موضوع علاقه دارید، پیشنهاد من این است که کتاب را حتما بخوانید. تاکمن تلاش زیادی کرده است که تا وقایع مهم تاریخی را به شکل ریشهای و طی یک سلسله حوادث مرتبط باهم بررسی کند. این مساله موجب شده است تا کتاب نگاه جزئی به مسائل آن زمان داشته باشد و اگر شما تمرکز لازم را حین خواندن نداشته باشید، ممکن است کمی سردرگم شوید!» این نظر جروم، یکی از خوانندگان کتاب در وبسایت گودریدز بود.
گری، یکی از مخاطبان کتاب از ایالات متحده آمریکا، چنین نظری دربارهی کتاب «سلام اول: تاریخ انقلاب آمریکا» داده است: «این اولین کتابی بود که من از تاکمن خواندهام؛ اما آخرین کتابی است که او پیش از مرگش نوشت! تاکمن در کتابش دربارهی نبردها و تجارت دریایی جزئیات بسیار زیادی را شرح داده است؛ به گونهای که با خواندن مطالبش احساس میکنید در کنار دریانوردان مشغول آواز خواندن هستید! هر کسی که به موضوع انقلاب آمریکا علاقهمند است؛ جذب این کتاب خواهد شد. فقط آرزو میکردم که کاش کمی جزئیات کتاب کمتر بود و در عوض مطالب آن پیوستگی بیشتری میداشت! اما در حقیقت کتاب همچنان مطالب مفید و آموزندهای برای گفتن دارد.»
به این قسمت از کتاب توجه کنید که در مورد اسم کتاب و رابطهی آن با انقلاب آمریکا توضیح میدهد؛ یک سلام نظامی که موجب به رسمیت شناختهشدن کشور آمریکا گشت: «16 نوامبر سال 1776، لکههای سفیدی از دود شلیک توپها، آنگاه صدای غرش توپها، از قلعه محقر جزیره هلندی کوچک سنت اوستاتیوس در هند غربی برخاست و بر بالای دریای فیروزه فام به جولان درآمد. توپ خانه قلعه اورانژ جواب سلام کشتی آمریکایی اندرو دوریا به بندر بیگانه را میداد و کشتی با پرچم راه راه سرخ و سفید کنگره آمریکا بر فراز دکلش به لنگرگاه نزدیک میشد. سنت اوستاتیوس با صدای کوتاهش اولین مقام رسمی بود که به بزرگترین رویداد قرن درود میفرستاد: ظهور دولت تازهای که مسیر تاریخ را عوض میکرد.»
در بخشی از کتاب به مسالهی کمبود مهمات و تسلیحات انقلابیون اشاره میشود که آن را با یکدیگر میخوانیم: «جرج واشینگتون نوشت که سال اول در اردوگاه امریکاییها «هر نفر فقط ۹ خشاب فشنگ» داشت.۵ ماه اکتبر، شش ماه بعد از اینکه مستعمرات شورش مسلحانه را آغاز کرده بودند، واشینگتون به برادرش گفت: «مجبوریم آتشباری تقریبا هر روزه توپخانهی آنها را تحمل کنیم و حتی یک تیر نیندازیم، چون باروت کم داریم و باید نگهش داریم برای هروقت که کتقرمزها میلشان کشید و از سنگرها بیرون آمدند و از برد توپخانه به ما نزدیکتر شدند.» در تاریخ ۶ ژوئن ۱۷۷۵، در نبرد تنبهتن «بانکر هیل» سربازان امریکایی بعد از اینکه باروتشان ته کشید ناچار به جنگیدن با قنداق تفنگهایشان شدند. انگلیسیها به علت اینکه امکان بروز شورش را همیشه در این مستعمرات دیده بودند، به آنها اجازهی تولید بومی سلاح یا باروت را نداده بودند و امریکاییها مادهی خام شوره و مهارت ساخت باروت را نداشتند و برای تجهیزات نظامی به کشور مادر وابسته بودند.»
این بخش از کتاب را بخوانید که در مورد نقش هلند در یاریرسانی و کمک تسلیحاتی به انقلابیون است: «تسلیحاتی که از اروپا به هند غربی میآمد تنها موجودی قابل تهیه برای آنها بود. هلندیهای بیطرف، که تجارت حکم خون را در رگهایشان داشت و با هیچ کاری به اندازهی دریانوردی آشنا نبودند، عرضهکنندهی عمدهی تسلیحات آنها شدند و سنت اوستاتیوس، که مرکز تجارت قاچاق با این مستعمرات بود، انبار کالایی برای همهی فروشندگان شد. انگلیسیها هر کاری کردند تا جلوی محمولهها را بگیرند و تا خود لنگرگاه اوستاتیوس هم به دنبال کشتیها رفتند ولی کشتیرانان هلندی با اطلاعات کاملی که از بادها و جزرومد داشتند؛ معمولا سر آنها را به تاق میکوبیدند و کارشان را ادامه میدادند. صدای اعتراض انگلیسیها که «فتنهگران خیانتکار» نباید هیچ «مساعدت و تقویت» از دولتهای دوست دریافت کنند، روزبهروز خشمآلودتر شنیده میشد.»
باربارا ورتهایم تاکمن، نویسنده و تاریخنگار آمریکایی، زادهی سال 1912 میلادی در شهر نیویورک است. او که فارغالتحصیل کارشناسی تاریخ و ادبیات از کالج رادکلیف بوده، از همان سالهای جوانی نوشتن در مجله «نیشن» را آغاز کرد. او سپس راه خبرنگاری و روزنامهنویسی را در پیش گرفت و حتی به اسپانیا سفر نمود تا حوادث جنگ داخلی آن را پوشش دهد. او تا پایان جنگ جهانی دوم روزنامهنگار باقی ماند. پس از پایان جنگ بود که باربارا تاکمن به طور جدی به نوشتن کتاب روی آورد و کتابهای تاریخی بسیاری را تالیف و بابت آنها جوایز مختلفی دریافت کرد.
بهعنوان مثال میتوان کتاب «توپهای ماه اوت» را ذکر کرد که او بابت تالیف آن جایزهی «پولیتزر»، معتبرترین جایزه روزنامهنگاری در آمریکا، را دریافت نمود. از میان سایر آثار باربارا تاکمن میتوان به «برج فرازان»، «تاریخ بیخردی» و «آینهای در دوردست» اشاره کرد. او در سال 1989 میلادی، بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت.