کتاب «فلسفه فشن»، یک اثر غیرداستانی با درونمایهی فلسفی و اجتماعی است. لارس اسوندسن این کتاب را در سال 2004 میلادی نوشته است. اسوندسن در کتاب خود، جایگاه فشن را در دنیای هنر، سیاست، تاریخ و صنعت مد بررسی کرده است.
او با استفاده از نوشتههای متفکران بزرگی مثل آدام اسمیت و رولان بارت، پدیدهی فشن را از نگاه تاریخی و فلسفی تجزیهوتحلیل کرده است. آنچه که شما در این کتاب خواهید یافت، نگاهی عمیق و ریشهای به مد و فشن، ارتباط آن با مدرنیته و انتقاد از سیاستهای مخرب رسانههای دنیای مد است. کتاب «فلسفه فشن» به زبان نروژی نوشته شده اما به سایر زبانهای زندهی دنیا همچون انگلیسی، اسپانیایی، پرتغالی، روسی، ایتالیایی و کرهای نیز ترجمه شده است. آیدین رشیدی، مترجم کتاب فوق به فارسی بوده است.
سورن سویرلوگه، یکی از خوانندگان کتاب از دانمارک، چنین نظری دربارهی کتاب داده است: «کتاب نگاه فلسفی خوبی به فشن دارد و آن را بهزیبایی تحلیل میکند. فقط آرزو میکردم که ای کاش نویسنده از نظر فنی و تکنیکی نیز نکاتی در نوشتهاش میگنجاند. او باید از نظرات افراد شاغل در این صنعت بهره میبرد. اما بههرحال لارس اسوندسن کتابی فوقالعاده نوشته است. شما در این اثر میتوانید نظرات بسیاری از فیلسوفان و اندیمشندان را دربارهی فشن بیابید. در واقع میتوان گفت که مبنای تجزیهوتحلیلهای نویسنده، همین نظرات متفکران قبلی است.»
«هیچ وقت فکر نمیکردم که فلسفه هم میتواند تا این حد جالب و سرگرمکننده باشد. شاید هم موضوعی که نویسنده برای نوشتن انتخاب کرده است، نظر من را به خود جلب کرده است. اما به هر جهت اسوندسن نکات جالبی را در استنباطهایش از فشن مطرح میکند. نویسنده پا را از این هم فراتر میگذارد و دربارهی الگوی مصرفی جامعهی مدرن صحبت میکند. او دربارهی این مینویسد که چطور صنعت مد مدرن فقط دیدی ظاهری و فیزیکی به مقولهی فشن دارد. در دنیای امروزه، کمال در بدن بینقص و صورت زیبا تعریف شده است. این موضوع خودش را بهوضوح در دنیای فشن نشان میدهد. اسوندسن هم بهخوبی از این موضوع انتقاد کرده است. بههرحال نوشتهی اسوندسن، یک کتاب پیشرو در زمینهی فشن است و نظریات جدیدی را مطرح میکند. با مطالعهی کتاب «فلسفه فشن» شما با دیدگاهی جدید از فشن آشنا خواهید شد.» این نظر کورسک، یکی از خوانندگان کتاب از ایالات متحده امریکا بود.
کوکب، یکی ازخوانندگان فارسیزبان کتاب، چنین نظری دربارهی کتاب «فلسفه فشن» داده است: «این کتاب از هشت فصل تشکیل شده است که طیف گستردهای از موضوعات مثل ارتباط فشن با پوشاک، هنر، بدن، زبان، مصرف و هویت را در بر میگیرد. رویکرد لارس اسونسن در این کتاب بیشتر توصیفی است تا تجویزی. همین رویکرد باعث به وجود آمدن سوالهایی عمیق در ذهن خواننده میشود. اسونسن در کتابش از نظرات فیلسوفان متعددی مثل گئورگ زیمل، کانت، رولان بارت و ژیل لیپووتسکی استفاده میکند. بارها در کتاب اشاره شده است که بین فشن و هویت ارتباطی وجود دارد و فشن موضوعی تنها در رابطه با پوشاک نیست. بلکه میتوان آن را به صورت یک نوع سازوکار یا ایدئولوژی در نظر گرفت که تقریبا در هر حوزهای از دنیای مدرن به کار رفته است و چون این سازوکار در حوزهی پوشاک بیشتر آشکار است، حوزهی اصلی بحث در این کتاب خواهد بود. من مطالعهی کتاب را به شما پیشنهاد میکنم.»
شاید برایتان جالب باشد که بدانید چرا تا پیش از این، فیلسوفان توجه چندانی به فشن نداشتند. برای یافتن پاسخ سوال خود این بخش از کتاب را بخوانید: «میتوان گفت که فشن تبدیل به «ذات ثانویهی» ما شده است. پس درک فشن برای درک خودمان و شیوهی عملکردمان لازم است. فیلسوفان تقریبا به فشن بیتوجه بودهاند، احتمالا به این سبب که تصور میکنند این پدیده جزو سطحیترین پدیدهها است و بهسختی میتوان آن را موضوع باارزشی برای مطالعه، آن هم در زمینهی پرمغزی چون فلسفه، دانست. اما اگر فلسفه زمینهای است که به درک ما از خویشتن میپردازد و اگر فشن، همانقدر که من مدعی هستم، تاثیرگذار باشد، باید آن را به مثابهی موضوعی برای پژوهش فلسفی جدی گرفت.»
در ابتدای کتاب، اسوندسن به هدف و انگیزه خود از نوشتن کتاب اشاره میکند و توضیح میدهد که موضوع اصلی آن چیست: «میتوان فشن را از زوایای مختلف بسیاری تحلیل کرد، اما به صورت کلی در این تحقیق یک پرسش ذهن من را به خود مشغول داشت و آن پرسش از تاثیر فشن بر شکلگیری هویت بود. نظر به اینکه این پژوهشی فلسفی است، قصد دارم به جای طرح واقعیت فشن بیشتر به مفهوم فشن، بازنمودهای مختلف آن و چیزهایی که فشن ظاهرا میتواند سبب آنها شود، بپردازم. در واقع میتوان گفت موضوع تحقیق من گفتمان فشن است.»
یکی از نکات جالبی که نویسنده در کتاب به آن اشاره کرده است، سرعت پیشروی دنیای فشن و ماندگاری آن در ذهن است. به این قسمت از کتاب توجه کنید: «میتوان گفت که هرچه فشن سریعتر تحول مییابد، سریعتر فراموش میکند. میلان کوندرا می نویسد: «هرچه چیزی آهستهتر باشد، بیشتر در حافظه میماند و هر چه سریعتر باشد، زودتر فراموش میشود.» اما آیا این صحیح است؟ آیا فشن امروز به علت سرعت بسیار زیادش بهسختی در حافظه میماند؟ رولان بارت در کتاب مهمش دربارهی فشن، ادعا میکند که فشن گفتمانی است که امکان گفتوگو با گذشته خود را پس میزند. اما از آن زمان که بارت کتابش را نوشت، فشن هرچه بیشتر درگیر چنین گفتوگویی با گذشتهی خودش شده است، به طوری که حالا این گذشته مدام به جای نو بازیابی میشود.»
لارس اسوندسن، نویسنده، فیلسوف و استاد دانشگاه، متولد سال 1970 میلادی در کشور نروژ است. او که دانشآموختهی رشتهی فلسفه بوده، مشغول تدریس همین رشته در دانشگاه برگن نروژ است. وی همچنین به خاطر فعالیتهای علمی و پژوهشی خود جایزه ملتزر را دریافت کرده است. اسوندسن تاکنون کتابهای زیادی نوشته است که غالب آنها در زمینهی فلسفی و روانشناسی هستند. از میان کتابهای مشهور او میتوان به «کار»، «فلسفه فشن»، «فلسفه ترس»، «فلسفه آزادی»، «فلسفه تنهایی»، «فلسفه ملال» و «درک حیوانات» اشاره کرد. کتابهای اسوندسن تاکنون به بیش از 25 زبان زندهی دنیا ترجمه شده است.