کتاب «استالین جوان (Young Stalin)» اثر «سایمن سبیگ مانتیفوری»، در سال ۲۰۰۷ منتشر شده است. استالین جوان برنده جایزههای ادبی کاستا، لسآنجلس تایمز و نامزد یادبود جمیز تیت بلاک در همان سال انتشارش شده است. در وبسایت شخصی آقای مانتیفوری از زبان داوران مسابقه درباره علت برنده شده این کتاب نوشته شده است: «هر چیزی که میتوانید از یک بیوگرافی بخواهید؛ تحقیق جامع، موضوعی متقاعدکننده و روایتی که بهزیبایی نوشته شده که بهعنوان پرتره یکی از چهرههای برجسته تاریخ مدرن{استالین} ماندگار خواهد بود». انتشارات نشر نی و ثالث با ترجمههای متفاوت این کتاب را در ایران منتشر کردهاند.
این کتاب به روی زندگی ژوزف استالین، رهبر سابق شوروی، تمرکز دارد؛ بهویژه دوران جوانی او که بسیار کمتر بررسی و تحقیق شده است. آقای مانتیفوری با استفاده از مطالعههای تاریخی و شاهدان زنده، به تحلیل و بررسی جنبههای ناشناخته زندگی استالین در دوران جوانی میپردازد. او تلاش میکند تا ریشهها و عواملی را روشن سازد که به تبدیل شدن استالین به یکی از شخصیتهای برجسته و خشن تاریخ روسیه منجر شدند. این کتاب نقدی نوآورانه به ایدئولوژیها و تصمیمگیریهای سیاسی استالین ارائه میدهد و بررسی میکند که چگونه این تجربهها و شرایط زندگی میتوانند بر روند تغییر و تحول فردی افراد تأثیر بگذارند.
استالین جوان نوشته مانتیفوری، به عنوان یک مطالعه تاریخی و روانشناسی، درک عمیقتری از زندگی و روند تحول یکی از شخصیتهای مهم تاریخ به ما میدهد و به خوانندگان فرصت میدهد تا فرایند شکلگیری و تحول فردی را در زمانی بحرانی و پرتلاطم تجربه کنند.
نظرات زیر در «طاقچه» ثبت شده بودند. کاربری به نام گلشن نوشته است: «کتاب بسیار خوب و عالی بود. این کتاب شرح زندگی پیچیده و متناقض استالین از تولد تا انقلاب روسیه است. به گفته نویسنده، استالین، مرد متناقض تاریخ است. از طرفی تحصیلکرده حوزه علمیه مسیحیت است، از طرف دیگر گانگستر نیز است و دست به دزدیهای بزرگی از بانکها و کشتیها میزند. از یک سو شاعر و نویسنده و بسیار اهل ادبیات و مطالعه است و از سوی دیگر انسانی زنباره است و چندین فرزند نامشروع دارد. استالین کسی است که اهل گرجستان است و شاید روسی اصیل بهشمار نمیرود ولی با وجود مشکلات فروان بانی انقلاب روسیه میشود و اولین انقلاب مارکسیستی جهان را به وجود می آورد و به جنایات بیشمار و وحشتناکی دست میزند. همچنین باید گفت که کتاب بسیار دقیق و مستند نوشته شده است؛ حتی پاورقیها هم اطلاعات خوبی منتقل میکنند. من ترجمه بیژن اشتری از نشر ثالث را خواندم که ترجمه بسیار خوب و روانی است.»
کاربری دیگر با اسم حمید از نقش وقایع کماهمیت و شاید بیاهمیت در شکلگیری شخصیت استالین میگوید و بیان میکند: «کتاب بسیار ارزشندی است. مانند یک رمان جذاب نوشته شده و درعینحال ارزش تاریخی و روانشناختی درخورتوجهی دارد. تمام مراحل تکامل یک دیکتاتور تا زمان به قدرت رسیدنش شرح داده شده است. تاثیرات اتفاقها و وقایع جزئی و درعینحال بسیار مهم در شکلگیری شخصیت یک انسان بهوضوح و با جذابیت تمام قابل رویت است.»
کاربری دیگری با بیان زیبای خود این کتاب را عبرتآموز میداند و نوشته است: «برای من پیامدهای آموزنده و تکاندهندهای داشت. با وجود کتب دیگری که درباره دورانِ وحشتِ بزرگ خوانده بودم و جَو غالب بر روزهای حاکم بر تصفیههای پرشمارِ سالهای دهه سی را میدانستم، شناخت روحیات و خُلقیاتِ چنین شخصیتی، از بدو تولد تا رسیدن به قدرت، باعث شد پی ببرم به روند جان گرفتنِ ظرفیت استثنایی او در نابودی و بیارزش دانستن جانِ آدمی که بهچنان فاجعه انسانی عظیمی منجر شد. کتاب را قبل از هرچیز برای عبرت گرفتن توصیه میکنم. برای دریافتنِ ریزهکاریهای شخصیت جبار و سرسخت استالین در کنار فجایعی که رقم زد، تا متر و معیاری باشد که هر روز نگاهی به آینه انداخت و از «استالین شدن» و «استالین ساختن» بر حذر بود.»
نمونههای که خواهید خواند، از نشر ثالت با ترجمه بیژن اشتری انتخاب شدهاند. در مقدمه نویسنده در صفحات آغازین کتاب میخوانیم: «استالین معتقد بود «همه جوانان مثل یکدیگرند، پس چه لزومی دارد درباره استالینِ جوان بنویسیم؟» اما او اشتباه میکرد: او همیشه متفاوت بود. دوران جوانیاش پرحادثه، پرماجرا و استثنایی بود. استالین در سنین پیری موقعی که به فکر سالهای جوانیاش افتاد، ظاهرا در عقیده قبلی خود تجدیدنظر کرد. او متفکرانه گفت: «هیچ رازی برای انسان وجود ندارد که بعدا آشکار نشود.» از نظر من، بهعنوان یک مورخِ افشاکننده زندگی مخفی استالین تا هنگامِ سر برآوردنش به مثابه یکی از دستیاران ارشد لنین در حکومت جدید اتحاد شوروی، حرف وی درباره افشا شدنِ گریزناپذیر رازها درست است: حالا در این کتاب، بسیاری از این رازها میتوانند افشا شوند.»»
در جایی دیگر از کتاب درباره شدت تاثیر کاریزمای استالین میخوانیم: «استالین در سراسر زندگیاش، به لطفِ جاذبه و گیرایی لاینفکش، موفق شد بسیاری از افرادِ مجنون و رواننژند را به خدمت خود بگیرد. کامو یکی از مریدانِ استالین در دوران جوانی او بود. گنگسترهایی که در ماجرای سرقت بانک در تفلیس حضور داشتند نیز از جمله مریدان استالین بهشمار میرفتن. استالین بعدها بسیاری از این نوع آدمها را به خدمت خود گرفت. «آن مردان جوان با از خودگذشتگی کامل از استالین پیروی میکردند... آنها ستایشگر استالین بودند و همین امر به استالین اجازه میداد که هر نظم و انضباط آهنینی را به آنها تحمیل کند.»»
سایمن سیبیگ مانتیفوری (Simon Sebag Montefiore)، مورخ، پژوهشگر و نویسنده انگلیسی است. او کتاب استالین جوان را در پی موفقیت کتاب قبلی «استالین؛ دربار تزار سرخ» نوشت. کتابی که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و جایزه بهترین کتاب تاریخی در سال ۲۰۰۴ را برنده شد و ظرف مدت کوتاهی به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخی در انگستان تبدیل شد. از دیگر آثار او میتوان به کتابهای «ساشنکا»، «شبی در زمستان» و «رومانوفها» اشاره کرد.