آیشمن در اورشلیم: گزارشی درباب ابتذال شر کتابی تاریخی ـ سیاسی، با رویکرد اخلاقی و انسانی است که توسط هانا آرِنت نظریهپرداز، روشنفکر و فیلسوف آلمانی به نگارش درآمده است. هانا آرنت یهودیای که پس از به قدرت رسیدن هیتلر از آلمان و فرار کرد. کتاب آیشمن در اورشلیم گزارش معتبری است که نخستین بار در سال ۱۹۶۳ به عنوان مجموعه مقالاتی در نیویورکر منتشر شد و سپس نسخهی اصلاح شدهی آن در سال ۱۹۶۴ انتشار یافت. این کتاب در ایران بعد از چندین دهه تاخیر توسط انتشارات «برج»، با ترجمهی زهرا شمس به فارسی برگردانده شد. آیشمن در اورشلیم اثری ارزشمند، مهم و آگاهیبخش است که مترجم بهخوبی از پس سبک دشوارِ روایت نویسنده برآمده است.
آیشمن در اورشلیم روایتی جذاب و تأملبرانگیز و گزارشی تکاندهنده از محاکمهی آیشمن، یکی از بیرحمترین فرماندههان ارتش نازی است. آیشمن بهدلیل قساوت قلب و جنایتهای بیشمار در اردوگاههای کار اجباری و کورههای آدمسوزی، پس از اتمام جنگ جهانی به آرژانتین گریخت و سپس توسط سرویس اطلاعات اسرائیل دستگیر شد. محاکمهی او ۱۰۴ جلسه بهطول انجامید. هانا آرنت در روند دادگاههای او متوجه شد که آیشمن خود را خدمتکار و فرمانبردارِ دولت دانسته و کارهایش را کاملاً اخلاقی میداند. همین امر موجب شرح و طرح مفهوم «ابتذال شر» از نگاه آرنت شد. مفاهیمی درخشان و جنجالبرانگیز که با تیزبینی، هوش بالا، دیدگاه دقیق و موشکافانهی نویسنده، علاوه بر ارائهی روایتی مستند از محاکمهی آیشمن، مباحثی قابلتأمل و آشنا با جهان امروز را مطرح میسازد. او با نگاهی متفاوت به هولوکاست، سرنوشت تلخ و هولناک یهودیان در آن سالها را نیز به نمایش کشیده و محتوایی فلسفی و چالشبرانگیز را با استناد به مدارک و شواهد و تحقیقات ارائه میدهد.
آیشمن در اورشلیم کتابی بحثبرانگیز است که ارزش بارها مطالعه را دارد. این کتاب بعد از انتشار در ایران استقبال بسیار بالایی را به همراه داشته است. از دیدگاه مترجم: «هانا آرنت در این کتاب از شّر نوظهور سخن میگوید، که نه از خبثطینت فرد، بلکه از هزارتوی بوروکراسی مدرن سرچشمه میگیرد. جنایات هولناک و فراگیری که خلاف جرائم عادی تحت حمایت قانون انجام میشوند.»
عرفان محمدی این کتاب را بهدوستداران علوم سیاسی و تاریخ و علاقهمندان به روایتها و ماجراهای مرتبط به هولوکاست پیشنهاد میکند.
منتقدان شیکاگو تریبون این کتاب را اثری عمیق دانستهاند که ذهن را برهم زده و وجدان را به دردسر میاندازد. کتابی که با بزرگترین مشکلات زمان ما سروکار دارد و مشکل انسان امروز را در یک سیستم توتالیتر مدرن بررسی میکند. کتابی که از نگاه مخاطبان آمازون، تجزیه¬تحلیلی فوقالعاده را از موضوعی پیچیده ارائه داده است.
هانا آرنت دربارهی محاکمهی آیشمن و میزان توجه به سرنوشت یهودیان چنین نوشته است: «...یعنی آقای هاوزنر واقعاً باور داشت که اگر دادگاه نورنبرگ آیشمن را در جایگاه متهم نشانده بود، توجه بیشتری به سرنوشت یهودیان نشان میداد؟ ابداً. او هم مانند تقریباً هرکسِ دیگری در اسرائیل، باور داشت که فقط یک دادگاه یهودی میتواند عدالت را در حق یهودیان جاری کند و این وظیفهی یهودیان است که به قضاوت دشمنانشان بنشینند. به همین دلیل، حتی یک اشارهی کوچک به تشکیل دادگاه بینالمللی برای محاکمهی آیشمن، نه بابتِ جنایت «علیه مردم یهود»، بلکه بابتِ جنایت علیه بشریت که بر پیکرهی مردم یهود ارتکاب یافته است، در اسرائیل با مخالفت تقریباً همگانی روبهرو میشد. آن لافِ عجیبِ «ما قائل به هیچ نوع تفکیکِ قومیتی نیستیم.»
او در خصوص مسئلهی «شر» بر اینباور بود که: «تحت شرایط رعبانگیز، اغلب آدمها به شرایط تن میدهند، اما برخی حاضر به این کار نمیشوند، درست همانطور که درس آموختنی از کشورهایی که راهحل نهایی به آنها پیشنهاد شد از این قرار است که در اغلب جاها «این اتفاق میتوانست بیفتد»، اما همهجا اتفاق نیفتاد. از نظر انسانی، چیزی بیش از این لازم نیست و منطقاً چیز بیشتری هم نمیتوان خواست، تا این سیاره، مکانی درخورِ سکونتِ انسان باقی بماند. انسان وسوسه میشود این داستان را به عنوان مطالعهی اجباری در علوم سیاسی توصیه کند، برای تمام دانشجویانی که میخواهند دربارهی قدرتِ بالقوه و عظیمِ نهفته در کُنشِ بیخشونت و مقاومت در برابر دشمنی که ابزارهای خشونت به مراتب برتری در اختیار دارد، چیزی بیاموزند... وقتی آلمانیها مسئلهی نشان زردرنگ یهودیان را محتاطانه با دانمارکیها مطرح کردند، صریحاً پاسخ گرفتند که پادشاه دانمارک اولین کسی خواهد بود که این نشان را به سینه میزند، و مقامات حکومت دانمارک هم تأکید کردند هر نوع اقدام یهودستیزانه، استعفای فوری آنها را در پی خواهد داشت.»
او در نهایت کتاب را اینگونه به پایان میبرد: «درست همانطور که شما (آیشمن) حامی و مجری سیاستی بودید که نمیخواست زمین را با مردم یهود و مردم چند ملت دیگر سهیم باشد -گویی شما و مافوقهایتان اساساً حق داشتید تعیین کنید که چه کسی باید یا نباید در جهان زندگی کند- ما هم به این نتیجه رسیدهایم که از هیچکس، یعنی از هیچیک از اعضای نژاد انسان، نمیتوان انتظار داشت که بخواهد زمین را با شما سهیم باشد. به این دلیل و فقط به همین دلیل، شما باید به دار آویخته شوید.»
هانا آرنت نویسنده و نظریهپرداز آلمانی ـ آمریکایی و از تأثیرگذارترین فیلسوفان سیاسی قرن اخیر به شمار میرود. آرنت در نزدیکی هانوفر و در خانوادهای مرفه و یهودی به دنیا آمد. او در سال ۱۹۳۳ از آلمان به فرانسه فرار کرد و پس از اشغال فرانسه توسط نازیها در سال ۱۹۴۰، از آنجا نیز گریخت. آرنت در دانشگاه دانشجوی مارتین هایدگر، اگزیستانسیالیست مطرح آلمانی بود. او از دوران تحصیل در دانشگاه هایدلبرگ به بعد به یکی از بانفوذترین و خوشایدهترین رهبران چپ آلمان تبدیل شد و از مخالفان سرسخت نازیها به حساب آمد.
آرنت نزدیک به شصت سال قبل از ابتذال شرّی که نازیها با آن درگیر بودند سخن گفت و از تأثیر شوراهای یهود در ارتباط با هولوکاست و سرنوشت شوم یهودیان در آن سالها پرده برداشت. او یکی از یهودیانی است که توانسته است از جریان هولوکاست جان سالم به در ببرد و به ایالات متحده مهاجرت کند. محتوا و فلسفهی آثار او حول موضوعاتی چون دموکراسی مستقیم یا اقتدارگرایی و تمامیتخواهی حکومتهای استبدادی است. از دیگر کتابهای خواندنی این نویسنده میتوان «ترور و تفکر»، «حیات ذهن» و «وضع بشر» را نام برد.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید کتاب تاریخی نیز بازدید فرمایید.