علی میرصادقی نویسنده کتاب «سیزده»، برنده جایزه بهترین سیستم آموزشی MENA در سال 2013 است. این کتاب راهنمایی مناسب برای افردای است که در ابتدای راه هستند، و یا جوانان و نوجوانانی که هدف جدیدی را آغاز کردهاند.
کتاب سیزده داستان زندگی جوانی است که زندگی عادی و روزمرهای دارد، روزی تصمیم به دیدار استاد کاراته خود میگیرد و پس از صحبت با او زندگی، افکار و باورهایش را تغییر میدهد و قدم در مسیری تازه میگذارد... .
نظر خوانندگان در سراسر دنیا دربراه کتاب سیزده چیست؟
«پروفسور مالکوم مک دونالد» درباره کتاب میگوید: «در سن ۸۰ سالگی و بهعنوان نویسنده ۵۰ کتاب که یکی از آنها بیش از نیم میلیون نسخه در سرتاسر دنیا فروش داشته، صادقانه و از ته قلبم اعتراف میکنم که ای کاش به قدر کافی باهوش، عاقل و حساس و خوشذوق بودم تا میتوانستم چنین کتابی (سیزده نوشته علی میرصادقی) را بنویسم. از تمام مردم این کره خاکی میخواهم این کتاب جواهر مانند را مطالعه کنند.»
«برایان تریسی» کتاب را اینگونه توصیف میکند: «سیزده کتابی مفید و اندیشمندانه و مملو از ایدههای شگرفی است که با استفاده از آن میتوانید جوانب زندگی خود را بهبود ببخشید.»
کاربران سایتهای داخلی کتاب سیزده را در زمینه خودیاری مفید دانستهاند و میگویند: «کتابی است که نمیتوان آن را زمین گذاشت.»
در بخشی از کتاب سیزده میخوانیم: «خدای ناعادل جهان کمی مهربان باش!! چرا عدهی کمی از بندگانت بسیار زیاد دارند و عدهی زیاد دیگر، بسیار کم دارند و معلم پرورشی مدرسهی ما از صفوف کم جمعیت نماز ظهر مدرسه، از دست ما ناراحت است؟ چرا از دست تو ناراحت نیست؟ بیخیالِ حاتمیکیا میشوم تا خواهرم را پیدا کنم، اما او قایم با شک را با سُکسُکی غافلگیرانه در لحظات مرور خاطراتم، تمام شده دانسته. تکیه دادنش به صندلی ماشین و به بیرون نگاه کردنش، این را میگوید.»
جملهای تاثیرگذار از کتاب میخوانیم: «چه بسیارند کسانیکه سفر به سرزمین حقیقی رویاها را شروع میکنند، اما شروع سفر دلیل اعتبار اشخاص نیست. روزهای ادامه دادن سفر کیفیت آن سفر را مشخص میکند.»
در وصف حال جوانان امروزی میخوانیم: «ساعتهای قبل خواب را خیلی دوست دارم. تنها زمانی است که آزادم؛ آزادی به وسعت یک تخت و چند متر جلوتر تا دم در اتاقم. هر چند که میفهمم در اتاقم آنقدر شل نیست که خودش بعضی وقتها باز شود یا آنقدر هوشمند نیست که خودش بسته شود!! من هم مثل خیلیهای دیگر در زندانم چک میشوم، برای همین مجبور هستم زانوهایم را موقع خواب به حالت قائم دربیاورم تا لحاف روی آنها بشود سنگرگاه موبایلم. صفحهی بازیگرای سینمای این وری و اون وری، مدلهای اون وری و چرندیات یه سری ادمین خل و چل و استاتوسهای دوستهای دیوانهام را بالا و پایین میکنم. من هم صفحه دارم اما بدون هیچ پستی. پدرم تازگیها توی اینستا میچرخد و بامزه این که به من میگوید "با این سنت خجالت نمیکشی همش توی موبایلتی؟" عکس پروفایلم، جانی دپ است. اینطوری فقط پدر جانی دپ نگران میشود که بچهاش صفحه دارد، آن هم با دوازده فالور اَمین و مَحرم که معلوم نیست چی منو فالو میکنن؟!»
علی میرصادقی متولد سال 1360 و کارشناس ارشد مدیریت و روانشناس بالینی، دانشجوی دکترای روانشناسی است. میرصادقی مدیر مسئول موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا است. کتاب سیزده به زبانهای عربی و انگلیسی نیز چاپ شده است. از دیگر کتابهای او میتوان به «ش کو؟! ه»، «برنامه ریزی با دوربین مدار بسته» و «چرا نمیذاری بچهات درس بخونه» اشاره کرد.
علی میرصادقی درباره کتابش می نویسد: «وقتی از من خواستند که خلاصهای راجعبه داستان سیزده برای پشت جلد بنویسم، ساعتها فکر کردم؛ اما نشد. چون اصلا سیزده یک کتاب نیست. یک داستان نیست. یک سفر است که هرکس میتواند به شیوه خودش آن را به پایان برساند. «من در این کتاب کنار شما هستم، شما را جذب آن میکنم اما وقتی به خودتان میآیید، میبینید که دیگر کنارتان نیستم و آنگاه شما وارد زندگی جدیدتان میشوید.»»