چراغ سبزها

متیو مک کانهی در کتاب چراغ سبزها به بازگویی سرگذشت زندگی‌ خود می‌پردازد. او رویدادهای مهم زندگی‌اش را با توالی زمانی برای مخاطبان شرح داده و توضیح ‌می‌دهد که چگونه به جایگاه فعلی‌اش رسیده است. با وجود آنکه این کتاب در ژانر خاطره‌نویسی است، اما مک کانهی آن را یک شیوه‌نامه برای زندگی می‌داند.

او گفته که در طول 50 سال زندگی‌اش، همواره به دنبال یافتن معنای زندگی بوده است و در این زمینه درس‌های زیادی گرفته است؛ درس‌هایی درباره‌ی موفقیت و شکست، لذت‌ و اندوه و در نهایت چگونه یک انسان خوب بودن. چراغ سبزها حاوی تجارب تلخ و شیرین زندگی 50 ساله‌ی متیو مک کانهی بوده که از آن به عنوان «یک نامه‌ی عاشقانه به زندگی» نام برده است. متیو مک کانهی این گونه چراغ‌ سبزها را توصیف کرده است: «کتاب فوق یک راهنما برای گرفتن چراغ سبزهای بیشتر است و شما را به این درک می‌رساند که چراغ‌های زرد یا قرمز نیز بالاخره سبز خواهند شد».

نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباه‌ کتاب چراغ سبزها چیست؟

روزنامه‌ی واشنگتن گفته است: «این کتاب دقیقا چیزی است که بعد از همه‌ی ماجراهای سال 2020 به آن نیاز داریم. کتاب چراغ سبزها به ما کمک می‌کند تا از این روزهای پراسترس برای لحظاتی دور شویم و نفسی تازه کنیم. با این حساب، هم کتاب آرامش‌بخشی است و هم شما را به خنده می‌اندازد».

واشنگتن پست در واقع به شیوع اولیه کرونا اشاره دارد که ماه‌های بسیار پرتنشی بود و این کتاب به رفع تنش و استرس آن روزها کمک بسیاری می‌کرد. «رویکرد مک کانهی برای خاطره‌نویسی کاملا مغایر شیوه‌های معمول است. او به جای آنکه با دقت و مراقبت خاطره بنویسد، به رک‌گویی و صراحت روی آورده است. وقتی که داستان‌های چراغ سبزها را می‌خواندم به این نتیجه رسیدم که مک کانهی اصلا اهمیت نمی‌داد که مردم دنیا چه فکری در موردش خواهند کرد. خب اتفاقا همین صراحت باعث شد تا مردم او را بیشتر دوست داشته باشند» این متنی است که جان وارنر، نویسنده‌ی کتاب مرد مضحک، در وصف چراغ سبزها نوشته است. او صراحت و رک‌گویی مک کانهی را بسیار مورد توجه قرار داده و آن را تحسین کرده است.

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه‌ی خواندن باشند

متیو مک کانهی در طول کتاب خود تلاش زیادی کرده تا درس زندگی به مخاطبان خود بدهد؛ به عنوان مثال در جایی از کتاب آمده است: «گاهی برای جلو رفتن باید به عقب برگردی. البته نه برای خاطره‌گویی و تعقیب ارواح! باید به عقب برگردی تا ببینی از کجا آمده‌ای، کجا بوده‌ای و چطور به این جا رسیده‌ای». این نوشته‌ها نشانگر آن است که چراغ سبزها می‌تواند به عنوان یک کتاب انگیزشی نیز مورد استفاده قرار بگیرد. به جمله‌ی دیگری از این کتاب دقت کنید: «بعضی وقتا خود انتخاب کردن و متعهد بودن به انتخابت مهم‌تر از چیزی است که انتخاب می‌کنی!»

همچنین مک کانهی در کتاب خود تلاش کرده است تا شیوه‌ی شاد زیستن را نیز به مخاطب آموزش دهد؛ به عنوان مثال: «من دلایل زیادی دارم تا اثبات کنم دنیا در حال توطئه‌چینی برای خوشحال کردن ماست!» یا جمله‌ی «من ترجیح می‌دهم برای خوشگذرانی پول صرف کنم تا اینکه حین پول درآوردن حوصله‌ام سر برود!» همگی اندرزهایی برای چگونه زیستن و شاد بودن هستند.

درباره نویسنده کتاب چراغ سبزها

متیو مک کانهی یکی از موفق‌ترین بازیگران هالیوودی عصر حاضر است که طرفداران زیادی دارد. تا پیش از انتشار کتاب فوق، بسیاری از هواداران مک کانهی مشتاق شنیدن سرگذشت زندگی او بودند و بر اثر فشارهای آن‌ها بود که مک کانهی بالاخره تصمیم به نوشتن چراغ سبزها گرفت. او برای نوشتن این کتاب، خودش را به بیابانی بدون برق تبعید کرد و تلاش کرد تا در طول 52 روز انزوای مطلق، کتاب را بنویسد.

بیشتر مطالب چراغ سبزها، برگرفته از مجموع خاطرات دوران نوجوانی و جوانی مک کانهی بوده که از 14 سالگی شروع به نوشتن و جمع‌آوری آن‌ها کرده است. او پس از اتمام کتاب تلاش کرد تا در مصاحبه‌ها و نشست‌های خبری مختلف مانند «دیلی شو»، کتاب را به جهانیان معرفی کند. متیو مک کانهی در حال حاضر به جز چراغ سبزها، کتاب دیگری با همکاری کوین موریس به نام «کشاورز تابستانی» منتشر کرده است.