گذر از میانسالی در زندگی انسان، بحرانی جدیست. بحرانی که اگر با تنهایی نیز گره بخورد، نومیدی را افزون میکند. «همنوایی در پاییز» به قلم «باربارا پیم» است که از نشر بیدگل آن را منتشر کرده است.
همنوایی در پاییز داستان زندگی چهار نفر است که در شرکتی مشغول به کارند. در گذر از میانسالی عمرشان میگذرد و با هم دیگر یک اشتراک دارند و آن اینکه تنهایند. همنوایی در پاییز درونمایهای عمیق از روابط انسانی را به تصویر کشیده است.
داستان همنوایی در پاییز دربارهٔ پیرشدن است. روایتی از اضطراب تنهایی و ارتباطات انسانی. ارتباطاتی که گاهی با تمام تلاش برای کمک به دیگری، ناکام میماند. همچنین کتاب نثری شوخطبعانه دارد که به واقعیات زندگی پرداخته و خواننده را به مشاهدهگری بیشترِ محیطش، سوق میدهد.
درباره این کتاب نوشتهاند که اثری درخشان و شوخطبعانه است که نکات تراژیک زندگی انسان را به گونهای مضحک و خواندنی روایت میکند. در قسمتی از این کتاب چنین میخوانیم: «نگاهی به اینطرف و آن طرف جنگل انداخت و فرش پاییزی برگهای درختان راش جنگل را به یاد آورد و با خودش فکر کرد آیا اینجا از آن جاهایی است که آدم، وقتی زندگی دیگر برایش غیرقابل تحمل میشود، میتواند بیاید و روی زمینش دراز بکشد و خودش را برای مرگ آماده کند.»
«باربارا پیم» در 1913 در انگلستان به دنیا آمد. از مهمترین آثار او که فضای کمدیای را در ادبیات دهه پنجاه انگلستان پیش میبرد، میتوان به «زنان عالی» و «یک لیوان برکت» اشاره کرد. وی در 1980 در بریتانیا درگذشت.