ویلی براون در کتاب «منابع انسانی در استارتاپها» (Human Resources For Startups)، راهکارهای عملی و استراتژیهای جدید و بسیار کاربردیای را برای مدیریت استراتژیک منابع انسانی (HRM) ارائه میدهد. «منابع انسانی در استارتاپها» کتابی است که برای بنیانگذاران، مدیران و سرمایهگذاران شرکتهای در حال رشد سریع، براساس مصاحبههای گسترده با بیش از 30 کارشناس، همبنیانگذار، مربیان و ... طراحی شده است. این کتاب همچنین چندین مفهوم و مرجع برای فکر کردن در مورد چالشهای مختلفِ منابع انسانی و طراحی بهترین راهحلها ارائه میدهد. کتاب فوق در سال 2019 منتشر شد و در ایران به همت انتشارات اتفاق و با ترجمهی آرش میرسنجری در سال 1400 به چاپ رسید.
کتاب «منابع انسانی در استارتاپها» از نخستین کتابهایی است که مدیریت منابع انسانی را مورد بررسی قرار داده و به موضوع اهمیت سرمایهی انسانی در استارتاپها پرداخته است. بسیاری از استارتاپها با در نظر نگرفتن این مهم و نداشتن دانش کافی در این زمینه، پس از مدتی با شکست روبهرو میشوند. ویلی براون که خود در زمینهی استارتاپها از دانش و تجربهی خوبی برخوردار است، با اشاره به نکاتی به ظاهر ساده اما کلیدی، راهکارهایی برای مدیریت منابع انسانی و پیشرفت آن در استارتاپها ارائه داده است.
آلیس یکی از خوانندگان کتاب است که در سایت «آمازون» نظرش را راجعبه این کتاب عنوان کرده است: «من رویکرد فوقالعاده عملی این کتاب و پیشنهادات بسیار کاربردی آن را که بر اساس تجربیات و مثالهای واقعی ارائه میدهد، دوست داشتم. این کتاب چهارچوبی عالی برای شروع فرهنگ شرکت، فرآیندهای استخدام و بهطور کلی خطمشی منابع انسانی فراهم میکند. بخش خطمشی جبران خسارت (نقدینگی در مقابل سهام) بهویژه برای کسانی که تیم را رشد میدهند مفید است و کمک میکند حقوق و دستمزد منصفانه و شفاف را پیدا کنیم و همچنین بخش آپشنهای ماشینحساب نیز برای من مفید بود.»
یکی دیگر از خوانندگان کتاب گفته است: «خواندن کتاب آسان و بسیار خوب بود و با صدها مثال از کارآفرینان مستند شده است. این کتاب به موضوعات بسیاری میپردازد که رهبران استارتاپها در هنگام ایجاد استراتژی منابع انسانی خود با آنها مواجه خواهند شد.»
در بخشی از کتاب، نویسنده راجعبه ارتباط بین بهرهوری با وجود اشخاص متفاوت در تیم، سخن گفته است: «مسئله بزرگ در استخدام این است: بهرهوری نتیجه یگانگی است یا چندگانگی؟ تقریبا همه کارآفرینان مخاطب من عقیده داشتند که عدم تعادل ترکیب تیم را نباید فراموش کرد. برای اغلب آنها برقراری فوری تعادل جنسیتی مهم بود. ولی رسیدن به توزیع آماری متقارن در همه متغیرهای جمعیت شناختی اصلا کار سادهای نیست. به نظر ژان ساموئلیان از شرکت Alan، تنوع دیدگاهها را باید حداکثر کرد؛ یعنی جمع کردن خصوصیات، معلومات و ارزشهای متنوع در تیم مشورتی و بعد شروع طراحی. در استارتاپ بسیار سریع و کارا عدمتعادل در داخل حتمی است و باید در هر دوره رشد، تعادلی جدید برقرار کرد. تنوع شخصیتها شاید برای فرهنگ شرکت خطرناک به نظر برسد، اما چاد هارتنل در مقالهاش با نام «شباهت سبک رهبری مدیرعامل با فرهنگ سازمان تاثیر مثبت بیشتری بر عملکرد بنگاه دارد یا تفاوت آن؟» نشان میدهد که «[مدیر اجرایی] هرچه ناهماهنگتر، بهرهوری بیشتر.» او در مصاحبه با HBR میگوید: «سبک رهبری مدیرعامل باید مکمل فرهنگ شرکت باشد، یعنی چیزی به فرهنگ اضافه کند که در آن وجود ندارد. مثلا در یک شرکتِ شدیدا رابطهمحور که یاریرسانی، تصمیمگیری جمعی و حمایت از یکدیگر تشویق شده است، آوردن رهبری با جهتگیری همانند، بیهوده است. درعوض رهبری لازم است که توقعات را معلوم، قوانین را واضح و نیرو را به تحویل کامل کار وادار کند. برعکس، یک شرکت نتیجهگرا مدیر عاملی میخواهد که در ایجاد روابط قوی باشد. به دیگر سخن، تنوع باعث تحول و بهبود فرهنگ شرکت میشود.
به نظر نیکلاس ربود، مدیرعامل و هم بنیانگذارShine ، تنوع باید موجب تعادل شود، «از همان آغاز باید به فکر تعادل و پیگیر آن بود». تساوی جنسی تیم و هیئتمدیره خود آنها هم مثالزدنی است و جالب که آن را عامدانه برقرار کردهاند.»
ویلی براون یکی از بنیانگذارانِ دافنی، صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر مربوط به اتحادیه سیاسی کشورهای اروپایی است، که این صندوقها در استارتاپهای دیجیتال سرمایهگذاری میکنند و تاثیر زیادی بر زندگی مردم دارند. او قبل از دافنی، مدیرکل France Digitale بود. یک لابی فرانسوی که استارتاپها و سرمایهگذاران را گرد هم میآورد تا فرانسه را به مکانی بهتر برای ایجاد و توسعهی قهرمانان دیجیتال تبدیل کند.
براون سخنرانیها و کنفرانسهایی در مورد امور مالی، منابع انسانی و بازاریابی در دانشگاهها و شرکتهای Fortune500 ارائه میدهد. او در سال 2013، کتابی به نام (Internet Marketing) منتشر کرد که سه بار موفق به دریافت جایزه شد.