«بدون فیلتر» اولین نوشتهی سارا فرایر، گزارشگر حوزهی فناوری و شبکههای اجتماعی است. این کتاب توانست جایزهی بهترین کتاب سال 2020 فاینَنشال تایمز و مککینزی را از آن خود کند. همچنین کتاب «بدون فیلتر» توسط تایمز، فرتون، اکونومیست و NPR به عنوان بهترین کتاب سال معرفی شد. انتشارات آموخته این کتاب را با ترجمهی سعید زرگریان به چاپ رسانده است.
در نقطهای از تاریخ هستی زندگی میکنیم که کمتر کسی وجود دارد که کلمهی اینستاگرام را نشنیده یا از آن استفاده نکرده باشد. اگر بهطور دقیق به این موضوع فکر کرده باشید متوجه خواهید شد که چقدر نحوهی لباس پوشیدن یا غذا خوردن و حتی انتخاب مکانی برای مسافرتی چند روزه تحت تاثیر این اپلیکیشن جهانی است.
سارا فرایر با انتشار این کتاب به سرگذشت اینستاگرام از آغاز تا به اینجا میپردازد، و سوالی را که احتمالا در ذهن شما شکل گرفته است را پاسخ میدهد؛ چگونه تصمیماتی که مؤسسان و مهندسان اینستاگرام در پشتپرده گرفتهاند روی زندگی میلیونها نفر در جهان تأثیر میگذارد؟ با مطالعهی این کتاب متوجه خواهید شد که اینستاگرام در ابتدا به چه منظوری ساخته شد و بعدها چگونه و در چه جهتی تغییر مسیر داد.
یکی از خوانندگان این کتاب با اشاره به تلاش نویسنده برای بیان تمامی جزئیات بر اساس تحقیقات مستند مینویسد: «داستان اینستاگرام را کسی نمیتوانست بهتر از این بنویسد. خانم فرایر با پشتکاری ستودنی به تحقیق و بررسی عمیق تمامی جنبههای این اپلیکیشن پرداخته است. من از خواندن کتابی با استنادهای واقعی و معتبر لذت میبرم.»
یکی از مخاطبین به ساده و روان بودن متن کتاب میپردازد: «متن کتاب بسیار روان و گیرا است و از هیچ اصطلاح پیچیده و گیجکنندهای استفاده نشده است. این کتاب شما را با دو غول فناوری یعنی اینستاگرام و فیسبوک درگیر میکند و شما ناخودآگاه مجبور میشوید دربارهی آنها و هدفشان تامل کنید.»
همچنین یکی از خوانندگان کتاب دربارهی محتوای کتاب نوشته است: «به نظرم میتوانید این کتاب را به دو روش بخوانید، اول به عنوان نگاهی مستقیم به نحوهی ایجاد اینستاگرام و خرید آن توسط فیسبوک و رشد بینظیر آن و دوم به عنوان یک داستان انسانی از یکی از بنیانگذاران اینستاگرام، به نام کوین سیستروم. این کتاب بهشدت مرا مجذوب خودش کرد.»
سارا فرایر در قسمتی از کتابش به نحوهی استفادهی انسانها از اینستاگرام میپردازد: «هر ماه بیش از یک میلیارد نفرمان از اینستاگرام استفاده میکنیم. از غذاها، چهرهها، مناظر مورد علاقه، خانوادهها و علایقمان عکس و فیلم میگیریم و به اشتراک میگذاریم تا شاید ذرهای نشان دهند چه کسانی هستیم یا آرزو میکنیم که باشیم. با این پستها و با یکدیگر تعامل میکنیم تا روابط عمیقتر، شبکههای قویتر یا برندهایی شخصی را شکل دهیم. زندگیِ امروزی همین جوری است دیگر. بهندرت فرصتی دست میدهد تا به این فکر کنیم که چطور به این نقطه رسیدهایم و این سبک زندگی چه معنایی دارد. ولی باید به این چیزها فکر کنیم. اینستاگرام یکی از نخستین برنامههای کاربردیای بود که از رابطهی ما با تلفن همراهمان نهایت بهره را برد و وادارمان کرد تا زندگی کردن در مقابل دوربین برای تایید شدن در دنیای دیجیتال را حس کنیم. ماجرای اینستاگرام درسی بزرگ دربارهی این است که چطور تصمیماتی که در یک شرکت فعال در عرصهی رسانههای اجتماعی گرفته میشوند (دربارهی اینکه کاربران به چه چیزهایی گوش دهند، چه محصولاتی ساخته شود و نحوهی سنجش موفقیت) میتوانند بهشدت بر سبک زندگی ما و اینکه چه کسی در اقتصادمان پاداش میگیرد، تاثیر بگذارند.»
در ادامه نویسنده با نمونههایی واقعی نشان میدهد که چقدر اینستاگرام بر زندگی انسانها تاثیر داشته است: «دانشجویی که در لندن با او صحبت کردم، توضیح داد که هر چه تعداد دنبالکنندگانتان در اینستاگرام بیشتر باشد، بیشتر احتمال دارد شما را برای رهبری در محیط دانشگاه انتخاب کنند. با خانم جوانی در لسآنجلس صحبت کردم که هنوز خیلی مانده است تا به سن قانونی برسد، ولی چون دنبالکنندگان زیادی در اینستاگرام دارد، تبلیغکنندگان باشگاههای شبانه به رویدادهای ویژه دعوتش میکنند. با فردی اندونزیایی صحبت کردم که دخترش برای درس خواندن به ژاپن میرود و هر تابستان کالاهای مصرفی ژاپنی را با چمدان به اندونزی میآورد تا با گذاشتن تصویرشان در اینستاگرام، آنها را به مردم محلی بفروشد. با زوجی برزیلی صحبت کردم که آشپرخانهی آپارتمانشان را به یک کارگاه کیکپزی تمام عیار تبدیل کردهاند و چون دوناتهایشان به شکل حروف جملهی «دوستت دارم» است، دهها هزار دنبال کننده به دست آوردهاند.»
خانم فرایر در قسمتی از متن کتاب به داستان اولیهی طرح اینستاگرام میپردازد: «کرایگر و سیستروم به هیچ وجه نمیدانستند که آیا برنامهی جدیدشان کسی را بیش از این جذب خواهد کرد یا خیر. در واقع، این برنامه هیچ چیز جدیدی نداشت. آنها نخستین کسانی نبودند که به فکر استفاده از فیلتر برای عکسها یا ساخت شبکههای اجتماعی مبتنی بر علایق افتاده بودند. ولی احساس و سادگی را ارجح بر نوآوری فناورانه میدانستند. با نگه داشتن این محصول در سادهترین شکل ممکن (فقط برای قرار دادن و لایک کردن عکسها)، هم وقت کمتری را صرف توسعهی آن میکردند و هم میتوانستند پیش از صرف پول بیشتر، برنامه را روی عموم مردم آزمایش کنند.»
سارا فرایر فارغالتحصیل رشتهی روزنامهنگاری از دانشگاه کارولینا است. او اکنون در شهر سنفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا زندگی میکند و یکی از نویسندگان دائمی هفتهنامهی بلومبرگ بیزینس ویک و شبکهی تلویزیونی بلومبرگ است. مقالات تکاندهندهی او باعث شد به عنوان کارشناسی مطرح در حوزهی تکنولوژی معرفی شود.