استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی

جینو در این کتاب به مخاطبش یاد می‌دهد چطور و کجا از استعداد نافرمانی‌اش استفاده کند. نافرمانی همیشه به معنای هرج‌ومرج نیست، بلکه گاهی به معنای جسارت است، می‌تواند دنیا را زیرورو کند و به نوآوری بینجامد. 
نویسنده در ادامه با تکیه بر قدرت نافرمانی و شکستن قوانین راه پیشرفت را مقابل پای خواننده باز می‌کند؛ به او می‌گوید جسارت می‌تواند پیشرفت، شادی و خلاقیت بیافریند. پس نباید تماشاگر باشیم و باید روزی وارد صحنه شویم و داستان خودمان را بنویسیم. 

نظر خوانندگان درباره کتاب استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی چیست؟

این کتاب به دلیل شکستن عادت‌ها و جرات بخشیدن به خواننده، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. یکی از خوانندگان ایرانی در مورد این اثر نوشته است: «خیلی فوق‌العاده بود؛ با خواندن این کتاب یک قدم به سوی اعتمادبه‌نفس بیشتر برداشتم. خواندن این کتاب را به کسانی که کسب‌وکار خودشان را راه‌اندازی کرده‌اند و دوست دارند در زندگی شخصی‌شان به آگاهی بیش‌تری دست پیدا کنند، توصیه می‌کنم.»

همچنین خواننده‌ای در مورد این اثر نوشته: «این کتاب برای کسانی که می‌خواهند کسب‌وکار تازه‌ای شروع کنند، انتخابی بسیار خوب است.»

خواننده‌ی دیگری در ستایش جرات‌بخشی کتاب نوشته: «اثری برای آدم‌هایی که می‌خواهند کارآفرین باشند.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن  باشند 

نویسنده در ابتدا سعی می‌کند تعریف جدیدی از نافرمانی ارائه دهد: «اسم نافرمان‌ها بد در رفته است. همه فکر می‌‌کنند آن‌ها متخلف و مسبب هرج‌ومرج هستند، اما نافرمان‌ها گاهی کسانی هستند که با نگرش غیرمتعارفشان، دنیا را به جایی بهتر تبدیل می‌کنند. آن‌ها به‌جای ماندن در حاشیه امن و واپس‌گرایی به سوی سنت‌ها، از وضع موجود سرپیچی می‌کنند. آن‌ها استاد نوآوری و بازآفرینی‌اند و چیزهای زیادی برای آموختن به ما دارند.»

در ادامه سعی می‌کند راه مخاطب را به سمت نافرمانی و جسارت باز کند: «به‌نظر می‌رسد که تجربه راه چاره است، اما برعکس، پژوهش‌ها نشان داده هرچه سِنِمان بالا می‌رود، بیش‌تر تقلید می‌کنیم. در مقایسه با بچه‌های سنین پیش از دبستان، بزرگسالان کارهای بی‌ربط خیلی بیش‌تری را با اشتیاق زیاد انجام می‌دهند. باورش برایتان سخت است؟ از خودتان بپرسید، وقتی سعی داشتید کار با یک دستگاه پیچیده‌‌ی جدید مثل کامپیوتر را یاد بگیرید، چندبار دستورالعمل‌های یک فرد ماهر را با اعتماد کامل، دنبال کرده‌اید؟ اگر مثل من باشید پاسخ‌تان خیلی وقت‌هاست. شاید بعدها کسی راه ساده‌تری برای استفاده از آن دستگاه را به شما نشان داده باشد، شاید هم نه. اما بیشتر چیزهایی که بلدیم به‌خاطر اعتمادی است که به دانش دیگران کرده‌ایم. در نهایت، نتیجه می‌گیریم اگر کاری برای مدتی طولانی انجام شده، باید دلیل خوبی برایش وجود داشته باشد. این‌طور نیست؟» 

جینو در ادامه سعی می‌کند مخاطب را قانع کند همیشه پیروی از اصول تثبیت شده درست نیست؛ همچنین ریشه‌ این پیروی را با مثال‌های روشن واکاوی می‌کند: «ما به سنت‌ها و روش‌های قدیمی، یا بهتر است بگویم به بخشی از آن‌ها چسبیده‌ایم؛ ما فکر می‌کنیم باید دلیل خوبی برایشان وجود داشته باشد. یک گروه از محققان دانشگاه یِیل دریافتند که بچه‌ها آن¬قدر صادقانه بزرگسالان را سرمشق خود قرار می‌دهند که از اشتباهات‌شان هم الگوبرداری می‌کنند. در یکی از تجارب تحقیقاتی گروهی از بچه‌های سه تا پنج ساله حضور داشتند. آن‌ها می‌توانستند یک دایناسور اسباب‌بازی را که در ظرف پلاستیکی شفافی قرار داشت، ببینند. پژوهشگر در حضور کودک، راه‌های مختلفی برای درآوردن اسباب‌بازی از داخل ظرف را امتحان می‌کرد. بعضی از آن راه‌ها موثر بودند، مثل پیچیدن در ظرف. اما بعضی دیگر، مانند چند ضربه به ظرف با یک پر، قبل از باز کردن آن بی‌فایده بودند. بچه‌ها مجبور بودند تشخیص دهند که کدام مراحل احمقانه و کدام‌یک سودمند است. آن‌هایی که تشخیص می‌دادند که ظرف با روش اول باز می‌شود، جایزه می‌گرفتند. این کار را انجام دادیم تا به بچه‌ها نشان دهیم، می‌توانند کارهای غیرضروری را که بزرگ‌ترها انجام دادند، به¬راحتی نادیده بگیرند.»

درباره نویسنده کتاب استعداد نافرمانی و شکستن قوانین کار و زندگی

فرانسسکا جینو پژوهشگر و رفتارشناس آمریکایی ایتالیایی است؛ او در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل و فعالیت است. جینو پژوهش‌های زیادی در مورد هنجارشکنی و ارتباط آن با خلاقیت و موفقیت صورت داده است؛ همین پژوهش‌ها او را به شهرت رساندند و در نشریات معتبری مثل نیویورک‌تایمز، اکونومیست و... منتشر شدند. جینو همچنین به‌عنوان یکی از چهل استاد برتر بازرگانی و یکی از پنجاه متفکر مدیریتی شناخته شده است؛ او دستاوردهای زیادی در زمینه‌ی خلاقیت و نوآوری دارد.