کتاب «ترانه مرغ اسیر» نوشتهی جازمین دارزنیک را علی مجتهدزاده به فارسی برگردانده و انتشارات کتاب پارسه آن را منتشر کرده است. جازمین دارزنیک در کتاب «ترانه مرغ اسیر» به زندگی فروغ فرخزاد شاعر نامدار ایرانی پرداخته است. این کتاب برای کسانی که به مطالعهی زندگی فروغ علاقه دارند مناسب است.
کتاب «ترانه مرغ اسیر» نوشتهی جازمین دارزنیک را علی مجتهدزاده به فارسی برگردانده و انتشارات کتاب پارسه آن را منتشر کرده است. جازمین دارزنیک در کتاب «ترانه مرغ اسیر» به زندگی فروغ فرخزاد شاعر نامدار ایرانی پرداخته است. این کتاب برای کسانی که به مطالعهی زندگی فروغ علاقه دارند مناسب است.
جازمین دارزنیک که در زمینهی پژوهشهای ادبی فردی متخصص است در این کتاب به بررسی و شناساندن چهرهی فروغ فرخزاد پرداخته و کوشیده تا در اثری توصیفی به زندگی و نقش اثرگذار فروغ در ادبیات ایران بپردازد.
نظر خوانندگان سراسر دنیا، دربارهی کتاب «ترانه مرغ اسیر» چیست؟
نیویورک تایمز دربارهی این کتاب مینویسد: «در این رمان زنی را شاهد هستیم که حتی با عشق ورزیدنش هم میتواند کوهها را جابهجا کند. زنی که وجودی سرشار از عشق به آزادی دارد و از همه میگذرد تا بتواند آوای مانده در گلویش را فریاد بزند.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«نامه را توی یقهام انداختم و سراسیمه به خانه برگشتم. در خرپشته را که بستم، چهارزانو نشستم و نامه را از توی گریبانم بیرون کشیدم. دم تنم پاکت را نرم کرده بود. بالای پاکت را با انگشتم پاره کردم و دو ورق کاغذ کاهی از توی آن بیرون کشیدم. ورق اول خود نامه بود - از آن نامههای سوزناک معصومانه پر از ابراز عشق و توصیف زیباییهای من و از این چیزها که نوجوانها مینویسند: اینکه چقدر آن روز در دربند زیبا بودهام و اینکه چقدر بعد از آن همهاش به یادم بوده، چقدر آرزو داشته یک بار، یک جا با هم تنها باشیم. نامه را تا کردم و به دقت سراندم همان جای اولش توی پاکت و زیر پیراهنم و بعد ورق دوم را باز کردم که انگار پرویز روی آن چیزی مثل شعر را از جایی رونویسی کرده بود. چیز غریبی بود که تا آن موقع مثلش را نخوانده بودم. اولش اصلاً شبیه شعر نبود. ته هر بندی را انگار شکسته بودند و لحن نوشتهاش مثل نوشتههای معمولی بود. وزن و قافیه هم نداشت. بیاختیار چند بار خواندمش. از شعر که فارغ شدم، دوباره دست گذاشتم به خواندن نامه پرویز. دو بار، چهار بار، نمیدانم چند بار خواندم و از برش کردم و بعد هر دو کاغذ را تمیز روی هم گذاشتم و در پاکت جا دادم و زیر لحافم قایم کردم. آن شب را با همان آهنگ دلکش در سر و بر لبم خوابیدم. تا سالها بعد، کافی بود صدای دلکش از جایی بلند شود و یکدفعه مرا به خاطرات همان کوچهها و روزهایی پرتاب کند که تنم به هوای اشتیاقی کودکانه میشکفت و آن همه شوق و تمنا در سرم تنها با نام عشق معنا مییافت.»
درباره نویسنده
جازمین دارزنیک در سال 1352 در تهران زاده شده و پنج ساله بوده که همراه با خانواده به آمریکا مهاجرت میکند. او که در دانشگاه رشتهی ادبیات داستانی را برگزیده، از دانشگاه پرینستون دکترای ادبیات انگلیسی دریافت کرده و در دانشگاه هنر کالیفرنیا ادبیات و نویسندگی خلاق تدریس میکند.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید رمان نیز بازدید فرمایید.