جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

اسپیدژ

قیمت:
250,000 تومان
مشخصات کتاب اسپیدژ
کشور مبدا
تعداد صفحات
673 صفحه
شابک
9789644186042
سال خلق اثر
1396
سال انتشار
1396
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
2
این کتاب در یک نگاه

کتاب «اسپیدژ» نوشته‌ی بهاره باقری مترجم و نویسنده‌ی اهل تهران است که برای اولین بار در سال 1394 منتشر شد. «اسپیدژ» توسط انتشارات آسیم به چاپ رسیده است. کتاب «اسپیدژ» داستان دختری به نام سوفی را روایت می‌کند که ساکن ایتالیا است. پدرش از سهام‌داران یک شرکت ساختمانی در ایران است که ناگهان فوت می‌کند و تمام اموالش به سوفی می‌رسد.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب اسپیدژ

سوفی تصمیم می‌گیرد برای رسیدگی به ارثیه‌ای که از پدر برای وی جامانده به ایران بیاید و ایده‌هایی که همیشه در ذهن داشته است را عملی کند. داستان «اسپیدژ» با بیانی ساده و گیرا، پرداخت مناسب به شخصیت‌ها و جزییات دقیق صحنه‌ها توانسته مخاطب را با خود همراه کند. 

نظر خوانندگان درباره کتاب اسپیدژ چیست؟

خواننده‌ای در مورد این اثر نوشته است: «اسپیدژ کتابی با عطر خوش قهوه... اگر عاشق سفر و دیدن نقاط مختلف دنیا به خصوص ایتالیا و اتریش هستید، حتما این کتاب را مطالعه کنید. خانم باقری نازنین با چنان زیبایی و ظرافتی این کتاب را نوشته‌اند که احساس می‌کنید واقعا به سالزبورگ و فلورانس سفر کردید و در کافه‌های ونیز قهوه نوشیدید. یکی از شاخص‌ترین خصوصیات کتاب‌های ایشان این است که وقتی کتابی را تمام می‌کنید، دوست دارید به عقب برگردید و دوباره کتاب را از ابتدا بخوانید، چرا که هر بار به جذابیت‌های آن افزوده می‌شود.»

یکی دیگر از خوانندگان این کتاب با تحسین بهاره باقری این‌گونه نوشته است: «به وجود چنین زن هنرمندی در ایران می‌بالم. راستش قبل از خواندن این کتاب فکر نمی‌کردم رمان‌های ایرانی ارزش خواندن داشته باشند ولی بهاره باقری تصور مرا بهم ریخت، به‌طوری که این کتاب را در عرض سه روز به اتمام رساندم.»

همچنین یکی از مخاطبین کتاب به نگاه دقیق و ظرافت نوشته‌های نویسنده می‌پردازد: «توصیف‌های جذاب کتاب باعث می‌شد هر لحظه بتوانم تمام صحنه را با تمام جزییات در ذهنم تصور کنم و این یکی از نقاط قوت این کتاب تاثیرگذار بود، تصویرسازی‌های بهاره باقری درجه یک است.»

جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند 

بهاره باقری «اسپیدژ» را این‌گونه آغاز می‌کند: «در سحرگاه یک روز پاییزی که آسمان از سرما رنگ باخته بود، قدم به روی پلکان هواپیما گذاشت. پس از پنج ساعت پرواز، احساس خستگی و کوفتگی می‌کرد. در حال پایین ‌رفتن از پله‌ها کش ‌و قوسی به بدنش داد و سوار اتوبوس فرودگاه شد. چشمش به تسمه‌ی نقاله بود که زنگ تلفن همراهش به صدا درآمد. سلام کورش! رسیدی؟ سلام! آره، رسیدم. منتظر چمدونم هستم. تو چرا کله‌ی سحر بیداری؟ هدیه خوشحال از بازگشت او گفت: یهو چشم باز کردم و یادم افتاد که باید تا حالا رسیده باشی. امروز میای شرکت؟ از اینجا می‌رم شرکت. ساعت ده جلسه دارم. پس می‌بینمت. خدانگهدار! خدانگهدار! صدای اذان صبح در فرودگاه طنین انداخته بود که چمدانش رسید... روشنایی صبح اندک‌اندک به افق رنگ می‌داد. سطح جاده از باران سیل‌آسای شب پیش هنوز لغزنده بود و راننده‌ی تاکسی با احتیاط می‌راند. کورش آفتاب‌گیر را برگرداند و چهره‌اش را در آینه برانداز کرد. چشمانش از کم‌خوابی سرخ شده بود. ابروهای پرپشتش را بالا انداخت و نگاهش را دوباره به جاده معطوف کرد. به مرکز شهر که رسیدند، ترافیک بیداد می‌کرد.»
درقسمت دیگری از متن کتاب، نویسنده از درد و رنج فراق این‌گونه می‌نویسد: «کافه همون کافه‌ی همیشگی بود، با همون عطر مست کننده‌ی قهوه، همون چیدمان، همون موسیقی روح‌نواز و همون اتمسفر...
اما من دیگه همون آدم نبودم، به جای خالیت نگاه می‌کردم و طعم دلتنگیم برای تو به تلخی طعم قهوه شده بود... .»

درباره نویسنده کتاب اسپیدژ

بهاره باقری نویسنده و مترجم ایرانی است که در سال 1347 در تهران متولد شد و دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان آلمانی است. از وی تا کنون هشت رمان به چاپ رسیده است که همگی آن‌ها مورد استقبال عموم قرار گرفته‌اند. از میان کتاب‌های بهاره باقری «توسکستان» جزء پرفروش‌ترین رمان‌های نمایشگاه بین‌المللی تهران در سال 1393 بود. «زندگی شاید همین باشد»، «توسکستان»، «به قلمِ ماهور»، «آبیِ آرام» و «پرواز با تو باید» از دیگر آثار این نویسنده‌ی برجسته است.

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «اسپیدژ»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.