کتاب «سگکشی» شامل ۱۸ داستان کوتاه است که عنوانهای آن شامل سمفونی بند کفش، آه ما الاغها، آدم را بهزور دیوانه میکنند، بچهها را نگریانید، اجلاس خران، استانبولِ ما، مملکت دست چهکسانی است؟ و ... میباشد. در کتاب «سگکشی» داستانهای کوتاهی را میخوانیم که شاید در ظاهر کوتاه باشند ولی روایتگر ماجراهای طولانی و تکرارنشدنی در زندگی هستند که خواندنش هر خوانندهای را به فکر وامیدارد.
این کتاب وقایع سیاسی و اجتماعی جامعه را در خلال داستانهایش میآورد و تلنگری میزند به کسانی که شاید به این این اتفاقات جامعه عادت کردهاند و از کنار آن بهراحتی گذاشتهاند. شخصیتپردازی در داستانها به زیبایی انجام شده است و با زبانی آغشته به طنز روایتهایی را بیان میکند که ذهن خواننده را درگیر داستان میکند و تا انتها با خودش میکشاند.
رکسانا درباره کتاب میگوید: «عزیز نسین، نویسنده به شدت خلاقیه و به دلیل اینکه فرهنگ ترک به فرهنگ ما نزدیکه بهراحتی میشه با کتابهاش ارتباط برقرار کرد و با پوست و گوشت حرفهاش رو لمس کرد. کتاب «سگکشی» کتاب گیراییه و خواننده رو تا لحظه آخر با خودش همراه میکنه. به عنوان کسی که تقریبا همه کارهای عزیز نسین رو خونده، خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم. مطمئن باشید پشیمون و دستخالی ازش برنمیگردید.»
ابراهیم نیز یکی دیگر از خوانندگان کتاب است که نظر خود را اینگونه بیان میکند: «به جرات میتونم بگم عزیز نسین ذاتا یک انسان طنزپرداز به شدت باهوشه. استفاده از طنز برای بیان کردن یک معضل سیاسی اجتماعی هوش بالایی میخواد و عزیز نسین خیلی خوب از پس این کار براومده. یک طنز تلخ که تا عمق استخوان آدم نفوذ میکنه و توی اون لحظه نمیدونه باید بخنده یا گریه کنه.. من خوندن این کتاب رو به همه کسایی که به مطالعه مجموعه داستان کوتاه علاقه دارن پیشنهاد میکنم. عزیز نسین رو حتما بخونید.»
نظر الهام در سایت فیدیبو در مورد این کتاب، بدین شرح است: «واقعا نمیدونم راجع به این کتاب چی بگم. چه کتاب عزیزی. چه کتاب خوندنیای. لطفا لطفا به خودتون لطف کنین و این کتاب رو بخونین. نمیدونید با نخوندنش چه لذت بی حد و حصری رو از خودتون دریغ میکنید!»
در این پاراگراف، یکی از شخصیتهای داستان در مورد مزیتهای دیوانگی میگوید: «باور کرده بودم که در این مملکت دیوانه بودن به نفع آدم است. اگر خودم را به دیوانگی نمیزدم، سالهای سال هم نمیتوانستم ترفیع بگیرم. اگر تقلید دیوانگی این است، خدا میداند خودش چه عالمی دارد.»
پاراگرافی دیگر از کتاب را در زیر میخوانیم: «ده روز نگذشت که تارزان، دوباره به همت بچهها و اهالی محل به صورت اولش درآمد و بار دیگر درست و حسابی سگ محلۀ خودمان شد. بچهها صبح تا شب سنگ بارانش میکنند، میخ به جاهائیش فرو میبرند، و دو ترکه سوارش میشوند. دیشب که داشتم به خانه برمیگشتم، دیدم بچهها او را چهار دست و پائی به درختی بستهاند و هرکدام چاقو، گزلیک آشپزخانه، حلبی قوطی کنسرو و یا چیزهایی نظیر اینها به دست دارند و آمادهاند. از جوابهایی که دادند، معلوم شد که روز گذشته، معلم مدرسهشان، برای نشان دادن طرز کار قلب یک قورباغه را سر کلاس تشریح کرده است! عیب ندارد. نه، هیچ عیبی ندارد. تارزان، مال محلۀ مال تپه است. هرچند روز یکبار، یک زخم تازه پیدا میکند. مدتی با آن به سر میبرد و بعد، کمکم خوب میشود و باز... روز از نو، روزی از نو! اما... درهرحال، تارزان مال محلۀ مال تپه است!»
عزیز نسین نویسنده و روزنامهنگار ترکیهای متولد سال ۱۹۱۵ و درگذشته به سال ۱۹۹۵ است که بهعنوان یکی از طنزنویسان مطرح اینکشور شناخته میشود و در ایران نیز آثار مختلفی از وی ترجمه و منتشر شده است. عزیز نسین نویسندگی را از سال ۱۹۴۵ با نوشتن مقاله در مطبوعات آغاز کرد. او از اینسال تا پایان عمر، به نوشتن در قالب کتاب و مقاله ادامه داد.
داستان، رمان، نمایشنامه، شعر، داستان کودک و خاطره از جمله ژانرهایی هستند که او در آنها دست به تولید اثر زده است. نسین تنها طنزی را طنز واقعی میدانسته که به نفع مردم باشد. او پس از خدمت افسری حرفهای سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهدهدار شد. دیدگاههای سیاسی عزیز نسین منجر به چند بار به زندان رفتن او شد.