جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

فکر نکن تنهایی

قیمت:
175,000 تومان
مشخصات کتاب فکر نکن تنهایی
کشور مبدا
تعداد صفحات
236 صفحه
شابک
9789641916154
سال خلق اثر
1397
سال انتشار
1397
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
13
این کتاب در یک نگاه

«فکر نکن تنهایی» (Sanma ki Yalnızsın)، آخرین کتاب «الیف شافاک» است که در سال 2018 منتشر شد. این اثر توسط صابر حسینی به زبان فارسی برگردانده شده و «انتشارات مروارید» آن را چاپ کرده است. کتاب «فکر نکن تنهایی» شامل یادداشت‌های پراکنده‌ای است که نویسنده در دوران مختلف زندگی‌اش نوشته است و تفکرات او را به نمایش می‌گذارد، تفکراتش در رابطه با موضوعات مختلفی مثل مسائل شخصی خودش، هویت زنان، مسائل اجتماعی و دغدغه‌هایی که در دنیای کنونی وجود دارد.


بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب فکر نکن تنهایی

«فکر نکن تنهایی» (Sanma ki Yalnızsın)، آخرین کتاب «الیف شافاک» است که در سال 2018 منتشر شد. این اثر توسط صابر حسینی به زبان فارسی برگردانده شده و «انتشارات مروارید» آن را چاپ کرده است. کتاب «فکر نکن تنهایی» شامل یادداشت‌های پراکنده‌ای است که نویسنده در دوران مختلف زندگی‌اش نوشته است و تفکرات او را به نمایش می‌گذارد، تفکراتش در رابطه با موضوعات مختلفی مثل مسائل شخصی خودش، هویت زنان، مسائل اجتماعی و دغدغه‌هایی که در دنیای کنونی وجود دارد. همچنین در بخش‌هایی از کتاب به نویسندگی، دنیای نوشتن و حتی زندگی نویسندگان پرداخته شده است. این کتاب با وجود تفاوت‌های آشکارش با «ملت عشق»، همچنان جزء کتاب‌های پرطرفدار و جذاب الیف شافاک محسوب می‌شود. 
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب «فکر نکن تنهایی» چیست؟

 

در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که دیدگاه خود را در سایت‌های فیبیدو و ایران‌کتاب ثبت کرده‌اند، با هم می‌خوانیم. خواننده‌ای با اشاره به مهارت خاص نویسنده در نوشتن کتاب‌های جذاب و گیرا، نوشته است: «از هنگامی که اولین کتاب خانم الیف شافاک را خواندم، عاشق نوشته‌هایش شدم و این سومین کتابی است که از ایشان می‌خوانم. به نظرم امکان ندارد ایشان کتابی بنویسد و جذاب نباشد.» خواننده‌ی دیگری نوشته است: «کتاب بسیار جالب و با ارزشی است. در کشور ما بسیاری از نویسنده‌ها با یک یا چند کتاب شناخته می‌شوند و یک تصویر تک بُعدی از آن‌ها در ذهن عامه شکل می‌گیرد و گاهی فاصله‌ی زیادی با شخصیت و طرز فکر واقعی آن نویسنده دارد. به نظر من الیف شافاک یکی از همین نویسنده‌ها هست و اغلب مخاطبین ایرانی ایشان را با ادبیات عاشقانه و عارفانه می‌شناسند. این کتاب برای شناخت هر چه بیش‌تر نویسنده، بسیار مفید است. کتاب تا حدودی دغدغه‌های نویسنده را نمایش می‌دهد.» یکی دیگر از مخاطبین این کتاب را جزء بهترین کتاب‌هایی می‌داند که تا به حال خوانده و با خواندن آن به دیگر آثار الیف شافاک نیز علاقه پیدا کرده است.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
در قسمتی از کتاب با عنوان «تبعید داوطلبانه، غربت اجباری» می‌خوانیم: «رمان‌نویس‌ها موجودات عجیبی هستند که تشکیل یافته‌اند از گوشت و استخوان و هوش و قلبی با احساس؛ آشفتگی‌ای که در اعماقشان ریشه دوانده، غرور بی‌حد و مرزی که درون‌شان را در برگرفته است. آدم‌هایی که در جست‌وجوی چیزی هستند و عاشق نامیرایی‌اند. ورطه‌ای که به این راحتی نمی‌شود از آن بیرون آمد. ما خدایان کوچکی هستیم، یعنی روی کاغذ و میان کتاب‌ها. زندگی را رسم می‌کنیم، شخصیت‌ها را خلق می‌کنیم، خیال می‌کنیم کار ما همین است، طلبکار هستیم، آن هم خیلی. ته دلمان انتظار داریم از ما تقدیر و تمجید شود. دوست داریم اطرافیانمان شیفته‌ی ما شوند؛ با این‌که می‌دانیم این، توقع بیهوده‌ای است.  فکر می‌کنیم درست در مرکز هستی قرار گرفته‌ایم، برای همین چنین توقعی داریم و این انتظارمان هیچ پایانی ندارد. در قدم بعدی فکر می‌کنیم که مرحله بعدی را پشت سر بگذاریم. اما خبر نداریم خیال نامحدودی که به ما الهام می‌دهد، در آن واحد برای ما هم زهر محسوب می‌شود، هم پادزهر.»
در قسمتی از کتاب آمده است: «یک روز بعد از ظهر، در شهر استانبول سوار تاکسی شدم. همین که در ماشین را بستم، پرسیدم: «می‌شود رادیو را روشن کنید؟» راننده با تعجب از آینه‌ی ماشین نگاهی به من انداخت و گفت: «والا خواهرم، ده سال است که من به این حرفه مشغول هستم، برای اولین بار است یک خانم همین که سوار ماشین می‌شود از من چنین درخواستی می‌کند. آقایان فرق می‌کنند، اما خانم‌ها معمولاً از من می‌خواهند که صدای رادیو را کم کنم. یک بار دیگر با دقت از آینه نگاه کرد. آدم زرنگی بود. خدا می‌دانست هر روز چند مسافر جابه‌جا می‌کرد. معلوم بود با خودش فکر می‌کرد این زن به چی گوش می‌دهد؟ موزیک پاپ، موزیک کوچه‌بازاری یا موسیقی سنتی؟ شاید بهتر بود کانال اخبار را می‌گرفت.»
در قسمت دیگری از کتاب، نویسنده با ذوقی هنری با کلمات بازی می‌کند و به‌زیبایی می‌نویسد: «برایت با کلمات پیچک‌ها بافته‌ام. شب‌ها که چشم‌هایت را می‌بندی، وسط آن لحظه بی‌همتای خواب و بیداری هستی، وقتی میان جن‌ها تک و تنها می‌مانی، آن‌ها را ببویی و به یاد بیاوری. برایت لباسی از حرف‌ها بافته‌ام تا با افتخار بپوشی و هیچ وقت سردت نشود. لباسی از مخمل ضخیم، با نخ‌هایی طلایی. اولین حرف اسمت را رویش دوختم؛ بی‌صدا و صمیمانه، بی‌آن‌که کسی باخبر شود، درست مثل سوگندی که تنها خداوند آن را می‌شنود.»
درباره نویسنده
الیف شافاک (Elif Şafak)، نویسنده‌ی ترک‌تبار متولد سال 1971 در فرانسه است.  او از دانشگاه فنی خاورمیانه در آنکارا لیسانس روابط بین‌الملل و فوق لیسانس مطالعات زنان و دکتری علوم سیاسی گرفت. او در هنگام تحصیل در دوره‌ی فوق‌لیسانس، اولین کتابش را در سال ۱۹۹۴ و در سال ۱۹۹۷ هم رمان دومش را منتشر کرد. پس از اتمام دوره‌ی دکترا به استانبول آمد و «آینه‌های شهر» را نوشت. الیف شافاک علاوه بر نوشتن داستان، ترانه‌ هم سروده است و به ‌عنوان خبرنگار در روزنامه‌های مختلف ازجمله گاردین و نیویورک‌تایمز هم فعالیت داشته است. وی همچنین فعال حقوق زنان و منتقد وضعیت سیاسی و اجتماعی ترکیه و خاورمیانه است. شافاک در سال ۱۹۹۸ برای رمان «پنهان»، برنده‌ی جایزه‌ی رومی (بهترین جایزه ادبیات عرفانی ترکیه) شد و نشان شوالیه را که از مدال‌های فرهنگی فرانسه است، دریافت کرد. از دیگر آثار این نویسنده‌ی برجسته می‌توان به «ملت عشق»، «سه دختر حوّا»، «شمسپاره»، «جزیره درختان گمشده»، «اسکندر» و «شپش پالاس» اشاره کرد. 

 

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «فکر نکن تنهایی»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.