کتاب «آشنایی با هنر دقیق خواندن» نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر را پیام یزدانی به فارسی برگردانده و انتشارات اختران آن را منتشر کرده است. ریچارد پل و لیندا الدر در کتاب «آشنایی با هنر دقیق خواندن» ما را برای درست و دقیق خواندن و یک کلام برای یادگیری هنرِ خواندن راهنمایی میکنند. این کتاب برای کسانی که اهل مطالعه هستند، مناسب است.
کتاب «آشنایی با هنر دقیق خواندن» نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر را پیام یزدانی به فارسی برگردانده و انتشارات اختران آن را منتشر کرده است. ریچارد پل و لیندا الدر در کتاب «آشنایی با هنر دقیق خواندن» ما را برای درست و دقیق خواندن و یک کلام برای یادگیری هنرِ خواندن راهنمایی میکنند. این کتاب برای کسانی که اهل مطالعه هستند، مناسب است.
ریچارد پل و لیندا الدر بر این باور هستند که اگر ما بتوانیم پاراگراف را خوب بخوانیم، فصل را هم میتوانیم خوب بخوانیم چون هر فصل کتاب چیزی نیست جز مجموعهای از پاراگرافها. آنها میگویند که اگر فصل را بتوانید خوب بخوانید، کتاب را هم میتوانید خوب بخوانید چون هر کتاب چیزی نیست جز مجموعهای از فصلها. خوانندهی اهل مطالعه باریبههرجهت کتاب را نمیخواند؛ بلکه هدفمند میخواند. هدف چنین خوانندهای، بهعلاوهی جنسِ متنی که میخواند، تعیینکنندهی نحوهی خواندن اوست. چنین خوانندهای بسته به شرایط به شیوههای مختلف و به هدفهای مختلفی میخواند. اما درهرحال هدف کلی همهی خوانندهها یکی است: میخواهند بفهمند حرف حساب نویسنده در مورد موضوع چیست. این کتاب به ما آموزش میدهد که درست و دقیق کتاب بخوانیم.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«همچنان که ذهن اندیشمند طرز تفکرش را با تعمق درمورد آن اعتلا میبخشد. طرزخواندنش را هم با تعمق درمورد آن بهتر میکند. بین شناخت (تفکر) و فراشناخت (تفکر درمورد تفکر) پس و پیش میرود. کمی پیش میرود. بعد برمی گردد تا بررسی کند عملکردش چگونه بوده. مسیر فکری اش را بررسی میکند. جای پایش را محکم میکند. از خود فاصله میگیرد تا بتواند برخود نظارت کند. یکی از مهمترین مهارتهای فرد متفکر پایش و ارزیابی تفکر خود است در روند درک تفکر دیگران. در زمینهی خواندن هم ذهن اندیشمند در حین خواندن بر نحوهی خواندن خود نظارت میکند. اساس چنین مهارتی آگاهی از نحوهی عملکرد ذهن در هنگام خوب خواندن است. مثلا من اگر بدانم فهم آنچه میخوانم برایم مشکل است. از سرعت خواندن میکاهم و هر جمله را نقل به معنا میکنم؛ یعنی معنای هر جمله را به بیان خودم بازگو (یا بازنویس) میکنم. یا مثلا اگر دریابم که با دیدگاه نویسنده موافق نیستم. ارزیابی درمورد معنای متن را موکول میکنم به زمانی که مطمئن شوم واقعا حرف او را فهمیدهام. در کار خواندن سعی میکنم این خطای معمول بعضی خوانندگان را مرتکب نشوم که میگویند: «راستش خوب متوجه نشدم حرفش چیست. اما میدانم که غلط است.» در عوض میکوشم از دیدگاه نویسنده به موضوع نگاه کنم و هرقدر میتوانم روشن بین باشم. و حتی اگر هم با نگرش نویسنده موافق نباشم. هرجا ممکن بود انگارههای مهم آن را مال خود می-کنم. به این ترتیب میتوانم به جای اینکه به صرف موافق نبودن با کل نگرش نویسنده همهی انگارههای متن را رد کنم. بر انگارههایی که به نظرم معتبر و واجد ارزش می آید احاطه پیدا کنم.»
درباره نویسنده
لیندا الدر نویسنده و رئیس بنیاد تفکر انتقادی است. او در 18 مارس سال 1962 در ایالات متحده آمریکا متولد شد و در حال حاضر 59 سال دارد. خانم لیندا الدر در زمینهی روانشناسی آموزشی تحصیل کرده است. او در تحقیقات و نوشتههای خود به دنبال کشف رابطهی میان اندیشه و احساسات و به ارتباط شناخت و عاطفه میپردازد. این نویسنده به مدت 25 سال مدیریت اجرایی مرکز تفکر انتقادی را بر عهده داشته است. از او کتابهای زیادی در زمینهی تفکر انتقادی منتشر شده است. ریچارد پل نویسنده، اندیشمند و دانشمند برجستهی آمریکایی در سال 1948 دیده به جهان گشود. پاول دورهی فراوانی را در دانشگاه برای آشنایی با تفکر انتقادی گذرانده است. او یکی از طرفداران برجسته وشناخته شده تفکر انتقادی است. پل به دلیل تلاشهای تاثیرگذارش در حوزهی تفکر، جوایز فراوانی را به دست آورده است. او در سال 1987 و زمانی که 39 سال داشت، توانست برندهی جایزهی فیلسوف برجستهی شورای مطالعات فلسفی شود. ریچارد در سال 1980 مرکز تفکر انتقادی را تاسیس کرد. او پیش از این بنیاد تفکر انتقادی را در دانشگاه ایالتی سونوما تاسیس کرده بود.