در دنیای مدرن امروز چه چیزهایی را باید بدانیم؟ پیترسون پاسخی برای این سوال دشوار دارد. او با تلفیق سنتهای باستانی با جدیدترین دستاوردهای علمی که ارتباط شگفتانگیزی با یکدیگر دارند، سوال فوق را جواب میدهد. در کتاب «12 قانون زندگی» علاوه بر پاسخ سوال میتوانید درباره موضوعات دیگری همچون نظم، احترام، آزادی، محبت، ماجراجویی و مسئولیتپذیری نیز اطلاعاتی کسب کنید.
این کتاب گنجیهی دانش بشری را با 12 قانون ساده، کاربردی و عملی به خواننده آموزش میدهد. پیترسون با کتاب خود، تمام چیزهای جدیدی را که از علم، ایمان و طبیعت بشر میدانیم، برهم میزند و روح و ذهن خواننده را به تجلی میرساند.
«من تا قبل از خواندن این کتاب، چیزی از جهانبینی پیترسون نمیدانستم و اصلا با او و کارهایش آشنا نبودم. اما بعد از آنکه کتاب فوق را در قسمتهای پیشنهادی فروشگاه دیدم، تصمیم به خریدش گرفتم. با وجود اینکه جزو جامعهی هدف کتاب نبودم اما از تصمیمم خوشحال هستم؛ چراکه مطالب کتاب برای من و زندگیام کاملا کاربردی بود. شاید متن کتاب خیلی ساده نباشد اما با دوباره خواندن بعضی قسمتها معنای آنها را درک میکردم. به هر حال 12 قانون زندگی کتابی نیست که بخواهید آن را سریع بخوانید و تمام کنید؛ چراکه مطالب کتاب نیاز به تامل و تعقل عمیق دارند تا در ذهنمان هضم شوند. از دیدگاه نویسنده هم بسیار خوشم آمد و او بینشی به من داد که تا به حال آنگونه به دنیا نگاه نکرده بودم. پیام او این است که باید یکدیگر را درک کنیم و برای بهتر شدن تلاش کنیم. باید محبت و مهرورزی را سرلوحهی خود قرار دهیم. این کتاب به من کمک کرد تا به زندگی کردن دوباره علاقهمند شوم و برای رسیدن به اهدافم تلاش بیشتری کنم. در کل بهنظرم اگر افراد جامعه این 12 قانون کتاب را دنبال میکردند، جامعهی جای شادتری میشد!» این بخشی از نظر محمدجواد فرجالهی در مورد کتاب بود.
«وقتی حرفی برای گفتن دارید، سکوت کردن دروغگویی محسوب میشود!» جملهی فوق از پیترسون بهخوبی روشن میسازد که آدمی بایستی در هر جمعی بتواند نکات و نظرات خودش را بازگو کند و از چیزی نهراسد. او همچنین در مورد مردان و ظرفیتهای آنان مطالبی زیادی گفته است، مثلا: «اگر فکر میکنید که مردان خطرناک هستند، پس صبر کنید و ببینید که مردان ضعیف چقدر توانا هستند!»
پیترسون دربارهی رنج کشیدن هم نوشته است: «جهنم یعنی آنکه به شدت رنج بکشید و بدانید که تقصیر خودتان است». در کتاب اشارات بسیاری هم به قدرشناسی میشود: «شاید شما آنچه را که ندارید باارزشتر و کاری را که انجام میدهید، بیارزشتر از واقعیت تلقی میکنید».
در قسمتهایی از کتاب هم مطالبی در مورد تلاش برای بهتر شدن آمده است، مثلا: «همیشه چیزی که قرار است بشوید را بالاتر از چیزی که هستید قرار دهید!».
جردن بی پیترسون، نویسنده و منتقد اهل کانادا، استاد رشتهی روانشناسی در دانشگاه تورنتو است. او به دلیل دیدگاههای جالب سیاسی و فرهنگیاش که غالبا محافظهکارانه بوده، به شهرت رسیده است. پیترسون تاکنون سه کتاب نوشته است که شامل «نقشههای معنا»، «12 قانون زندگی» و «فراسوی ساختار» میشوند. شاید داستان نوشتن کتاب 12 قانون زندگی برایتان جالب باشد. پیترسون عادت عجیبی دارد و آنهم این است که وی مرتبا به سراغ فرومهای گوناگون اینترنتی میرود و به سوالات کاربران مختلف پاسخ میدهد.
او یکبار به صورت اتفاقی با شخصی روبهرو میشود که این سوال عجیب را مطرح میکند: «ارزشمندترین چیزهایی که هرکسی باید بداند، چه چیزهایی هستند؟» این سوال جرقهای در ذهن پیترسون ایجاد میکند و او برای پاسخ به آن کتابی مینویسد که در ابتدا حاوی 42 قانون بود! پیترسون با کمی اصلاح و ویرایش، آن را به 12 اصل کلی خلاصه نمود و کتاب را تحت عنوان «12 قانون زندگی» منتشر کرد.