«مرکب مرگ» کتابی پرطرفدار به قلم آگاتا کریستی، یکی از مشهورترین و خلاقترین نویسندگان داستانهای معمایی تاریخ است که نخستین بار در سال ۱۹۶۱ در آمریکا منتشر شده است. در داستان «مرکب مرگ» خبری از کارآگاهان دوست داشتنی و همیشگی کریستی، هرکول پوآرو و خانم مارپل نیست. روایت این کتاب با داستانهایی فولکلور و افسانههایی ماوراءطبیعی در هم آمیخته شده و ارجاعات بسیاری به نمایشنامهی «مکبث» شکسپیر دارد.
«مرکب مرگ» کتابی پرطرفدار به قلم آگاتا کریستی، یکی از مشهورترین و خلاقترین نویسندگان داستانهای معمایی تاریخ است که نخستین بار در سال ۱۹۶۱ در آمریکا منتشر شده است. در داستان «مرکب مرگ» خبری از کارآگاهان دوست داشتنی و همیشگی کریستی، هرکول پوآرو و خانم مارپل نیست. روایت این کتاب با داستانهایی فولکلور و افسانههایی ماوراءطبیعی در هم آمیخته شده و ارجاعات بسیاری به نمایشنامهی «مکبث» شکسپیر دارد. سریالی بر اساس این کتاب در سال ۱۹۹۶ ساخته شده است. انتشارات «هرمس» ترجمهای جذاب و خواندنی از این کتاب را به کوشش محمود حبیبی ارائه داده است.
خانم دیویس در ساعتهای پایانی زندگیاش نزد کشیشی کاتولیک اعتراف میکند؛ اعترافاتی که شامل رازها و اسامی تکاندهنده و وحشتناک است. داستان با قتل کشیش درست بعد از شنیدن اعترافات به اوج خود رسیده و با شخصیتهای بسیاری همراه می شود.
نظر خوانندگان سراسر دنیا، دربارهی کتاب «مرکب مرگ» چیست؟
آگاتا کریستی ملکهی جنایت و متخصص روایت داستانهای جنایی و معمایی، بار دیگر اثری تحسینبرانگیز را به نگارش در آورده است. این کتاب با استقبال قابل توجه مخاطبان خود در سراسر جهان همراه بوده و به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. زهره خاقانی نوشته است: «در این کتاب با وجود آنکه نه پوآروی هست و نه خانم مارپلی، داستان بهشدت هیجانانگیز روایت میشود. آگاتا کریستی بهزیبایی ذهن خواننده را با شخصیتهای داستانش همراه میکند و در آخر خواهیم فهمید که چه حقهی بزرگی خوردهایم و این درواقع نقطهی قوت همهی آثار این نویسنده است.» منتقدان ایونینگ استاندارد، در نکوداشت این کتاب نوشتهاند: «قتلی بزرگ توسط جادوی سیاه؛ داستانی مبتکرانه و کاملاً لذتبخش و متفاوت از طرحهای همیشگی آگاتا کریستی.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
گفتوگویی کوتاه از شخصیتهای داستان را خواهیم خواند: «سرم را به علامت نفی تکان دادم و گفتم:
-نه هیچکس نیست.
-گندش بزنند؛ مثلاً اخاذی چطور است؟ گرفتاری زیاد دارد؛ اما خطر زیادی متوجه تو نیست. اگر تو وکیل مجلس بودی یا در وزارت خارجه کار میکردی یا یک وزیر در حال ترقی بودی، در آن صورت قضیه فرق میکرد. برای من هم همینطور. پنجاه سال پیش، این کار سادهای بود: نامههای افشاگرانه وجود داشت. عکسهای لختی بود؛ اما این روزها کی به این چیزها کار دارد؟ آدم ممکن است دوک ولینگتون باشد و بگوید: «هر غلطی میخواهی با آنها بکن». خب. دیگر چی میماند؟ دو همسری؟
نگاه سرزنش باری به من انداخت و گفت:
-افسوس که تو هیچوقت ازدواج نکردهای؛ اگر کرده بودی. میتوانستیم داستانی سر هم کنیم.
احتمالاً رنگ رخسارم خبر از سر درونم داده بود. چون جینجر بهسرعت گفت:
-ببخشید. تو را یا موضوع ناراحتکنندهای انداختم؟
-نه موضوع ناراحتکنندهای نبود. مربوط به سالها پیش است. شک دارم الآن کسی باشد که از آن باخبر باشد.
-یعنی تو با کسی ازدواج کرده بودی؟
بله. وقتی دانشگاه بودم. ما آنرا مخفی نگه داشتیم. او خب... خانواده من اگر میفهمیدند قشقرقی به پا میکردند. من هم که به سن قانونی نرسیده بودم. سنهایمان را بالاتر گفته بودیم.»
درباره نویسنده
آگاتا کریستی در کتاب «رکوردهای گینس» مقام اول پرفروشترین نویسندگان کتاب در تمام دوران و مقام دوم بعد از ویلیام شکسپیر، در میان پرفروشترین نویسندگان در هر زمینهای را به خود اختصاص داده است. کتابهای او تا کنون به ۱۰۳ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به «مرگ در میان ابرها»، «آنها به بغداد آمدند» و «چهار غول بزرگ» اشاره کرد.