کتاب «دروغ/ ارادهی آزاد» دو مقاله و جستار مستقل از سام هریس نویسنده، روشنفکر، عصبپژوه و فیلسوف آمریکایی، و همچنین دهمین کتاب از مجموعهی «تجربه و هنر زندگی» است. کتابهای مجموعهی «تجربه و هنر زندگی» به مسائل فلسفیای که در طول زندگی با آن سروکار داریم، میپردازد. «دروغ/ ارادهی آزاد» نخستین بار در سال ۲۰۱۲ انتشار یافت و نامزد دریافت جایزهی «بهترین کتاب غیرداستانی گودریدز» در سال ۲۰۱۲ شد. چاپ نخست این کتاب در ایران در سال ۱۳۹۳ توسط نشر «گمان» و با ترجمهی گیرا و دقیق خشایار دیهیمی صورت گرفت.
«دروغ/ ارادهی آزاد» کتابی مختصر، مفید و ارزشمند، همراه با جستارهای ارائه شده در دو بخش کاملاً متفاوت است که با دیدگاهی جدید و به دور از کلیشه، بهشکلی تکمیلکننده به نگارش درآمده است.
کتابی فوقالعاده و تحسینبرانگیز دربارهی قدرت اختیار، که با تکیه بر مباحث و دادههای علمی و تحقیقات نویسنده، با متنی روان، نثری شیوا و ساده و مثالهایی ملموس ارائه شده است. سام هریس در این کتاب در واقع به کنکاش حقیقت میپردازد و علاوه بر جبرباوری و اختیارباوری، سازگارباوری را نیز به چالش میکشد. او در مقالهی اول دروغ گفتن و مسائل پیرامون آن و توجیهات ذهنی انسان در مواجهه با دروغهای مصلحتی را بررسی میکند و در فصلهای کوتاهی چون: دروغ چیست؟/ آیینه صداقت/ دروغهای مصلحتآمیز/ دروغهای بزرگ و ... به اهمیت صداقت و راستگویی و مزایای آن در زندگی میپردازد. هریس همچنین در مقالهی دوم به مسائل عمیقتری پرداخته و اراده و آزادی را توهمی میداند که خارج از کنترل بشر است؛ البته او این امر را در تضاد با مفاهیم اخلاقی و یا از بین رفتن اهمیت آزادی اجتماعی و سیاسی نمیداند. او در فصلهایی چون: منشأهای ناخودآگاه اراده/ علت و معلول/ انتخابها، تلاشها، نیّات/ مسئولیت اخلاقی و... با صداقت و شوخطبعیهای خاص خود، تفکرات و نتیجهگیریهایش را مطرح میکند.
این اثر تأملبرانگیز از ابتدای انتشار خود در ایران ارتباط خوبی با مخاطب برقرا کرده است. امیر محمد خرسندی، «دروغ/ ارادهی آزاد» را کتابی بینظیر دانسته و آن را به همهی دوستداران مفاهیم پیرامون جبر و اختیار پیشنهاد داده است. کتابی که پائول بلوم آن را بحثی لذتبخش دانسته که توسط یکی از تیزبینترین محققان به نگارش درآمده است.
جِری ا. کاین، معتقد است ارادهی آزاد توهمی است که آنقدر قانعکننده است که مردم بهراحتی حاضر نمیشوند باور کنند که آن را نداریم، از نظر او هریس در این کتاب علوم اعصاب و روانشناسی را بهخوبی درهم آمیخته، تا سرانجام این توهم را برای همیشه از بین ببرد.
سام هریس دربارهی دروغ و افکار و نیات ما چنین مینویسد: «با دروغ گفتن، ما حق دسترسی دوستانمان به واقعیت را از آنان دریغ میداریم و حاصل جهل آنها نسبت به واقعیت غالباً به شیوهای به آنها صدمه میرساند که ما فکرش را هم نمیکنیم.»
او همچنین دربارهی دروغهای مصلحتآمیز و اهمیت صداقت معتقد است: «واقعاً چه چیز غلطی در دروغهای مصلحتآمیز وجود دارد؟ نخست اینکه بههرحال اینها هم دروغ هستند و وقتی این دروغها را میگوییم، همهی آن مشکلاتی را به بار میآوریم که ناشی از روراست نبودن با دیگران در روابطمان است. صمیمیت، اصالت، صداقت، یکرویی، فهم متقابل و دیگر ذخایر اخلاقی از آن لحظهای که عامدانه عقایدمان را نادرست عرضه میکنیم از میان میروند، چه دروغمان فاش شود چه نشود.»
«ما آمادگی زیادی داریم که حرفهایی را به عنوان حقیقت به خاطر بسپاریم حتی پس از آنکه اعتبار آنها مخدوش شده و از بین رفته است. مثلاً، اگر شایعهای پخش شود که فلان سیاستمدار مشهور یک بار موقع سخنرانی انتخاباتی غش کرده است و بعد معلوم شود این داستان جعلی بوده است، درصد چشمگیری از مردم همچنان آن را به عنوان واقعیت به یاد میسپارند، حتی اگر پیش از شنیدن این داستان جعلی، نخست کذب و بطلان آن به اطلاعشان رسیده باشد. در روانشناسی این را «تأثیر حقیقت موهوم» مینامند.»
«صداقت هدیهای است که ما میتوانیم به دیگران بدهیم. صداقت در ضمن منبع قدرت و موتور محرکِ سادگی و آسودگی است. وقتی میدانیم که در هر شرایطی خواهیم کوشید حقیقت را بگوییم، نیازی نمیبینیم خودمان را آماده رویارویی با خیلی چیزها کنیم. ما در این حالت میتوانیم «خودمان» باشیم.»
هریس دربارهی آزادی و حق انتخاب مینویسد: «همیشه تأخیری میان اتفاقات نخستین نوروفیزیولوژیک که فکر آگاهانه بعدی مرا میپرورد و خود آن فکر وجود دارد و حتی اگر چنین تاخیری نمیبود ـ حتی اگر همهی حالتهای ذهنی من واقعاً با حالتهای مغزی نهفتهی زیرین آنها واقعاً همزمان میبود ـ من نمیتوانستم تعیین کنم که فکر بعدی من یا قصد بعدی من چه خواهد بود؟ تا اینکه آن فکر یا قصد بروز پیدا میکرد. حالت ذهنی بعدی من چه خواهد بود؟ نمیدانم فقط پیش میآید. پس در این وضع و حالت آزادی ما کجاست؟»
او همچنین «قدرت اختیار» را در مثالی ساده به چالش میکشد: «لحظهای دربارهی بستری که تصمیم بعدمان در آن جوانه میزند درنگ کنیم: ما پدر و مادرمان یا زمان و مکان تولدمان را انتخاب نکردهایم. ما جنسیتمان یا بسیاری از تجربههای زندگیمان را انتخاب نکردهایم. ما کنترلی بر ژنها یا نحوه رشد مغزمان نداریم و حالا مغز ما دست به انتخابهایی میزند بر پایهی ترجیحات و باورهایی که در طول زندگیمان بر آن بار شده است؛ چه با ژنهایمان، چه بنا بر پرورش یافتن جسمانیمان از لحظهای که شکل گرفتهایم، و کنش و واکنشهایی که با دیگران، اتفاقات و اندیشهها داشتهایم. در اینجا آزادی ما کجاست؟»
ساموئل بنجامین هریس نویسندهی آمریکایی، فیلسوف، عصبپژوه، وبلاگ نویس و میزبان پادکست است. او همچنین منتقد تندوتیز دینی و مبلغ و منتقد حق آزادی است. هریس در مقالههای خود بهکنکاش مباحثی چون دین، اخلاق، عصبشناسی، اختیار، تروریسم و دفاع شخصی میپردازد. از او به عنوان یکی از چهار چهرهی برجستهی «خداناباوری نو» یاد میشود و در کنار شخصیتهای تأثیرگذاری مانند ریچارد داوکینز، دنیل دنت و کریستوفر هیچنز قرار میگیرد. از دیگر کتابهای این نویسنده میتوان به «دروغگویی» اشاره کرد.