«دو دنیا» یکی از لطیفترین و شخصیترین کتابهای «گلی ترقی» است که برای اولینبار، در سال 1380 منتشر شد. «دو دنیا» مجموعهای پیوسته از 7 داستان کوتاه میباشد که عبارتند از: اولینروز، خانمها، آن سوی دیوار، گلهای شیراز، فرشتهها، پدر و آخرین روز.
«دو دنیا» مجموعهای است داستانی از خاطرات زندگی نویسنده در ایران و تهران. هر یک از داستانهای این مجموعه، مملو است از نوشتههای احساسی، لطیف و در عینحال، عمیق و اغلب تلخ. این داستانها نهتنها یادآور خاطرات نویسنده، بلکه یادآور خاطرات یک نسل بزرگ از ایرانیان نیز میباشد. این کتاب با روایت «اولین روز» شروع میشود؛ داستانی در سال 1988 که در آن، گلی ترقی در آسایشگاهی در فرانسه زندگی می کند و به یاد خاطرات زندگیاش میافتد. در ادامه، مخاطب داستانهایی از زندگی گلی ترقی را میخواند که به یک بازۀ سنی خاص محدود نشده و در آخر نیز، داستان «آخرین روز» به زمان حال و فرانسه برمیگردد.
نظر پرطرفدار و جذاب یکی از کاربران سایت فیدیبو دربارۀ کتاب «دو دنیا» را با هم بخوانیم:
«این کتاب را همین امروز تمام کردم؛ کتابی که تا تمامش نکنی، آن را زمین نمیگذاری. قلمی شیرین و متفاوت. تشریح فضا بسیار عالی و درگیر شدن با داستان و صحنه و عواملش بسیار عالی. آنقدر قشنگ خاطرات خفته خواننده را بیدار میکند که برای آن حدی نمیتوان تصور کرد. غیرممکن است کسی این کتاب را بخواند و بخشی از زندگی خود را با آن مطابق نبیند. ترقی تمام این خاطرات را در جوالدوزی میریزد و با نوک آن جوالدوز در مغز خواننده به کاوش پرداخته و تمام سلولهای مغز او را به جنبش وامیدارد تا تمام خاطرههای او جلوی چشمانش زنده شوند. مرگها، عروسیها، ناکامیها، نداریها، و تمام آن چیزهایی که برای خواننده کتاب حسرت شده است.... کتاب آنقدر زنده است که بارها و بارها برمیگردی و برای مرور گذشته روی جملاتش خیره میشوی.»
برخی از نظرات کوتاه و خواندنی کاربران سایت گودریدز نیز چنین هستند: -«برای بار دوم بود که کتاب را میخواندم. در میان این دو بار، بارها فصلهای مختلف آن را مرور کردم و یا خواندنش را به دیگران توصیه کردم. نثر شاعرانه ترقی بارها و بارها مرا شگفتزده کرده است و همچنین، ساختار روایی بریدهبریده و بازیگوشانه او. ساختار روایی این کتاب مثل هزاران روزنه کوچک گسسته، به دنیایی از دست رفته گشوده می شود.»
-«ساده و شیرین و دلچسب... هر وقت از کتابهای ثقیل و سختخوان خسته شدید و دلتان یک کتاب سادۀ غیر مبتذل خواست، گلی ترقی را امتحان کنید! احتمالا بعد از خواندن این اثر هر وقت بروید محلۀ تجریش و اطراف آن، تصاویر و شخصیتهای کتاب در ذهن شما زنده میشوند.»
-«اولین کتابی بود که از ترقی خواندم، اما برایم حس گرمی آفتاب در یک روز خنک رو داشت، دلنشین.»
در بخش کوتاهی از کتاب، یکی از زیباترین و عمیقترین توصیفات آن را میخوانیم: «بعضی زخمها هستند که جوش نمیخورند. مزمن میشوند و با گذشت زمان عمیقتر میشوند. پدر معتقد بود الاغ همیشه الاغ میماند. چه پیر چه جوان. تهران، با آن حرف بازیگوش "ر" که زیر زبان میغلتد، و آن "آ"ی کشیده بلند، مثل دهانه وسوسهانگیز بازاری رنگین، من را در خود فرو میکشد. کسی از دور صدایم میزند، کسی از آنسوی کوهها و دریاها.»
نوشته زیر از جمله اشارات ادبیانه است که نویسنده به مسائل مذهبی و معضلات آن دارد: «خانم ناز برایم از شیطان و جهنم و از چشم بزرگ و نامرئی خدا که همهجا هست و همهچیزها را میبیند، میگوید و دلم را پر از دلهرههای عجیب میکند. نگاه همیشه مراقب خدا را، نه تنها توی تاریکترین کنج باغ و صندوق خانه، بلکه توی فکرهای پنهانی و خوابهایم حس میکنم و میترسم. زیر دوش از خجالت به خودم میپیچم و نمیدانم چگونه بدن برهنهام را از آن چشم بزرگ پنهان کنم.»
حالوهوا و فضای کتاب «دو دنیا» را میتوان در این جملۀ کتاب خلاصه کرد: «هریک از ما، شبها پیش از خواب، از شاخهای به شاخۀ دیگر میپریم و دور کرهی زمین میچرخیم. آینده هزار در دارد و کلید این درها در جیبهای ماست. جیرینگجیرینگ ِ آنها را میشنویم و نمیدانیم کدام در را، کی و کجا، باز کنیم...!»
«گلی ترقی» از جمله نویسندگان کهنهکار ایرانی است. او تحصیلات دانشگاهی خود را در آمریکا و در رشتۀ فلسفه به اتمام رسانده است. او به مدت 9 سال در داشنکدۀ هنر دانشگاه تهران به تدریس اساطیر و نمادها پرداخت و سپس، به فرانسه مهاجرت کرد. از جمله آثار مهم او میتوان از کتابهای «خواب زمستانی»، «اتفاق» و «جایی دیگر» نام برد.